• فارسی
  • العربية
  • English
  • اردو
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سوال

امروز : پنج شنبه, 3 فروردین , 1402

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعاي مكارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • ارسال سوال
      • گلچيني از پرسش و پاسخ
      • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • عرفان بانوان
    • خاطرات
    • دیدار با علما
    • مقالات
    • مصاحبه و رسانه
    • کلیپ تصویری
    • نگارخانه
    • اخبار
    • فروشگاه
    • درباره ما
  • خانه
  • آشنایی با استاد
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعاي مكارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • ارسال سوال
    • گلچيني از پرسش و پاسخ
    • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • عرفان بانوان
  • خاطرات
  • دیدار با علما
  • مقالات
  • مصاحبه و رسانه
  • کلیپ تصویری
  • نگارخانه
  • اخبار
  • فروشگاه
  • درباره ما
شرح قوت القلوب

5 اردیبهشت 1398

کد مطلب : 22522

متن بیانات

شرایط مریدی و ارادت / بیانات آیت‌الله کمیلی خراسانی در شرح کتاب قوت القلوب (بخش چهارم)

انسان به تقوای کامل نمی‌رسد؛ مگر آن‌که زبانش را مخزون و محبوس کند.

بازدیدها: 182

شرایط مریدی و ارادت


بسم الله الرحمن الرحیم

بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله»

موضوع: شرایط مریدی و ارادت

شرح و تهذیب کتاب قوت‌القلوب ابوطالب مکی جلد اول، الفصل السابع و العشرون، فصل ۲۷ از فصول کتاب با عنوان «فیه كتاب أساس المريدين»؛ قسمت چهارم


متن بیانات شرایط مریدی و ارادت :

الفصل السابع و العشرون فیه کتاب أساس المریدین (صفحه ۱۷۱)

«وقال بعض علمائنا: من سهر أربعين ليلة خالصاً كوشف بملكوت السماء وكان يقول اجتمع الخير كله في أربع ذكر منها سهر الليل واعلم أن نوم العلماء عن غلبة المنام بعد طول السهر بالقيام مكاشفة لهم وشهود وتقريب لهم منه وورود ومن صفة الإبدال أن يكون أكلهم فاقة ونومهم غلبة وكلامهم ضرورة ومن سهر بالليل لأجل الحبيب لم يخالفه بالنهار فإنه أسهره بالليل في خدمته ودخل الحسن ذات يوم إلى السوق فسمع لغطهم وكثرة كلامهم فقال أظن ليل هؤلاء ليل سوء ما يقيلون وفي الخبر قيلوا فإن الشياطين لا تقيل واستعينوا على قيام الليل بقائلة النهار وقد قيل في قوله عزّ وجلّ: (وَاسْتعِينُوا بِالصَبْرِ وَالصَّلاَةِ) البقرة: ۵۴ قيل بالصوم على قيام الليل وقيل: استعينوا بالجوع وصلاة الليل على مجاهدة النفس وقيل: استعينوا بالصبر والصلاة على اجتناب النهي. 
وأما الصمت فإنه يلقح العقل ويعلم الورع ويجلب التقوى ويجعل الله عزّ وجلّ به للعبد بالتأويل الصحيح والعلم الرجيح مخرجاً ويوفقه بإيثار الصمت للقول السديد والعمل الرشيد، وقد قال بعض السلف: تعلمت الصمت بحصاة جعلتها في فمي ثلاثين سنة كنت إذا هممت بالكلمة تلجلج بها لساني فيسكت، وقال بعضهم: جعلت على نفسي بكل كلمة أتكلم بها فيما لا يعنيني صلاة ركعتين فسهل ذلكّ عليّ فجعلت على نفسي بكل كلمة صوم يوم فسهلّ عليّ فلم أنتهِ حتى جعلت على نفسي بكل كلمة أن أتصدق بدرهم فصعب ذلك فانتهيت، وقال عقبة بن عامر: يارسول الله فيم النجاة؟ قال: أملك عليك لسانك وليسعك بيتك وابك على خطيئتك وقال صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ في الخبر الجامع المختصر: من سره أن يسلم فليلزم الصمت وأوصى رسول الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ معاذاً بالصلاة والصيام وغير ذلك ثم قال في آخر وصيته: ألا أدلك على ماهو أملك لك من ذلك كله، هذا وأومأ بيده إلى لسانه فقلت: يارسول الله وإنا لمؤاخذون بما تتكلم به ألسنتنا فقال: ثكلتك أمك يامعاذ وهل يكب الناس على مناخرهم في جهنم إلا حصائد ألسنتهم إنك ماسكت فإنك سالم فإذا تكلمت فإنما هو لك أو عليك وقال عبد الله بن سفيان عن أبيه، قال: قلت يارسول الله أوصني بشيء في الإسلام لا أسأل عنه أحداً بعدك فقال: قل ربي الله ثم استقم قال: قلت فما أتقى بعد ذلك، وفي لفظ آخر ذلك وفي لفط آخر فأخبرني بأضر شيء عليّ فقال هذا وأومأ إلى لسانه، وفي الخبر لا يتقي العبد ربه تعالى حق تقاته حتى يخزن من لسانه.»

شرایط مریدی و ارادت

بحث دربارۀ چهار امر ضروری گرسنگی، بیداری شب، سکوت و خلوت برای اهل سلوک است. در جلسات گذشته مطالب و احادیثی در خصوص گرسنگی بیان شد. این جلسه اقوالی را در مورد بیداری شب بیان می‌کنیم.

«قال بعض علمائنا: من سهر أربعين ليلة خالصاً كوشف بملكوت السماء»؛ یکی از اقوال، قول بعضی از علمای اهل معرفت است که فرموده‌اند: هرکس بتواند چهل شب را به صورت متوالی به قصد خلوص و قربه الی الله بیدار باشد برای او از ملکوت آسمان‌ها کشف خواهد شد. در اینجا صرف سهر و بیداری را فرموده است و نفرموده که این بیداری باید با نماز، ذکر و قرائت قرآن همراه باشد؛ یعنی فقط خود بیداری شب موضوعیت دارد. اینکه انسان بتواند در شب نخوابد؛ البته بنا به نظر اطباء یک دقیقه از خواب قبل از ۱۲ شب با هزار دقیقه بعد از ساعت ۱۲ برابری می‌کند. پس بهتر است که انسان قبل از نیمۀ شب بخوابد تا بتواند بعد از نیمۀ شب بیدار باشد. اما اینکه اصلاً نخوابد یا بخواهد ریاضت بکشد [نیز درست نیست.] بنده خانواده‌ای را از اقواممان در مشهد مقدس سراغ داشتم که تمامی اعضای خانواده، خود را عادت داده بودند که شب‌ها نخوابند ولی در عوض تا اذان ظهر می‌خوابیدند. البته درست نیست که آدم اینگونه باشد. روز، وقت فعالیت انسان است؛ انسان بحث، درس و کار دارد لذا باید یک مقداری در شب بخوابد.

[خداوند در قرآن می‌فرمایند:] «وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً». شما می‌بینید که شب یک مسئله‌ای در طبیعت است. پرندگان در هنگام غروب خورشید سریع به لانه‌هایشان می‌روند. انسان نیز همانند پرندگان به خواب نیاز دارد. پس به نظر بنده این بیداری که [در این قول] آمده است یک محدودیتی باید داشته باشد؛ یعنی انسان باید چند ساعتی در اول شب بخوابد تا در آخر شب توفیق بیداری را داشته باشد.

« وكان يقول اجتمع الخير كله في أربع ذكر منها سهر الليل »؛ بنا به فرمودۀ این عالِم، «خیر» در چهار چیز جمع شده است. منظور از چهار چیز، جوع، بیداری شب، صمت و خلوت است. ایشان می‌فرمایند بیداری شب نیز جزو همان موارد چهارگانه است. سپس می‌فرمایند:

 «و ٱعلم أن نوم العلماء عن غلبة المنام بعد طول السهر بالقيام مكاشفة لهم و شهود و تقريب لهم منه و ورود»؛ -هرچند این قول در ادامۀ قول بعضی از علما آمده اما از ابوطالب است؛ چون در ادامه، عبارت «بدان» آمده است یعنی این مطلب از ابوطالب است.- ایشان می‌فرمایند: آن‌چه بنده کشف کرده‌ام این است که وقتی یک عالم، عارف بالله یا سالک الی الله بخواهد در شب بخوابد، باید خوابش غلبه‌ای باشد؛ یعنی باید ساعت‌ها به نماز، ذکر و بیداری مشغول بوده باشد که یک دفعه بدون آنکه قصد خواب داشته باشد خواب به چشمانش غلبه کند و بخوابد؛ و علاوه بر آن اگر «بالقیام» نیز باشد به مرحلۀ شهود می‌رسد. یعنی خواب انسان باید اینگونه باشد. «قیام» به مفهوم «قائم بالیل» است که منظور «قائم لصلاه» است. یعنی این بیداری باید با نماز، تلاوت قرآن و دعا همراه باشد. تمامی این‌ موارد در نماز نیز وجود دارد. حضرت علی -علیه السلام- و بعضی از ائمه در شب هزار رکعت نماز می‌خواندند. شخصی که در تمام مدت عمرش، شب‌ها را به نماز، دعا و توجه، بیدار باشد به خدا نزدیک می‌شود و به حریم الله ورود پیدا می‌کند.

«و ٱعلم أن نوم العلماء عن غلبة المنام »؛ بدان خواب علماء از نوع غلبه‌ای است نه اختیار.

 «بعد طول السهر بالقيام»؛ بعد از آنکه بیداری را صرف قیام و نماز کرده باشد. بعد از آن چه چیزی برای سالک پیش می‌آید؟

«مكاشفة لهم و شهود»؛ تمامی این‌ها از خواص بیداری شب در عبادت خداوند است. انسان در اثر عبادت خداوند به کشف، مکاشفه و شهود عرفانی می‌رسد.

«و تقريب لهم منه »؛ چنین عالمانی خود را -«منه»- از خدا به خدا نزدیک می‌کنند

«وورود»؛ و به محضر الهی ورود پیدا می‌کنند.

از این عبارت نتیجه می‌گیریم که اگر کسی در مقدمه موفق شود بعد از یک مقدار بیداری شب، ذکر، طاعت و عبادت بخوابد؛ آن خواب رؤیای صادقه و مکاشفه خواهد بود. ممکن است چیزهایی را در حالت بیداری یا خلسه ببیند. خلسه خواب نیست، بلکه تقریباً حالتی بین خواب و بیداری یا شبیه یک سنه و چرت است. در کلام عرفا واژه خلسه بسیار استعمال شده است. لذا اگر خواب انسان خلسه‌ای شود یک چیزهائی را در حالت خلسه خواهد دید.

«و من صفة الأبدال أن يكون أكلهم فاقة ونومهم غلبة و كلامهم ضرورة»؛ خوراک أبدال و اوتاد الهی به اندازه «فاقة» یعنی خیلی کم و به اندازه‌ای که سد جوع شود است.

«و نومهم غلبة»؛ خوابشان هم خوابی نیست که بخواهند از خواب لذت ببرند و به خواب غفلت بروند؛ بلکه خواب آن‌ها برای ضرورت است و موقعی است که به خواب احتیاج پیدا کنند و خواب بر آن‌ها غالب می‌شود.

«و كلامهم ضرورة»؛ در هنگام صحب کردن نیز زبانشان را به هر حرفی باز نمی‌کنند. بلکه هرجا که ضرورتی دیدند همان جا صحبت می‌کنند.

«و من سهر بالليل لأجل الحبيب لم يخالفه بالنهار»؛ کسی که در شب برای حبیبش بیداری کشیده، چگونه ممکن است در روز، مخالف با حبیبش کار کند؟ یعنی از اوامر دوست و حبیب و خدایش سرپیچی کند؟ کسی که بیداری شب کشیده است، نماز شب خوانده است، دعا و نماز خوانده است، قهراً مراقبه‌اش خیلی قوی می‌شود و دیگر در روز هم گناه نمی‌کند.

«فإنه أسهره بالليل في خدمته»؛ وقتی خدا چنین عنایتی به بنده‌اش کرده و او را در دل شب برای خدمت به خود بیدار نگه داشته تا به نماز، عبادت و تلاوت قرآن [مشغول شود] آیا ممکن است در روز با خداوند که دوستش است مخالفت و گناه کند؟ پس یکی دیگر از فواید بیداری شب، گناه نکردن است.

«و دخل الحسن ذات يوم إلى السوق فسمع لغطهم »؛ یکی از عرفا با نام حسن می‌فرماید: روزی وارد بازار شدم و دیدم که اهل بازار نشسته‌اند و حرف‌های لغط می‌زنند. -به حرف‌های چرت‌وپرت، بی‌خود و بی‌معنی، «لغط» گفته می‌شود. –

«و كثرة كلام»؛ یعنی پرحرفی می‌کنند؛ مخصوصاً در بازار! بنده روایتی را با مضمون «السّوق مقاعد للشیطان» دیدم. شیاطین خیلی در سوق با فروشندگان و خریداران کار دارند. بالاخره بازار است! دنیاست دیگر! بازار دنیاست؛ یک وقتی می‌بینید که فروشنده در معامله بالا و پائین می‌کند. خریدار هم یک کارهائی می‌کند. بالاخره بازار جای غفلت است و شیاطین در آنجا زیاد هستند. لذا انسان از وقتی وارد بازار می‌شود تا وقتی که از بازار خارج شود باید زبانش را به استغفار مشغول کند. می‌فرماید: وقتی حسن دید مردم این‌طور در غفلت هستند و پرحرفی می‌کنند، گفت:

« و قال أظن ليل هؤلاء ليل سوء»؛ من فکر می‌کنم که این‌ها شب را به سوء یعنی به گناه و غفلت گذرانده‌اند؛

«ما يقيلون»؛ و ایشان اهل قیلوله نیستند و خواب قیلوله ندارند. قیلوله خوابی است که وقت آن در هنگام زوال ظهر و قبل از اذان ظهر است. در آن موقع خواب تعریف شده است. بعضی از خواب‌ها مانند «خواب بین الطلوعین» به طور کلی مکروه است؛ بعضی خواب‌ها نظیر آن خوابی که برای انسان ضروری است، واجب است؛ بعضی از خواب‌ها مانند در جای غصبی خوابیدن و تصرف کردن حرام است. این‌ خواب‌ها از نظر احکام شرعی، انواع و اقسامی دارد. گفته‌اند خواب قیلوله، خوابی مستحب است و اگر کسی هر روز به طور مرتب [موفق] به انجام آن شود، توفیق خواندن نماز شب برایش [حاصل می‌شود]. این نیم ساعت قبل از اذان ظهر [خوابیدن] چه خصوصیتی دارد که گفته‌اند قوتی در بدن ایجاد می‌کند که به وسیلۀ آن می‌تواند آخرشب را بیدار بماند و نماز شب بخواند؟!

«و في الخبر قيلوا فإن الشياطين لا تقيل»؛ در روایت حدیثی آمده که فرموده‌اند خواب قیلوله کنید، همانا شیاطین به خواب قیلوله‌ای که وارد شده توجهی ندارند.

«واستعينوا على قيام الليل بقائلة النهار»؛ «قائله» همان «قیلوله» است؛ یعنی شما به وسیلۀ خواب قیلوله‌ در نصف النهار، موفق به قیام اللیل می‌شوید؛ پس از این خواب، برای سحر خیزی کمک بگیرید.

«و قد قيل في قوله عزّ وجلّ: (وَاسْتعِينُوا بِالصَبْرِ وَالصَّلاَةِ) البقرة: آیه۵۴ قيل بالصوم على قيام الليل»؛ در روایت قبلی گفته شد شما به وسیلۀ خواب قیلوله می‌توانید موفق به قیام اللیل شوید؛ ولی این آیۀ شریفه این‌طور تفسیر شده است که، خداوند در این آیۀ شریفه از سورۀ بقره می‌فرمایند: از صبر و نماز کمک بگیرید ؛ صبر را به روزه گرفتن تفسیر نموده‌اند؛ چون وقتی انسان روزه می‌گیرد باید در روز خویشتن‌داری و صبر کند و مبطلات روزه را انجام ندهد؛ سپس پیرامون این آیه می‌فرماید: «قيل بالصوم على قيام الليل» «اسْتعِينُوا بِالصَبْرِ»؛ یعنی شما روزه بگیرید تا موفق شوید که در شب بیدار بمانید و سحرخیزی داشته باشید. پس خواب قیلوله و روزه گرفتن به انسان کمک می‌دهد.

«و قيل: استعينوا بالجوع و صلاة الليل على مجاهدة النفس»؛ در یکی از اقوال بزرگان آمده است: خود را گرسنه نگه دارید و نماز شب بخوانید تا بتوانید با نفستان مجاهدت کنید.

«و قيل: استعينوا بالصبر والصلاة »؛ بعضی‌ گفته‌اند مقصود از کمک گرفتن از روزه و نماز در آیۀ شریفه «وَاسْتعِينُوا بِالصَبْرِ وَالصَّلاَةِ» -یعنی از روزه و نماز کمک بگیرید- چیست؟

«على اجتناب النهي»؛ تا بتوانید نواهی الهی و محرمات الهی را انجام ندهید. دو عامل گرسنگی و نماز شب در ترک معصیت مؤثر هستند.

تا به اینجا در خصوص بیداری شب صحب شد. از این قسمت به بعد وارد بحث سکوت می‌شویم.

«و أما الصمت فإنه يلقح العقل و يعلم الورع و يجلب التقوى»؛ سکوت کردن، فواید زیادی دارد که عبارتند از:

۱- سکوت، لقاحی برای عقل انسان است. در قران در مورد لقاح آمده است: «و َأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ» (۲۲ سوره حجر)؛ یعنی باد نری وجود دارد که با برخورد به درخت آن را باردار می‌کند یا در آیۀ شریفه ۴۹ از سوره ذاریات آمده است: «وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْن»؛ هر چیزی زوج و نر و ماده دارد. درختان و حیوانات نیز این‌گونه هستند. فایدۀ این نری چیست؟ این نر می‌آید و باردار می‌کند. مرد به وسیلۀ تلقیح، زن را باردار می‌کند. اینجا می‌گوید که عقل نیز باردار می‌شود. سکوت کردن مانند لقاح است؛ یعنی سکوت زبان سبب می‌شود که قوۀ عاقله و مفکره‌ای که در وجودتان است یک قوۀ باردار و ثمردهی به بار می‌آید.

۲- «و يعلّم الورع» به انسان آموزش می‌دهد که ورع کند؛ یعنی از محرمات و نواهی الهی پرهیز کند.

۳- «و يجلب التقوى»؛ و تقوی را به انسان جلب می‌کند.

۴- «و يجعل الله عزّ وجلّ به للعبد بالتأويل الصحيح و العلم الرجيح مخرجا»؛ خداوند برای این بنده از طریق تأویلات صحیح و علمی‌ که راجح است، مخرجی قرار می‌دهد. منظور از علم، علم الهی است. لذا نور بصیرت و نور علمی که بوسیلۀ صمت، مراقبه و تهذیب نفس به وجود می‌آید یک مخرجی از آسیب‌ها و آفت‌ها برای او پیش می‌آید.

۵- «و يوفقه بإيثار الصمت للقول السديد»؛ خداوند بواسطۀ صمت و سکوت به بنده‌اش توفیق می‌دهد تا قول سدید نیز داشته باشد. قول سدید به مفهوم قول صحیح است؛ یعنی وقتی انسان هر حرفی را نزند و زبانش را کنترل کند، حکیم خواهد شد. در اثر صمت زیاد، حکمتی در دلش پیدا می‌شود به طوری‌که حرف‌های بسیار موزون، سنجیده، حکیمانه و صحیح می‌زند و دیگر در صحبت کردن اشتباه نمی‌کند.

۶- «والعمل الرشيد»؛ عجیب است می‌فرماید: وقتی شما سکوت ‌کنید اعمال، افعال و حرکاتتان نیز بهتر می‌شود؛ یعنی مواظبت می‌کنید تا هر کاری را انجام ندهید.

«وقد قال بعض السلف: تعلمت الصمت بحصاة جعلتها في فمي ثلاثين سنة كنت إذا هممت بالكلمة تلجلج بها لساني فیسكت»؛ ایشان داستانی را از بعضی سلف – سالکین الی الله که در گذشته بودند- نقل می‌کند. شاید امروز این برنامه نباشد. در گذشته برای تمرین سکوت و فراگیری آن [به شیوۀ زیر عمل می‌کردند.] این آقا می‌گوید:

«تعلمت الصمت بحصاة »؛ من سکوت زبان را به وسیلۀ حَصاة -سنگ‌ریزه‌هایی- آموزش گرفتم.

«جعلتها فی فمی ثلاثین سنة»؛ سنگ‌ریزه‌هایی را در دهانم گذاشتم و سی سال تمرین کردم. ببینید گذشتگان چه همتی داشتند که سی سال برای انجام کاری، تمرین می‌کردند و نتیجه می‌گرفتند.

ما می‌خواهیم بعد از سپری شدن شش ماه از ورودمان به راه سیر و سلوک، اعرف العرفا شویم. این انتظار بالایی است و شدنی نیست. آقا این بندۀ خدا برای کنترل زبانش سی سال چنین ریاضتی به خود داده است و در داخل زبانش سنگ‌ریزه گذاشته است. سپس می‌گوید:

«إذا هممت بالكلمة تلجلج بها لساني»؛ بالاخره نفس اماره است دیگر! نفس دلش می‌خواهد مدام پر حرفی کند؛ پرگوئی کند؛ یا پرخوری کند. می‌گوید: تا نفسم حرکت می‌کرد که مقداری حرف بزنم، زبانم را با سنگ‌ریزه‌هائی که داخل دهانم بود مشغول می‌کردم؛ یعنی تو با این‌ها داری حرف میزنی و خودم را این‌گونه تخلیه می‌کردم.

«تلجلج بها لساني»؛ یعنی زبانم را بوسیله آن حصاه و سنگ‌ریزه‌های که داخل دهانم بود تکان می‌دادم تا خواستۀ نفسم را به این وسیله خاموش کنم. می‌گوید:

 «فيسكت»؛ با این بازی، می‌توانستم سکوت کنم.

 آقایان ما باید قلق نفس‌مان را یاد بگیریم؛ مثلاً رانندۀ ماشین چگونه رانندگی را یاد گرفته است؟ باید قبل از رانندگی آن را آموزش ببیند؛ ماشین را در خط مستقیم قرار دهد تا به اطراف منحرف نشود و تصادف نکند. ما باید یاد بگیریم که چگونه با نفس‌مان بازی کنیم؟ چگونه آن را راضی نگه داریم؟ چگونه قانعش کنیم؟ چگونه گولش بزنیم؟ فهمیدید؟! تا این نفس از آن چموشی پائین بیاید. لذا ایشان می‌فرماید من با انجام این بازی سکوت را یاد گرفتم.

«و قال بعضهم: جعلت على نفسي بكل كلمة أتكلم بها فيما لا يعنيني صلاة ركعتين»؛ سپس داستان دیگری را از سلف نقل می‌کند و می‌گوید: یک شخصی بود که هربار یک کلمۀ زائد می‌خواست از دهانش خارج شود، تعداد کلمات را شمارش می‌کرد و به ازای هر کلمه دو رکعت نماز می‌خواند؛ و نفس خود را این‌گونه جریمه می‌کرد. ما هم باید یاد بگیریم تا با جریمه، تأدیب و تنبیه کردن نفس‌مان، بتوانیم پیشرفتی در راه معنویت داشته باشیم.

«فسهل ذلك عليّ»؛  -سهل فعل لازم است لذا آن را با تشدید نخوانید چون فعل متعدی می‌شود.- وقتی که خود را برای هریک کلمه با دو رکعت نماز جریمه کردم بر من آسان شد. به نحوی‌که [تعداد این کلمات زائد] کاهش یافت اما تمام نشد. فرض کنید اگر تعداد کلمات زائد، بیست کلمه یا صد کلمه می‌شد، چند رکعت نماز می‌شد! لذا این نماز‌ها را می‌خواندند.

«فجعلت على نفسي بكل كلمة صوم يوم»؛ ولی اگر باز هم کلمات زائد و اضافه داشتم و دیدم که از راه نماز نمی‌توانم آن را تمام کنم، روزه می‌گرفتم. روزه به مراتب سخت‌تر است. لذا برای هر یک کلمۀ زائد روزه ‌می‌گرفتم طوری‌که [تعداد این کلمات زائد] باز هم کاهش یافت. سپس ایشان راه‌کار سومی ارائه می‌دهد و می‌فرماید:

«حتى جعلت على نفسي بكل كلمة أن أتصدق بدرهم فصعب ذلك فانتهيت»؛ من با خود می‌گفتم که به ازای هریک کلمۀ اضافی که باقی مانده و هنوز قدرت آن را ندارم که جلوی زبانم را درست بگیرم در عوض نماز و روزه، یک درهم به فقیر صدقه می‌دهم و نفسم را این‌گونه تنبیه می‌کنم. ذکر یک درهم بعد از نماز و روزه نشان می‌دهد که [برای این شخص] این کار از نماز و روزه سخت‌تر است. هرچند که این یک درهم از نقره است، ولی باز هم سخت‌تر بوده است. – درهم واحد نقره و دینار واحد طلا است.- این نشان می‌دهد که این آدم یک شخص فقیری بوده است و از نظر وضعیت اقتصادی پول کمی داشته است. در انتهای جمله، عبارت «فانتهیت» را می‌آورد؛ یعنی دیگر تمامش کردم؛ با درهم خودم را معالجه کردم و کارم به نهایت رسید. و بالاخره موفق شدم و کنترل زبانم را در اختیار گرفتم و دیگر هیچ‌گاه از زبانم کلمات اضافه، زائد، بیخود و لغوی خارج نشد.

انسان باید زبانش را نرم کند و کنترل آن را بدست بگیرد؛ طوری که هر وقت خواست صحبت کند و هر وقت نخواست صحبت نکند. این مطلب برای امور دیگر نیز مصداق دارد. انسان علاوه بر کنترل زبان باید کنترل چشم و گوشش را نیز در دست بگیرد؛ حتی عرفا می‌گویند دل را نیز می‌توانید در اختیار خود در آورید. یعنی می‌توانید دل را از خطورات غیر خدایی که در ذهن می‌آید، نفی خواطر کنید.

در ادامه، روایات مربوط به «صمت» آمده است:

«وقال عقبة بن عامر: يارسول الله فيم النجاة؟»؛ «عقبه بن عامر» از حضرت رسول‌الله سوال کردند که چگونه می‌توانم نجات پیدا کنم؟

«قال: أملك عليك لسانك و ليسعك بيتك وابك على خطيئتك»؛ حضرت فرمودند سه کار را انجام بده. زبانت را حفظ کن؛ در خانه بنشین و بر گناهت گریه کن. مواردی که به آن اشاره شد، راه‌های نجات هستند. آیا معنای «بیت» آن است که انسان با وجود داشتن زن و فرزند در خانه بنشیند و دنبال کسب و کار یا تحصیل علم نرود؟! یا این‌که ذکر «بیت» برای مواقعی است که هیچ ضرورتی وجود ندارد تا انسان از خانه خارج بشود. مثلاً فرد، سرمایه‌ای دارد که آن را برای مضاربه به دیگران داده است تا با آن کار کنند. لذا خوب است که چنین فردی با خدای خویش در خانه بنشیند و سیر و سلوک و مجاهدت نفس کند.

«و قال علیه السلام في الخبر الجامع المختصر: من سرّه أن يسلم فليلزم الصمت»؛ در روایات آمده است: هرکس که می‌خواهد زندگی خوشی داشته باشد و به سلامت زندگی کند می‌بایست ملازم صمت و سکوت باشد.

«و أوصى رسول الله معاذاً بالصلاة والصيام و غير ذلك»؛ پیغمبر به «معاذ بن جبل» فرمودند که باید روزه بگیری، نماز بخوانی و امور دیگری را نیز به ایشان دستور دادند.

 «ثم قال في آخر وصيته»؛ پیامبر در آخر وصایایش به معاذ فرمودند: – این وصیت مختص معاذ نیست و شامل ما نیز می‌شود. –

«ألا أدلك على ماهو أملك لك من ذلك كله»؛ ای معاذ، آیا می‌خواهی چیزی به تو یاد بدهم تا برایت ملکیتی ایجاد کند؟ ملکیت یعنی زبان و اعضا را در مِلکت در می‌آورد و آن‌ها را از حالت آزادی خارج می‌کند تا هر نگاهی نکند؛ هر چیزی را نشنود؛ و هر حرفی را نزند. معاذ گفت: یا رسول‌الله بفرمایید.

«و أومأ بيده إلى لسانه»؛ حضرت به زبانشان اشاره کردند و فرمودند: این زبان را حفظ کن.

«فقلت: يا رسول الله و إنا لمؤاخذون بما تتكلم به ألسنتنا»؛ گفتم: یا رسول‌الله، آیا ما بوسیلۀ زبانمان در پیشگاه خداوند مواخذه می‌شویم؟

«فقال: ثكلتك أمك یا معاذ »؛ پیغمبر فرمودند: ای معاذ، مادرت به عزایت بنشیند.

 «و هل يكب الناس على مناخرهم في جهنم إلا حصائد ألسنتهم»؛ ای معاذ چه می‌گوئی؟ مردم در روز قیامت به چه وسیله‌ای به جهنم می‌روند؟ گناهشان چه بوده است؟ گناهشان بابت همین زبان و آنچه توسط آن درو کرده‌اند می‌باشد. گناهشان بابت آثار بد و عواقب بدی است که از این زبان حاصل شده است. چون انسان می‌تواند با این زبان دروغ بگوید؛ غیبت کند؛ و تهمت بزند؛  برای زبان چهل گناه را شمرده‌اند.

«إنك ما سكتتَ فإنك سالم»؛ پیغمبر فرمودند ای معاذ تا وقتی‌که زبانت را نگه داری سالم هستی.

« فإذا تكلمت فإنما هو لك أو عليك»؛ همین‌که زبانت را به حرکت در آوردی و آن را آزاد گذاشتی و حرف زدی باید ببینی چه گفته‌ای؟ این گفته‌ها به نفع تو یا ضرر تو تمام می‌شود. لذا انسان بهتر است که زبانش را کنترل کند.

«قال عبدالله بن سفيان عن أبيه، قال: قلت يا رسول الله أوصني بشيء في الإسلام لا أسأل عنه أحداً بعدك»؛ عبدالله نزد پیامبر می‌رود و می‌گوید مرا وصیتی بفرمایید که اسلامی باشد و مرا از سؤال کردن از دیگران بی نیاز کند؛ یعنی مرا نصیحتی بفرمایید که همیشه همراهم باشد.

« فقال: قل ربي الله ثم استقم»؛ حضرت فرمودند که بگو پروردگار من خداست و سپس روی کلمۀ «الله» استقامت پیدا کن تا کاری را که خداوند دوست ندارد انجام ندهی.

«قال: قلت فما أتقى بعد ذلك»؛ بعد از فرمایش پیامبر با خود گفتم که دیگر از چیزی نمی‌ترسم؛ چون پیامبر به من فرمودند که الله بگو و برو.

«و في لفظ آخر ذلك و في لفط آخر فأخبرني بأضر شيء عليّ فقال هذا وأومأ إلى لسانه»؛ در روایت دیگری آمده است که ای رسول خدا، آن چیست که به من ضرر و آسیب فراوانی وارد می‌کند و باید از آن اجتناب کنم؟ پیغمبر به زبانشان اشاره کردند؛ یعنی مراقب زبانت باش.

و هم چنین در روایت دیگری در باب منافع سکوت آمده است که:

«لا يتقي العبد ربه تعالى حق تقاته حتى يخزن من لسانه»؛  انسان به تقوای کامل نمی‌رسد مگر آن‌که زبانش را مخزون و محبوس کند.

احادیث دیگری نیز در فضیلت سکوت و صمت وارد شده است که ان‌شاءالله در جلسات بعدی به آن‌ها اشاره می‌شود.


برای مشاهده متن مکتوب سایر جلسات شرایط مریدی و ارادت از طریق لینک های زیر وارد شوید:

شرایط مریدی و ارادت (بخش اول)

شرایط مریدی و ارادت (بخش دوم)

شرایط مریدی و ارادت (بخش سوم)

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=22522

مطالب مشابه

  • شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش سوم) بیانات آیت‌الله کمیلی خراسانی
  • بیانات آیت الله کمیلی خراسانی با موضوع شرایط مریدی و ارادت (بخش دوم)
  • شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش اول) بیانات آیت الله کمیلی خراسانی
  • موانع ورود به سیر و سلوک در بیان بعضی از عرفا
  • اهميت نیت عمل سالک در وصول الي الله

نظرات

  1. Ansari گفت:
    12 اردیبهشت 1398 در 02:19

    سلام ببخشید این چهل شب بیداری از نیمه شب ، ۱۲ شب به بعد میبایست بیدار بود؟

    پاسخ

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

دستورات آیت الله قاضی برای اشهر ثلاثه
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
غربت عارف
خرید کتاب المطالب السلوکیه
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل

تقویم سلوکی

  • اعمال مشترک رمضان
  • اعمال مخصوص رمضان
  • فضایل ماه رمضان
  • نمازهاى شب هاى رمضان

 اعمال مخصوصِ شب ها یا روزهاى معیّنِ ماه مبارک رمضان

شب اول:

۱ـ به سراغ رؤیت هلال برود که بعضى آن را واجب (کفایى) دانسته اند.

۲ـ وقتى هلال را رؤیت کرد، طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام) رو به قبله نماید و دست ها را به آسمان بلند کند و خطاب به هلال کند و بگوید:

رَبّـى وَرَبُّـکَ اللهُ رَبُّ الْعـالَمینَ، اَللّـهُمَّ اَهِلَّـهُ عَلَیْنا بِـالاَْمْـنِ وَالاِْیمانِ، وَالسَّلامَهِ وَالاِْسْلامِ، وَالْمُسارَعَهِ اِلى ما تُحِبُّ وَتَرْضى، اَللّـهُمَّ بارِکْ لَنا فى شَهْرِنا هذا، وَارْزُقْنا خَیْرَهُ وَعَوْنَهُ، وَاصْرِفْ عَنّا ضُرَّهُ وَشَرَّهُ، وَبَلائَهُ وَفِتْنَتَهُ؛

پروردگار من و پروردگار تو خدا پروردگار جهانیان است خدایا این ماه را بر ما نو کن با امنیّت و ایمان و سلامتى و اسلام و پیشى گرفتن بدانچه تو دوست دارى و خشنود شوى خدایا برکت ده به ما در این ماه و خیر و خوبى و کمک آن را روزى ما کن و بگردان از ما زیان این ماه و شر و بلا و فتنه اش را.

۳ـ «سیّد بن طاووس» (رحمت‌الله علیه) روایت کرده که روزى حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) عبور مى‌کرد که نظرش به هلال ماه رمضان افتاد، ایستاد و گفت:

اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ الدّائِبُ السَّریعُ، اَلْمُتَرَدِّدُ فى مَنازِلِ التَّقْدیرِ، اَلْمُتَصَرِّفُ فى فَلَکِ التَّدْبیرِ، امَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ، وَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ ...

۴ـ مجامعت با حلال خود کند و این از خصوصیات این ماه است و الا در ماه های دیگر جماع در شب اول مکروه است .

۵ـغسل شب اوّل ماه طبق بعضى از روایات مستحب است.

۶ـدر شب اوّل ماه امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، تا گناهانش بخشوده شود.

۷ـ از شب اوّل ماه، شروع به خواندن هزار رکعت نماز ماه رمضان نماید.

۸ـ دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد و سوره انعام را بخواند و از خدا بخواهد تا امور وى را کفایت کند و از آنچه که مى‌ترسد و از بیماری‌ها او را حفظ نماید.

۹ـ این دعا را بخواند که در اعمال شب آخر ماه شعبان نیز آمده است: اَللّهُمَّ إِنَّ هذَا الشَّهْرُ الْمُبارَکُ....

۱۰ـ بعد از نماز مغرب دست‌ها را بلند کند و این دعا را که از امام جواد(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:

اَللّهُمَّ یا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبیرَ، وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ...

۱۱ـ در شب اوّل، این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ، هذا شَهْرُ رَمَضانَ...

۱۲ـ دعاى بسیار نورانى چهل و چهارم «صحیفه سجّادیّه» نیز مربوط به این شب است.

۱۳ـاز امور مهمّه در این ماه، تلاوت قرآن مجید است که با شروع ماه رمضان، سزاوار است قرآن بسیار تلاوت شود. روایت شده است که حضرت امام صادق(علیه السلام) در وقت تلاوت قرآن قبل از قرائت، این دعاى بسیار پرمعنا را مى خواندند:

اَللّـهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّ هذا کِتابُکَ الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلى رَسُولِکَ...

۱۴ـ خواندن دعای جوشن کبیر

***

روز اول:

۱ـ غسل کند

۲ـ خود را با گلاب خوشبو سازد

۳ـ دو رکعت نماز بگزارد و در رکعت اوّل سوره حمد و سوره "انّا فتحنا" و در رکعت دوم حمد و هر سوره اى که خواست، بخواند. در روایتى آمده است هر کس این نماز را بخواند خداوند بدى ها را در آن سال از وى دفع کند و تا سال آینده در پناه حمایت خدا باشد.

۴ـ دو رکعت نماز اوّل ماه را به‌جا آورد و صدقه بپردازد

۵ـ بعد از طلوع فجر این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ، وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ...

 

شب سیزدهم:

۱ـ غسل کند

۲ـ چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت یک مرتبه حمد و بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

۳ـ دو رکعت نماز که در شب سیزدهم ماه رجب و شعبان نیز خوانده مى شود; در هر رکعت، بعد از سوره حمد سوره هاى یس، ملک، و توحید را بخواند.

۴ـ خواندن «دعاى مجیر» در شب هاى سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم

 

شب چهاردهم:

در این شب، چهار رکعت نماز مى خواند (هر دو رکعت به یک سلام)، به صورتى که در شب سیزدهم گذشت.

 

شب پانزدهم:

۱ـ غسل کند

۲ـ شش رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، سوره هاى حمد و یس و ملک و توحید را بخواند.

۳ـ صد رکعت نماز، که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند. از حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت شده است که هر کس این عمل را بجا آورد، خداوند ده فرشته را به سوى او بفرستد تا دشمنان را از او دفع کنند و سى فرشته را به هنگام مرگ نزد او بفرستد تا بهشت را به وى بشارت دهند و سى فرشته دیگر، تا او را از آتش دوزخ ایمن دارند.

۴ـ زیارت امام حسین(علیه السلام): از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردند که پاداش کسى که در شب نیمه ماه رمضان کنار قبر امام حسین(علیه السلام) باشد، چیست؟ فرمود: خوشا به حال کسى که در شب نیمه ماه رمضان در کنار قبر امام حسین(علیه السلام) بعد از نماز عشا ده رکعت نماز بگزارد، در هر رکعتى بعد از سوره حمد ده مرتبه قل هو الله احد را بخواند و از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد. خداوند نیز به پاداش این عمل، نامش را «آزاد شده از آتش» ثبت فرماید و قبل از آن که بمیرد، فرشتگان به وى بشارت بهشت مى دهند و فرشتگان دیگرى، او را از آتش دوزخ ایمن مى دارند.

 

روز پانزدهم:

روز پانزدهم ماه رمضان سال سوم هجرى، روز ولادت باسعادت امام مجتبى(علیه السلام) است و بنابر (بعضى از اقوال، تولّد امام محمّد تقى(علیه السلام) در سال ۱۹۵ نیز در این روز واقع شده است، البتّه این قول غیرمشهور است)؛ به هر حال این روز، روز بسیار بافضیلتى است و دادن صدقه و خیرات و کمک به مستمندان در این روز پاداش زیادى دارد.

 

شب هفدهم:

این شب، شب بسیار مبارکى است. در این شب، رسول خدا(ص) با لشکر کفّار قریش در سرزمین بدر برخورد کردند و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشکریان اسلام را بر مشرکین پیروز گردانید، با آن که مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندک جنگى برخوردار بودند. این پیروزى از بزرگترین فتوحات اسلام است؛ از این رو علما گفته اند که در این روز، غسل و صدقه و شکر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضیلت فراوانى دارد.

***

 

اعمال مشترک شب های قدر:

۱ـ غسل شب قدر: مرحوم «علاّمه مجلسى» فرموده: بهتر است غسلِ شب هاى قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.

۲ـ دو رکعت نماز بخواند: که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَتُوبُ اِلَیْهِ.

در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: کسى که این عمل را بجا آورد، از جاى خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور مى کند تا سال آینده براى وى حسنات بنویسند... .

۳ـ امام باقر(علیه السلام) درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ،وَفیهِ اسْمُکَ [الاَْعْظَمُ] الاَْکْبَرُ،وَ اَسْماؤُکَ الْحُسْنى،وَما یُخافُ وَیُرْجى،اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و نام‌هاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ.

سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.

۴ـ مراسم قرآن به سر گرفتن: به فرموده امام صادق(علیه السلام): قرآن مجید را بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فیهِ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛ خدایا به حق این قرآن و به حق آن کس که او را بدین قرآن فرستادى و هر مؤمنى که در آن مدحش کردى و به حق تو بر ایشان زیرا هیچ کس به حق تو از خودت آشناتر نیست.

آنگاه ده مرتبه بگوید: بِکَ یا اللهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) و ده مرتبه بعَلِىٍّ(علیه السلام)و ده مرتبه بِفاطِمَهَ(علیها السلام)و ده مرتبه بِالْحَسَنِ(علیه السلام)و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر(علیهما السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِالْحُجَّهِ(علیه السلام).

در پایان هر حاجتى که دارد از خداوند طلب کند و در تمام این اذکار، نهایت حضور قلب و توجّه به درگاه خدا را حفظ کند. بهتر است اگر مى‌خواهند توسّل گرفته، یا ذکر مصیبتى کنند قبل یا بعد از دعا باشد و دعا را قطع نکنند.

۵ـ زیارت امام حسین(علیه السلام):به فرموده علاّمه مجلسى، زیارت امام حسین(علیه السلام) در هر یکى از این سه شب، مستحبّ مؤکّد است، و در روایتى آمده است که سبب آمرزش گناهان مى‌شود و اگر دسترسى به زیارت از نزدیک نداشته باشد، از دور زیارت کند.

۶ـ احیا داشتن شب هاى قدر: یعنى این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قرآن و جلسات سخنرانى دینى و پرسش و پاسخ هاى مذهبى و یا مطالعه کتاب هاى تفسیر و عقاید و مواعظ سپرى کند.

در روایتى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد، و بهتر است روز قبل مقدارى استراحت کند و غذا و نوشیدنى کمتر بخورد تا خواب بر او غلبه نکند و کسانى که توانایى بر احیا ندارند، بهتر است اوّل شب را استراحت کنند و سحرگاهان بیدار باشند و عبادت نمایند.

۷ـ صد رکعت نماز بگزارد: (هر دو رکعت به یک سلام) که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که اگر توانایى داشته باشد، در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخواند.

۸ـ مرحوم «شیخ کفعمى» در «مصباح» نقل کرده است که امام زین العابدین(علیه السلام) این دعا را در شب هاى نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم در حالت ایستاده و نشسته و در رکوع و سجود مى خواندند:

اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً، لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَلااَصْرِفُ عَنْها سُوءاً، اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى، وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى وَقِلَّهِ حیلَتى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَهِ فى هذِهِ اللَّیْلَهِ، وَاَتْمِمْ عَلَىَّ اتَیْتَنى، فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ، اَلضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ، اَللّـهُمَّ لاتَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیـما اَوْلَیْتَنى، وَلا لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى، وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ، وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّآءَ اَوْ ضَرّآءَ، اَعْطَیْتَنى، اَوْ شِدَّه اَوْ رَخآء، اَوْ عافِیَه اَوْ بَلاء، اَوْ بُؤْس اَوْ نَعْمآءَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ؛

 

خدایا من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى خود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم. پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وفا کن برایم بدانچه بر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودى از آمرزش در این شب و تمام کن بر من آنچه را به من دادى، زیرا که من بنده بی‌نواى مستمند ناتوان تهیدست خوار تو هستم. خدایا مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و از احسانت در آنچه به من عطا کردى قرار مده و ناامید از اجابت خویش قرارم مده و اگرچه دیر زمانى طول کشد چه در خوشى و چه در سختى، در دشوارى یا در آسایش، در تندرستى یا گرفتارى، در تنگدستى یا در نعمت، به‌ راستى که تو شنواى دعایى.

 

۹ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: بهترین اعمال در این شب ها طلب آمرزش گناهان و دعا براى امور دنیوى و اخروىاست، هم براى خود و هم براى پدر و مادر و خویشان و برادران مؤمن؛ چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهاى مختلفو صلوات بر محمّد و آل طاهرین ایشان(علیهم السلام)، تا آن جا که مقدور است انجام دهد و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى «جوشن کبیر»را در این سه شب بخوانند.

در روایتى آمده است که شخصى خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، چه چیزى را از خداوند طلب کنم؟ فرمود: عافیت و سلامتى را بخواه.

***

اعمالِ «مخصوص» هر یک از شب های قدر:

اعمال شب نوزدهم:

۱- صد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ أَتُوبُ إلَیْهِ

۲ـ صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ

۳ـ دعایى را که در اعمال روزهاى ماه رمضان ذکر شد (یا ذا الّذی کان...) را بخواند.

۴ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ، وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى، وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا؛

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى و در آنچه جدا کنى از فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت و تغییر و تبدیلى ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسى آنان که حجشان مقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرموده اى، که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانى و درباره ام چنین و چنان کنى (به جاى کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد)

 

اعمال شب بیست و یکم:

۱ـ دعایى است که در «مصباح المتهجّد» و «کافى» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده مى شود:

یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِى النَّهارِ، وَمُولِجَ النَّهارِ فِى اللَّیْلِ، وَمُخْرِجَ الْحَىِّ مِنَالْمَیِّت...

۲ـ مرحوم «شیخ کفعمى» از «سیّد بن باقى» نقل کرده است که در شب بیست و یکم مى خوانى:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى حِلْماً یَسُدُّ عَنّى بابَالْجَهْلِ، وَهُدىً تَمُنُّ بِهِ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَه...

۳- به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستد و بر ظالمان و غاصبان حق آل محمّد(علیهم‌السلام) و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان(علیه السلام) بسیار لعن و نفرین فرستد و براى خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کند.

۴ـ دعا براى وجود مبارک امام زمان(عج) و فرج آن حضرت، یکى دیگر از اعمال این شب است. در روایتى که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم: " در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم، امام(ع) از من پرسیدند که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى،امام(ع) حصیرى طلبیدند و مرا نیز به کنارشان فراخواندند. آن حضرت(ع) مشغول نماز شدند و من نیز نزدیک آن حضرت(ع) نماز مى خواندم. وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کردند و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام(ع) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت(ع) به‌جا آوردیم.

امام صادق(علیه السلام) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداختند و بر پیامبر(ص) درود فرستادند و براى مؤمنان دعا کردند؛ آن‌گاه به سجده رفته و ساعتى در سجده بودند، و در آن مدّت جز صداى نَفَس حضرت(ع) چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواندند از جمله در دعایشان عرض کردند:

وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ وَ تُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ؛

از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر مى دانستم تو را با آن خواندم. از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج و ظهور کسى را بدهى که با ظهور او گشایشى در کار اولیاى تو و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شود و به وسیله او ظالمان را نابود و هلاک مى سازى. اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.

 

پس از آن که امام صادق(علیه السلام) سر از سجده برداشتند. عرض کردم: جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد؛ مگر آن کس شما نیستید؟

امام(علیه السلام) فرمودند: نه! او قائم آل محمّد(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)است!

نکته:

از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع مى شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب هاى این دهه، غسل مستحب است و روایت شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در هر شب از شب هاى دهه آخر ماه رمضان غسل مى کرد. همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است.

 

اعمال شب بیست و سوم:

۱-سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هر کس در شب بیست و سوم، سوره هاى عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است».

۲ـ هزار مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخواند.

۳ـ سوره «حم دخان» را بخواند.

۴ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى، وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى، وَاَصِحَّ لى جِسْمى، وَبَلِّغْنى اَمَلى، وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَامْحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ، وَاْکتُبْنى مِنَ السُّعَدآءِ، فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، «یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ، وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ»؛

خدایا دراز کن عمرم را و فراخ کن روزیم را و سالم گردان تنم را و برسانم به آرزویم و اگر در زمره بدبختان هستم تو نامم را ازسلک آنان پاک کن و در زمره سعادتمندانم ثبت کن زیرا تو خودت در کتابى که بر پیامبر مرسلت(ص) نازل فرمودى چنین گفتى: «خدا هر چه خواهد محو مى کند و ثبت مى کند و نزد اوست اصل کتاب».

۵ـ این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:

یا رَبَّ لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْر، وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ، وَالظُّلَمِ والاَْنْوارِ...

۶ـ این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:

اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضى وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِالْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الْحَکیمِ...

۷ـ این دعا را که از امام حسن(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

یا باطِناً فى ظُهُورِهِ، وَیا ظاهِراً فى بُطُونِهِ، وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفى، وَیا ظاهِراً لَیْسَ یُرى...

 

سپس هر حاجتى دارى از خدا بطلب.

 

۸ـ همچنین از معصومین(علیهم السلام) روایت شده است که در شب بیست و سوم ماه رمضان، در سجود و ایستاده و نشسته دعاى ذیل را مى خواندند، بلکه مناسب است در تمام ماه رمضان و در زمان‌هاى دیگر پس از تمجید و ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آل طاهرین ایشان علیهم السلام (مثلاً حدّاقل با گفتن اَلْحَمْدُلِلّهِ وَ الصَّلاهُ عَلى رَسُولِ اللّهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ)، این دعا خوانده شود:

اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ...

 

۹ـ همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوى آسمان بلند مى کند، بخواند:

یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ، یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ، یا مُلَیِّنَ الْحَدِیدِ لِداوُدَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا

اى تدبیر کننده کارها اى برانگیزنده هر که در گورها است اى روان کننده دریاها اى نرم کننده به جاى آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و نسبت به من چنین و چنان کن.

کلمات کذا و کذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه کند: اَللَّیْلَهَ اَللَّیْلَهَ، اَلسَّاعَهَ اَلسَّاعَهَ. این دعا را در حال رکوع، سجده، ایستاده و نشسته به طور مکرّر بخوان.

 

۱۰ـ با توجّه به اهمّیّت شب بیست و سوم، غسل، احیا و زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.

«شیخ طوسى» در «تهذیب»، از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « در آن شبى که امید مى رود شب قدر باشد صد رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت (پس از حمد) ده مرتبه سوره توحید را بخوان. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده بخوانم، چه کنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم؟ فرمود: در همان حال که در بستر خود دراز کشیده اى، بجا آور.

۱۱ـ مرحوم «علاّمه مجلسى»، در «زاد المعاد» فرموده است: در این شب هر مقدار که ممکن باشد قرآن بخواند و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند؛ مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه.

روزهاى شب قدر را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و دعا به سر برد؛ در احادیث فراوانى آمده است که روز قدر نیز در فضیلت مثل شب قدر است.

***

دعاى شب هاى دهه آخر ماه مبارک رمضان

دعاهاى این شب ها بر دو قسم است: نخست دعاهایى که مشترک میان همه شب هاى این دهه است که در هر شب از دهه آخر ماه رمضان خوانده مى شود و دیگر، دعاهایى که مخصوص هر شب از دهه آخر است.

برای خواندن دعاهای مربوطه، به ادعیه و مفاتیح الجنان مراجعه شود.

***

 " فضیلت و اعمال ماه رمضان المبارک "

شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمؤ منین (علیه و على اولاده السلام) که فرمود : خطبه اى خواند براى ما روزى حضرت رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) پس فرمود : اَیُّها النّاس بدرستى که رو کرده است به سوى شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش. ماهى است که نزد خدا بهترین ماه ها است و روزهایش بهترین روزها است و شب هایش بهترین شب ها است و ساعت هایش بهترین ساعتها است و آن ماهی است که خوانده اند شمارا در آن بسوى ضیافت خدا و گردیده اید در آن از اهل کرامت خدا . نَفَسهاى شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاى شما در آن مقبول است و دعاهاى شما در آن مستجاب است . پس سؤ ال کنید از پروردگار خود به نیّت هاى درست و دل هاى پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را براى روزه داشتن آن و تلاوتکردن قرآن در آن .

به درستى که شقى و بد عاقبت کسى است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگى و تشنگى شما در این ماه تشنگى و گرسنگى روز قیامت را و تَصدّقکنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبان هاى خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهاى خود را از آنچه حلال نیست شما را در نظر کردن به سوى آن و بازدارید گوش هاى خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانى کنید با یتیمان مردم تا مهربانى کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید به سوى خدا از گناهان خود و بلند کنید دست هاى خود را به دعا در اوقات نمازهاى خود ، زیرا که وقت نمازها بهترین ساعت ها است که نظر مى کند حق تعالى در این اوقات به رحمت به سوى بندگان خود و جواب مى گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک مى گوید ایشان را هرگاه اورا ندا کنند و مستجاب مى گرداند هرگاه او را بخوانند اى گروه مردمان . به درستى که جان هاى شما در گروِ  کرده هاى شما است ، پس از گرو به در آورید به طلب آمرزش ازخدا و پشت هاى شما گرانبار است از گناهان شما ، پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجده ها و بدانید که حق تعالى سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روزقیامت.

ایُّها النّاس هر که از شما افطار دهد روزه دار مؤمنى را در این ماه از براى اوخواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته . پس ‍ بعضى از اصحاب گفتند : یا رسول الله همه ما قدرت بر آن نداریم .  حضرت فرمود : بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبى باشد ؛ به درستى که خدا این ثواب را مى دهد کسى را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد.

اَیُّها النّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزى که قدم ها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خودرا ، خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد ، حق تعالى غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بى پدرى را ، گرامى دارد خدا او را در قیامت گرامى دارد و هر که در این ماه صله واحسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان از خویشان خود بکند ، خدا در قیامت قطع رحمت از او کند و هر که نماز سنّتى در این ماه بکند خدا براى او برات بیزارى از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبى را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماه هاى دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوى عمل او را در روزى که ترازوهاى اعمال سبک باشد و کسى که یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسى دارد که در ماه هاى دیگر ختم قرآن کرده باشد.

اَیُّها النّاسُ بدرستى که درهاى بهشت در این ماه گشاده است پس سؤ ال کنید ازپروردگار که آن را به روى شما نبندد ؛ و درهاى جهنّم در این ماه بسته است . پس سؤال کنید از پروردگار تبارک و تعالى به تلاوت کردن قرآن مجید در شب ها و روزهاى این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا

.

فَعَنِ الصّادِقِ علیه السلام : اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فى شَهْرِرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلى قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ

امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشود تا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود

 

و نگاه دارد خودرا از چیزهایى که خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهاى حرام و رفتار کن به حوى که مولاى ما حضرت صادق (علیه السلام) وصیّت نموده و فرموده هرگاه روزه دارى ، مى باید که روزه داری گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضاى تو ، یعنى از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روزِ روزه داری تو مانند روزِ افطار تو نباشد ونیز فرموده که روزه نه همین ترک از خوردن و آشامیدن است ؛ بلکه باید در روز روزهنگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیده هاى خود را از حرام و با یکدیگرنزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بى خردى مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبرکنید و راستگو باشید و دورى کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن چینى کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّد (علیه السلام) باشید و آرزومند ثوابهاى آخرت باشید و توشه اعمال صالحه براى سفر آخرت بردارید.

بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگى و مذلّت مانند بنده اى که از آقاى خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد اى روزه دار دل تو از عیبها و باطن تو از حیله ها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزارى بجوى به سوى خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خودرا خالص گردانى از براى او و خاموش باشى از آنچه حق تعالى نهى کرده است تو را از آندر آشکارا و پنهان و بترسى از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشى روح و بدن خود را به خداى عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانى دل خود را از براى محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائى در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است به سوى آن اگر همه اینها را به عمل آورى آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آورده اى و فرموده خدا را اطاعت کرده اى و آنچه کم کنى از آنها که بیان کردم از براى تو به قدر آن از روزه تو کم مى شود از فضل آن وثواب آن.

به درستى که پدرم گفت : رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) شنید که زنى در روز روزه اى جاریه خود را دشنام داد . حضرت طعامى طلبید . آن زن را گفت بخور زن.  زن گفت من روزه ام . فرمود : چگونه روزه اى که جاریه خود را دشنام دادى . روزه فقط همین نخوردن و نیاشامیدن تنها نیست . به درستى که حق تعالى روزه را حجابى گردانیده است از سایر امور قبیحه . از کردار بد و گفتار بد . چه بسیار کمند روزه داران و چه بسیارند گرسنگى کشندگان و حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) فرمود که چه بسیار روزه دارى که بهره اى نیست او را از روزه به غیر از تشنگى و گرسنگى و چه بسیار عبادت کننده اى که نیست او را بهره اى از عبادت به غیر تَعَب . اى خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیدارى و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بى خردان است.

و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) که حضرت رسول  (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) به جابر بن عبدالله فرمود : اى جابر این ماه رمضان است ، هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پاره اى از شبش را و باز دارداز حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را ، بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه . جابر گفت یا رسول اللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودى ،  فرمود : اى جابر  چقدر سخت است این شرطهایى که نمودم . 

 

نمازهاى شب هاى ماه مبارک رمضان

مرحوم «علاّمه مجلسى» در فصل آخر از اعمال ماه رمضان در کتاب «زادالمعاد»، نماز شب هاى ماه رمضان را چنین بیان مى کند: (و با توجّه به این که بهترین اعمال، در ماه مبارک، نماز و قرآن است و این نمازها در بردارنده بسیارى از سوره هاى قرآن است، هرکس هر چند شب را بخواند غنیمت است).

شب اوّل: چهار رکعت; هر رکعت بعد از سوره حمد پانزده مرتبه سوره توحید.

شب دوم: چهار رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنَّا أنزلناه.

شب سوم: ده رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب چهارم: هشت رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب پنجم: دو رکعت; در هر رکعت، سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره توحید; بعد از سلامِ نماز، صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

شب ششم: چهار رکعت و در هر رکعت سوره حمد و سوره ملک.

شب هفتم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد و سیزده مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب هشتم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و پس از سلام نماز، هزار مرتبه بگوید: سبحان اللّه.

شب نهم: شش رکعت میان نماز مغرب و عشا; در هر رکعت سوره حمد و هفت مرتبه آیه الکرسى و پس از اتمام نماز، پنجاه مرتبه بگوید: اَللّهمّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

شب دهم: بیست رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره توحید.

شب یازدهم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره کوثر.

شب دوازدهم: هشت رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب سیزدهم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره توحید.

شب چهاردهم: شش رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إذا زُلزِلَت.

شب پانزدهم: چهار رکعت; در دو رکعت اوّل بعد از سوره حمد، صد مرتبه سوره توحید، و در دو رکعت دیگر، بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب شانزدهم: دوازده رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و دوازده مرتبه سوره تکاثر.

شب هفدهم: دو رکعت; در رکعت اوّل، سوره حمد و هر سوره اى که خواست بخواند و در رکعت دوم، سوره حمد و صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام نیز صد مرتبه بگوید: لا إلهَ اِلاَّ اللّهُ.

شب هیجدهم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره کوثر.

شب نوزدهم: پنجاه رکعت; با سوره حمد، و پنجاه مرتبه سوره إذا زلزلت.

مرحوم «علاّمه مجلسى» مى گوید: ظاهراً مراد آن است که در هر رکعت یک مرتبه این سوره را بخواند; زیرا در یک شب خواندن دوهزار و پانصد مرتبه سوره «اذا زلزلت» دشوار خواهد بود.

شب‌هاى بیستم تا بیست و چهارم: در هر یک از این شب ها، هشت رکعت نماز بخواند که پس از حمد، هر سوره اى خواست مى خواند.

شب بیست و پنجم: هشت رکعت نماز; در هر رکعت سوره حمد، و ده مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و ششم: هشت رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هفتم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سوره ملک را بخواند و اگر نتوانست، بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هشتم: شش رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه آیه الکرسى، صد مرتبه سوره توحید و صد مرتبه سوره کوثر را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمى مى نویسد: مطابق آنچه که من یافتم بجاى صد مرتبه، ده مرتبه آمده است(که همین مناسب‌تر به نظر مى رسد).

شب بیست و نهم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب سى ام: دوازده رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

 

یادآورى: این نمازها هر دو رکعت به یک سلام است و اگر تمام آن‌ها را نتوان بجا آورد، باید هر مقدار که مى‌توان به‌جا آورده شود.

 

 

تبلیغات

وب سايت تخصصي عرفان عملي شيعي

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد