• العربية
  • اردو
  • France
  • English
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سئوال

امروز : یکشنبه, ۱ تیر , ۱۴۰۴

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
      • مصاحبه و رسانه
      • دیدار با علما
      • خاطرات
    • اخبار
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعای مکارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • مقالات
      • عرفان بانوان
    • نگارخانه
      • کلیپ تصویری
    • فروشگاه
    • ارسال سوال
    • گلچین پرسش و پاسخ
  • خانه
  • آشنایی با استاد
    • مصاحبه و رسانه
    • دیدار با علما
    • خاطرات
  • اخبار
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعای مکارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • مقالات
    • عرفان بانوان
  • نگارخانه
    • کلیپ تصویری
  • فروشگاه
  • ارسال سوال
  • گلچین پرسش و پاسخ
شرح المطالب السلوکیه/ شرح درس

20 سپتامبر, 2014

کد مطلب : 1094

“دوچشم در قلب”: صوت+متن کامل بند46 المطالب السلوکیه؛ 13شهریور93

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و به نستعین، الحمدلله ربّ العالمین و صلی الله علی محمّد و آله‌الطاهرین

بند ۴۶- فصل دوم – کتاب شریف المطالب السلوکیه [1]

عینان فی القلب: دو چشم در قلب

توسط: استاد معظم حضرت آیت الله کمیلی خراسانی سلمه الله

 

روی عن الامام زین العابدین(علیه السلام): «ألا ان للعبد أربع أعین، عینان یبصر بهما أمر دینه و دنیاه، و عینان یبصر بهما أمر آخرته، فاذا أراد الله بعبدٍ خیراً، فتح له العینین اللتین فی قلبه، فأبصر بهما الغیب فی أمر آخرته، و اذا أراد به غیر ذلک ترک القلب بما فیه»[2]

از امام زین العابدین(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:

»آگاه باشید که هر بنده ای چهار چشم دارد؛ دو چشم که با آن امر دین و دنیای خود را می بیند و دو چشم که با آن امر آخرت خود را نگاه می کند.پس هر گاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد، دو چشم دلش را باز می کند و امر پنهان آخرتش را به او نشان می دهد و اگر خداوند چیزی غیر از آن برای بنده ی خود بخواهد قلب او را با همان چیزهایی که دارد وا می‌گذارد»

این حدیث شریف را از کتاب خصال «شیخ صدوق(ره)» که مرقد مطهرش در ]ابن بابویه[شهر ری می‌باشد آورده‌ایم. کتاب خصال از عدد یک شروع می‌کند تا همین طور ۴۰۰ و بالاتر می‌رود. به این صورت که در این کتاب که یکی از تالیفاتش است، روایات را به صورت عددی جمع آوری کرده است؛ مثلا پیغمبر(صلی الله علیه و آله) یا امام آمده و فرموده فلان عمل را انجام بدهید، انجام این عمل اگر یکی باشد جزو عدد یک می آید، یعنی شیخ صدوق آمده از مصادر مختلف آن‌هایی که دستور یک کار، یک عمل، یک گفتار، یک رفتار را داده است، به عنوان «حدیث اول» باب بندی کرده است؛

بعد سراغ آن روایت‌هایی می رود که در فرمایشات معصومین(علیهم السلام) دو تا دو تا آمده است،  آنها را می گوید باب الاثنین؛ بعد سراغ سه تایی‌ها می رود و می گوید باب الثلاثه و بعد سراغ چهار تایی و می گوید باب الاربعه، بعد همین طور می رود تا حتی اربع مائه ۴۰۰٫

مثلا آن حدیث که حضرت پیامبر به حضرت علی (علیهما السلام) خطاب می‌کند: یا علی این کار را بکن، این سنت، آن سنت را انجام بده تا… ۴۰۰ تا رسیده است، شیخ صدوق این روایت را از بین کتاب‌ها جمع آوری کرده و در باب اربعه مائه یعنی باب ۴۰۰ قرار داده است.حال این حدیث را که ما آورده ایم باب اربع مائه است. چرا؟ چون ۴ مورد دارد؛ ۵ تا و یا ۳ تا ندارد. این چهارتایی که در این حدیث آمده راجع به چشم است.

این حدیث می‌خواهد بگوید که هر انسانی چهار تا چشم دارد! البته مردم وقتی نگاه می‌کنند می‌بینند هر انسانی دو تا چشم در سر دارد، دو تا بیشتر که نیست. دو تا چشم و دو تا گوش و دو تا لب که قرآن هم می‌گوید: ای بشر به هوش بیا آیا نمی‌بینی دو تا گوش و چشم برای تو آفریدیم:

«أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ؛ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ»[3]

آیا ]به تو[دو چشم نداده ‏ایم؛ و زبانى و دو لب

لذا  آن چه مشهور و معروف است همین دو چشم ظاهری است که مردم می‌بینند. اما آیا ما به غیر از این دو چشم، دو چشم دیگری به عنوان چشم باطن است داریم یا نداریم؟ آن‌چه در عرفان مطرح است، همین دو چشم باطن است. اگر هم از چشم ظاهر صحبت می‌شود به خاطر چشم باطن است. می‌گوید شما برو آیات الهی را درجاهای مختلف ببین و بعد وقتی نظر کردی به این قدرت‌های پروردگارت، از آن در باطنت برو و معرفت خدا در باطن پیدا کن.

لذا امام زین العابدین علیه السلام یک حقیقتی را برای ما  می‌گویند که به غیر از این دو چشمی که خدا برای هر انسانی خلق کرده که بتواند هم مسائل دینی‌اش را متوجه بشود و هم مسائل دنیوی‌اش را، غیر از این،  دو چشم دیگر هم داریم:

«و عینان یبصر بهما أمر آخرته»؛

ما باید خیلی حواسمان جمع باشد. ما باید مورد محبت و عنایت خدا قرار بگیریم تا چشم دلمان باز شود. چون در این حدیث حضرت می‌فرمایند:

«فاذا أراد الله بعبدٍ خیراً، فتح له العینین اللتین فی قلبه»؛

شرطش این است که خدا بخواهد؛ چطوری می توانی خواسته خدا را به خودت جذب کنی؟ باید زمینه اش را درست کنی. باید قلبت را روشن کنی خودت را آماده کنی، خود سازی احکامی و اخلاقی داشته باشی؟ اگر ما خودمان را منظر نظر خدا قرار ندهیم و نخواهیم که نمی‌شود عزیز من، نمی‌شود!

«إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»[4]

در حقیقت‏ خدا حال قومى را تغییر نمی‌‏دهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند.       

خدا در قرآن می‌فرماید: اگر تو نخواهی ما نمی‌خواهیم:  «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ»؛ خدا تغییر نمی‌دهد «حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» تا خودشان طالب تغییر باشند. وقتی شخصی غرق گناه، مرضات و محرمات است، گوشش کجا به این حرف‌ها توجه دارد؟ او در منجلاب خودش غرق است.

لذا ما باید اول سعی کنیم خودمان را معرض نظر قرار بدهیم و اراده‌ی خودمان را قوی کنیم، کمر ببندیم، مجاهده و ریاضت داشته باشیم، ریاضت کنیم. یک خرده کم حرف بزنیم و کم بخوریم. این ریاضت، ریاضت مشروعی است. ما ریاضت‌های هندی! را نگفتیم و این ریاضت‌های مشروع مثل کم خوردن، کم گفتن، کم خفتن، این ها چیزهایی است که موجب می‌شود که چشم برزخی شما ظهور و طلوع کند.

لذا می فرماید «و عینان» دو چشمی را خدا به انسان می‌دهد؛ این دو چشم مربوط به دنیا نمی‌شود؛ آن دو چشم اولی بود که مربوط به دنیا می‌شد و این دو چشم مربوط به آخرت است «یبصر بهما أمر آخرته»؛ که غیبیات و آخرت و نهایت مسیر را می‌تواند ببیند. کلمه آخرت یعنی چی؟ یعنی آخرین مرحله، یعنی هدف غایی و نهایی یک بشر در این دنیا. آن چه چیزی به غیر از «معرفت خدا» و مسائل عرفانی می‌تواند باشد؟!

«فاذا أراد الله بعبد خیرا»؛ اگر خدا بخواهد یک بنده ای را موفق کند و خیری به او بدهد، چه کار می کند؟

«فتح له العینین اللتین فی قلبه، فأبصر بهما الغیب فی أمر آخرته»؛ دو چشم دلش را باز می‌کند و با آن امر پنهان آخرتش را به او نشان می‌دهد.

«اللتین فی قلبه»؛ آن دو چشمی که در قلبش است: چون هر انسانی این دو چشم باطنش پهلوی آن قلب صنوبری است و ما اسمش را قلب ملکوتی می گذاریم؛ «قلب ملکوتی» غیر از آن قلبی است که مربوط به ساختمان بدنی هست؛ شما یک قلب الهی دارید، باید این را مثل آن گنجی که زیر زمین هست و باید کلنگ بزنی و بهش برسی! این را هم باید در دلت پیدایش کنی.

لذا می‌فرماید:

«فتح له العینین اللتین فی قلبه، فأبصر بهما الغیب فی أمر آخرته»؛

در اولی گفت «یبصر بهما أمر دینه و دنیاه»؛ با دو چشم ظاهر امر دین و دنیای خود را می‌بیند؛ این که در این دنیا چه تکالیف و وظایف دینی داریم باید با آن چشمی که داریم ببینیم؛ به کلاس احکام و دین برویم تا ببینیم چه هست؛ و هم‌چنین در مسائل مادی و برکت و تجارت و کار و… این چشم را لازم داریم. اما این چشم را که در باطن باز می‌شود، فقط امور غیبی را «فأبصر بهما الغیب»؛ غیبیات را با آن می‌توانیم ببینیم.

مثل همان داستانی که از سید جمال الدین گلپایگانی(ره) نقل می کنند: که در همین اصفهان، استادش به او دستوراتی داده بود، چله اش را در تخت فولاد انجام می ‌داد.]ایشان خود در مورد واقعه ای که در یکی از شب‌هایی که برای انجام دستورات اربعینی در تخت فولاد برایش رخ داده و نشان از باز شدن دو چشم برزخی ایشان می‌دهد، می فرماید: 

شبی بود از شب‌های زمستان، هوا بسیار سرد بود، برف هم می آمد. من برای تفکر در أرواح و ساکنان وادی آن عالم، از اصفهان حرکت کردم و به تخت فولاد آمدم و در یکی از حجرات رفتم و خواستم دستمال خود را باز کرده چند لقمه ای از غذا بخورم و بعد بخوابم تا در حدود نیمه شب بیدار و مشغول کارها و دستورات خود از عبادات گردم. در اینحال در مقبره را زدند، تا جنازه ای را که از أرحام و بستگان صاحب مقبره بود و از اصفهان آورده بودند آنجا بگذارند، و شخص قاری قرآن که متصدی مقبره بود مشغول تلاوت شود؛ و آنها صبح بیایند و جنازه را دفن کنند. آن جماعت جنازه را گذاردند و رفتند، و قاری قرآن مشغول تلاوت شد. من همین که دستمال را باز کرده و می خواستم مشغول خوردن غذا شوم، دیدم که ملائکه عذاب آمدند و مشغول عذاب کردن شدند.

عین عبارت خود آن مرحوم است: چنان گرزهای آتشین بر سر او می زدند که آتش به آسمان زبانه می کشید، و فریادهائی از این مرده بر می خاست که گوئی تمام این قبرستان عظیم را متزلزل می کرد. نمی دانم اهل چه معصیتی بود؛ از حاکمان جائر و ظالم بود که اینطور مستحق عذاب بود؟ و أبدا قاری قرآن اطلاعی نداشت؛ آرام بر سر جنازه نشسته و به تلاوت اشتغال داشت. من از مشاهده این منظره از حال رفتم، بدنم لرزید، رنگم پرید و اشاره می کنم به صاحب مقبره که در را باز کن من می خواهم بروم، او نمی فهمید؛ هرچه می خواستم بگویم زبانم قفل شده و حرکت نمیکرد! بالاخره به او فهماندم: چفت در را باز کن؛ من میخواهم بروم. گفت: آقا! هوا سرد است، برف روی زمین را پوشانیده، در راه گرگ است، تو را میدرد! هرچه می‌خواستم بفهمانم به او که من طاقت ماندن ندارم، او ادراک نمی کرد. بناچار خود را بدر اطاق کشاندم، در را باز کرد و من خارج شدم و تا اصفهان با آن‌ که مسافت زیادی نیست، بسیار به سختی آمدم و چندین بار به زمین خوردم. آمدم در حجره، یک هفته مریض بودم، و مرحوم آخوند کاشی و جهانگیرخان می آمدند حجره و استمالت میکردند و به من دوا می‌دادند و جهانگیرخان برای من کباب باد می‌زد و به زور به حلق من فرو می‌برد، تا کم کم قدری قوه گرفتم؛

غرض این که ملاحظه سید جمال الدین ملائکه عذاب را، حاکی از باز شدن دو چشم باطنش بود که به اراده حق تعالی در آن شب برای او اتفاق افتاد، وگرنه آن مرد قاری هم آن‌جا بود و با دو چشم ظاهر از دیدن چنین منظره ای از عالم غیب محروم بود] 

آن روزها برخی چله‌ها را در همین تخت فولاد انجام می دادند؛ الآن  شما در تخت فولاد بروید تکیه‌ها را می‌بینید، از جمله چله‌ها، تکیه بابا رکن الدین که پشتش جایی است که ما این سفر رفتیم، مسئولش آمد برای ما باز کرد، دو سه تا پله بیشتر نبود؛ برای هر کسی هم باز نمی‌کنند، یک جای دو متری، محل چله نشینی شیخ بهایی (رضوان الله تعالی علیه)  بود.

***

–         ]در این‌جا مطلبی در مورد مسأله چله نشینی عرض کنیم:[

ما در کتابمان آوردیم کسانی که می‌خواهند چله نشینی کنند، یک جای کوچکی باشد و منفذ نداشته باشد، مثل انبارهایی که برای ساختمان‌های چند طبقه برای هر واحد قرار می‌دهند. این برای جای ذکر فرد خیلی مناسب است. چون شما در را می بندی بعد تاریک می شود، جهت قبله را پیدا می‌کنی و می‌نشینی و اعمالت را درست و زیبا انجام می‌دهی.

لذا شیخ بهایی با آن مقامش پشت بابا رکن الدین جایی دارد که تا امروز به عنوان یک اثر باستانی حفظ شده است. جاهای دیگر تخت فولاد هم ما رفتیم همین طور. جاهایی بوده که در قدیم می‌نشستند یک چله اعتکاف می‌کردند. حالا ما ذکر اربعینی می‌دهیم یعنی ۲۰دقیقه از ۲۴ ساعت را بنشینید، اما آن‌ها همه چهل شبانه روز را می‌رفتند و یک جایی می‌نشتند و اعتکاف می‌کردند!

مثلا سه روز ماه رجب ایام البیض وسط ماه رجب که شما می روید اعتکاف می‌کنید و سه روز حق ندارید از مسجد بیرون بروید یا بروید خانه و نزد خانواده؛ اما بعضی‌ها سه روز را ۱۰ روز، ۱۰روز را ۲۰روز، ۲۰روز را ۴۰روز اعتکاف می‌کردند. بعضی از علمابودند که ۴۰ روز را در مسجد سهله اعتکاف می‌کردند تا به جایی و به مقامی برسند و به معانی دست پیدا کنند.

***

لذا در حدیث مورد اشاره می‌فرماید: «فأبصر بهما الغیب»؛ با آن (دو چشم) غیبیات را می‌بیند.

غیبیاتی که واقعیت دارد. در قرآن می خوانیم:

«الم؛ ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ؛ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ…»[5]؛

الم؛ این کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد، و مایه هدایت پرهیزکاران است؛(پرهیزکاران) آن‌ها هستند که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان می‏آورند…

این غیب منظور است. حالا این غیب خود «الله» باشد، چون بالاخره غایب از ابصار ظاهری است، هر چند غایب از چشم باطن نیست، اما شما می‌خواهی به این غیب اطلاع پیدا کنی، این را نمی توانی با چشم ظاهری باید با چشم باطنی پیدا کنی و یا مسائل دیگر و خیلی از معتقدات دینی که مربوط به قلب و یقین ماست.

لذا اگر این یقین را در دل نداشته باشیم، چطور می‌توانیم به مسائل معاد اعتقاد پیدا کنیم؟! چطور می‌ توانیم به شب اول قبر و نکیر و منکر اعتقاد پیدا کنیم؛ به دو تا مَلَک که همراه ماست و یکی حسنات و یکی سیئات را می نویسد، و این مسائل غیبی چطور اعتقاد، احاطه و  یقین پیدا کنیم و یقینمان بشود عینا مثل یقین چشم ظاهری که وقتی یک چیزی را می‌بیند بهش یقین پیدا می‌کند؛ ]لذا چشم باطنی هم[عینا همان است و هیچ فرقی نمی‌کند و انسان می‌تواند به این مرحله برسد، به شرط آن که چشمش باز شود.

«فأبصر بهما الغیب فی أمر آخرته، و اذا أراد به غیر ذلک ترک القلب بما فیه»؛

خوب توجه کنید! می فرماید اگر خدا بنده ای را  بخواهد که این دو چشمش باز بشود، آن بنده هم واقعا آن ظرفیت و قابلیت را داشته باشد، چشمش باز می‌شود؛ اما اگر خداوند نخواهد و شما هم به سوی آن حرکت نکنید «ترک القلب بما فیه»؛ یعنی قلب شما را به همان حالت وا می‌گذارد.

یعنی چشم قلب شما در آن گنج باز نمی‌شود! و آن فطرت که باید شکوفا شود و «گُل معرفت» که باید در دل باز شود، نمی‌شود، راکد می ماند؛ اما هر انسانی این قابلیت و استعداد را دارد که به این مرحله دست پیدا کند ]و چشم باطنش باز شود[؛

***

امیدواریم إن شاء الله خداوند به همه آن‌هایی که طالب این راه هستند، عاشق این راه هستند، خداوند توفیق بدهد و این دو چشم را مانند آن دو چشم ظاهر در خودمان پیدا کنیم و به آن معرفت حقه برسیم.

و صلی الله علی محمّد و آله الطاهرین

دریافت فایل صوتی

alt



۱
. بیانات حضرت استاد آیت الله کمیلی (حفظه‌الله) در تاریخ ۱۳۹۳/۰۶/۱۳؛ مطابق با هشتم ذی القعده ۱۴۳۵

۲– الخصال للشیخ الصدوق: ج ۱،ص ۲۴۰ مطبعه جماعه المدرسین فی قم.

۳- سوره ۹۰: البلد، آیات ۸و۹

۴- سوره ۱۳: الرعد، قسمتی از آیه ۱۱

۵- سوره۲: البقره، آیات ۱-۳

 

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=1094

مطالب مشابه

  • شرح کتاب چهل حدیث- ادامه شرح حدیث دهم با موضوع هوای نفس
  • شرح کتاب چهل حدیث- شرح حدیث دهم با موضوع هوای نفس
  • هفت آفت حرص در کلام حضرت امام صادق (ع)
  • مقدمات سعادت در دنیا و آخرت
  • شرح کتاب مصباح الشریعه: آثار و فواید روزه
  • از جمله دستورات بیست و پنج گانه سلوکی: محافظت بر روزه ماه رمضان
  • شرح کتاب چهل حدیث- شرح حدیث نهم با موضوع نفاق
  • شرح کتاب چهل حدیث- شرح حدیث نهم با موضوع نفاق
  • شرح کتاب چهل حدیث- شرح حدیث هشتم با موضوع عصبیت
  • شرح کتاب چهل حدیث- شرح حدیث هفتم با موضوع غضب

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

مجموعه سخنرانی‌های آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله» در ماه ذی الحجه
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
خرید کتاب مطلع معرفت نفس
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل
کانال رسمی آیت الله کمیلی خراسانی در پیام رسان ایتا

تقویم سلوکی

  • اعمال ماه ذی الحجه الحرام
  • مناسبتها
  • فضایل

مناسبتهای ذی الحجه

فضیلت ماه ذی الحجه

تبلیغات

پایگاه تخصصی عرفان عملی شیعی

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد