• فارسی
  • العربية
  • English
  • اردو
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سوال

امروز : جمعه, 4 فروردین , 1402

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعاي مكارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • ارسال سوال
      • گلچيني از پرسش و پاسخ
      • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • عرفان بانوان
    • خاطرات
    • دیدار با علما
    • مقالات
    • مصاحبه و رسانه
    • کلیپ تصویری
    • نگارخانه
    • اخبار
    • فروشگاه
    • درباره ما
  • خانه
  • آشنایی با استاد
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعاي مكارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • ارسال سوال
    • گلچيني از پرسش و پاسخ
    • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • عرفان بانوان
  • خاطرات
  • دیدار با علما
  • مقالات
  • مصاحبه و رسانه
  • کلیپ تصویری
  • نگارخانه
  • اخبار
  • فروشگاه
  • درباره ما
شرح قوت القلوب

10 فروردین 1398

کد مطلب : 21964

متن بیانات+ شرح قوت القلوب

شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش اول) بیانات آیت الله کمیلی خراسانی

ایشان در این فصل به بررسی موارد زیر می‌پردازند:۱- پایه‌های اصلی ارادت و مریدی در طریق الی الله ذکر می‌شود.۲- شرایط یک مرید با خدا، استاد و با طریقت چگونه است؟۳- صفات، آداب و شرایط یک سالک چگونه است؟۴- یک فرد چگونه می‌تواند مؤهِلات و صلاحیت‌های این راه را داشته باشد؟ و راهکارها و شرایط چیست؟

بازدیدها: 229

شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش اول)


بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله»

شرح و تهذیب کتاب قوت‌القلوب ابوطالب مکی جلد اول، الفصل السابع و العشرون، فصل ۲۷ از فصول کتاب با عنوان «فیه كتاب أساس المريدين»؛ قسمت اول

 

تاریخ سخنرانی: ۱۳۹۷/۰۹/۲۶


متن بیانات :

«الفصل السابع و العشرون فيه كتاب أساس المريدين‌ قال بعض العلماء: الخلق محجوبون بثلاث، حب الدرهم، و طلب الرئاسة و طاعة النساء. و قال بعض العارفين: الذي قطع العباد عن الله عزّ و جلّ ثلاثة أشياء، قلة الصدق في الإرادة. و الجهل بالطريق، و نطق علماء السوء بالهوى. و قال بعض علمائنا: إذا كان المطلوب محجوبا و الدليل مفقودا و الاختلاف موجودا لم ينكشف الحق، و إذا لم ينكشف الحق تحير المريد. و اعلم أن المريد لا بدّ له من خصال سبع: الصدق في الإرادة و علامته إعداد العدة و لا بدّ له من التسبب إلى الطاعة و علامة ذلك هجر قرناء السوء و لا بدّ له من المعرفة بحال نفسه و علامة ذلك استكشاف آفات النفس و لا بدّ له من مجالسة عالم باللّه و علامة ذلك إيثاره على ما سواه و لا بد له من توبة نصوح فبذلك يجد حلاوة الطاعة و يثبت على المداومة و علامة التوبة قطع أسباب الهوى و الزهد فيما كانت النفس راغبة فيه و لا بدّ له من طعمة حلال لا يذمّها العلم و علامة ذلك الحلال المطالبة عنه و حلول العلم فيه يكون بسبب مباح وافق فيه حكم الشرع و لا بدّ له من قرين صالح يؤازره على ذلك و علامة القرين الصالح معاونته على البر و التقوى و نهيه إياه عن الإثم و العدوان. »

شرح قوت القلوب شرایط مریدی و اردات

ایشان در این فصل به بررسی موارد زیر می‌پردازند:

۱- پایه‌های اصلی ارادت و مریدی در طریق الی الله ذکر می‌شود.

۲- شرایط یک مرید با خدا، استاد و با طریقت چگونه است؟

۳- صفات، آداب و شرایط یک سالک چگونه است؟

۴- یک فرد چگونه می‌تواند مؤهِلات و صلاحیت‌های این راه را داشته باشد؟ و راهکارها و شرایط چیست؟

از باب مثال، می‌فرمایند که باید این حالت‌ها در سالک پیدا شود و راهکارهایی نیز برای پیدا شدن این حالت‌ها ارائه می‌دهند. ایشان از هفت صفت نام می‌برند؛

صفات و ویژگی‌های مرید سالک

۱- حتماً باید مریدِ سالک در ارادتش، صادق، راستگو و راست‌رفتار باشد.

۲- اگر این ارادت در او پیدا شد باید به دنبال این باشد که از نظر علم شریعت احکام را یاد بگیرد، به واجبات عمل کند و محرمات را ترک کند.

۳-خویشتن شناسی کند؛ یعنی در خود فرو رود و به بررسی و شناسایی عیوب خویش بپردازد، رذایل را ترک و فضایل را در خود ایجاد کند.

۴- حتماً با فرد عارف یا شخصی که این راه را رفته باشد و بر این راه تسلط دارد، مجالست و همنشینی کند؛ بنده همنشینی را این‌گونه تفسیر می‌کنم که منظورش از عارف، همان عارف استاد است. ایشان به همنشینی تعبیر نموده اما وقتی شخصی با عارفی ملازم شد در واقع او را به استادی پذیرفته است.

۵- باید توبۀ نصوح داشته باشد و این توبه باید به صورت مداوم باشد. این‌‌طور نیست که یک روز برود و توبه‌ای کند و بعد دیگر تمام شود؛ این توبه باید تا آخر راه همراهش باشد.

۶- باید به غذا و طعامش نظر کند؛ طعامی که وارد شکم می‌شود حتماً باید طعام حلال باشد؛ چون لقمۀ حرام یا لقمه‌ای که شبهۀ قوی دارد تأثیر می‌گذارد؛ غذا و خوراک بر روحیۀ سالک تأثیر می‌گذارد و نمی‌گذارد در این راه ترقی کند.

۷- و در نهایت باید برای خود یک رفیقِ راه انتخاب کند. رفیق راه، غیر از استاد است؛ چون استاد با او مشورت می‌کند و به او رهنمود می‌دهد؛ ولی رفیق راه، شاگرد همان استاد است. استاد، شاگردهای متعددی دارد. باید ببیند در مجموعۀ شاگردان استاد که در جلسات هستند، در شهرها هستند، یا در محله‌اش هستند، و در کلاس یا جلسات هفتگی همراهش هستند، کدام‌یک با روحیاتش سازگار هستند و با او منسجم می‌شوند. باید از یک نفر که رفیق راه است به عنوان یک مدد استفاده کند؛ باهم رفاقت داشته باشند؛ با یکدیگر رفت‌و‌آمد کنند؛ در صورت متأهل بودن به همراه خانمش به منزلشان برود و او نیز به منزلشان بیاید؛ و با یکدیگر رفاقت داشته باشند، نه زیارت! رفاقت با زیارت فرق می‌کند. در زیارت آدم می‌رود و یک شخص عالم، مؤمن یا فردی را می‌بیند. ولی رفاقت از زیارت بالاتر است؛ یعنی باید رفیق و دوستش باشد. این مسیر به نحوی  است که آدم به رفیق نیز نیاز دارد. اگر رفیق و استاد نباشد، شیطان رفیقش می‌شود و او را از راه به بیراهه خواهد کشانید. برای یک سالک واجب و لازم است که این شرایط هفتگانه را داشته باشد.

 اکنون عبارت را از روی متن می‌خوانیم.

موانع ورود به سیر و سلوک در بیان بعضی از علماء

«قال بعض العلماء: الخَلق محجوبون بثلاث»: «حب الدرهم، و طلب الرياسة وطاعة النساء»

«قال بعض العلماء: الخَلق محجوبون بثلاث»: بعضی از علماء گفته‌اند: خلق خدا به علت حجابی که دارند، نمی‌توانند این راه را پیدا و در این مسیر سیر کنند. آن‌ها سه حجاب‌ دارند.

 حجاب اول: «حب الدرهم»؛ به مال دنیا توجه بسیاری دارند؛ و به دنیا، درهم و دینار محبت دارند.

حجاب دوم: «و طلب الرئاسة»؛ طالب ریاست و کسب موقعیتی در اجتماع هستند.

حجاب سوم: «وطاعة النساء»؛ از زن‌ها فرمانبرداری می‌کنند. مثلاً آقا، خانمی دارد که به او می‌‌گوید نباید به جلسه بروی؛ نباید بیدار شوی و نماز شب بخوانی. در واقع خانمش سد راهِ پیشرفتش شده است. زن فقط در موضوع «حق مطالبۀ حقوق» می‌تواند از همسرش مطالبۀ حقوق کند و این حقوق نیز محدود و معین است. این حقوق برای زن چیست؟ اما بعضی از خانم‌ها، مطالبات بیشتری از همسرشان دارند.

موانع ورود به سیر و سلوک در بیان بعضی از عرفاء

«وقال بعض العارفين: الذي قطع العباد عن الله عزّ وجلّ ثلاثة أشياء؛ قلة الصدق في الإرادة، والجهل بالطريق، ونطق علماء السوء بالهوى» 

«وقال بعض العارفين: الذي قطع العباد عن الله عزّ وجلّ ثلاثة أشياء»: بعضی از عرفا گفته‌اند، آنچه موجب شده است تا بندگان وارد این راه سیر و سلوک نشوند، سه چیز است. چون این راه سیر و سلوک، برای عموم بندگان خداست؛ راه معرفت است؛ راه قرب خداست؛ شما از هر نظر که نگاه کنید، واجب است و مستحب نیست؛ یعنی از نظر اخلاقی و شرعی واجب است؛ هدف از خلقت‌ ما چه بوده است؟ آیا جز این است که معرفت الله داشته باشیم؟ معرفت نفس نیز باید قبل از معرفت الله تحصیل شود.

شما برای تحصیل معرفت نفس می‌بایست در این راه قدم بگذارید، همین‌طوری که نمی‌شود! حالا چه چیز مانع شده است؟! ابوطالب مکی می‌فرمایند:

«الثلاثة أشياء»؛ ایشان سه عامل را مطرح می‌فرمایند. سالک باید عوامل «قلة الصدق في الإرادة، والجهل بالطريق، ونطق علماء السوء بالهوى» را از سر راه خویش بردارد.

شرح «قلة الصدق في الإرادة؛

عامل اول آن است که ما ارادت صادقانه به خداوند و این مسیر نداریم؛ چون صدق ارادت نداریم لذا باید برویم و ارادتمان را درست کنیم. به زبان نمی‌شود بگوئیم ما سالک الی الله هستیم؛ ما مؤمن و شیعه و چنین و چنان هستیم! این‌ها با ادعا درست نمی‌شوند. بلکه این‌ها واقعیت می‌طلبند. لذا ما باید واقعیت این ارادت را در خودمان تحصیل کنیم.

شرح «و الجهل بالطريق»؛

عامل دوم آن است که ما نسبت به راه وصول الی الله جاهل و نادان هستیم. اگر بخواهیم دانا شویم حتماً باید به استاد مراجعه کنیم و شرایط و آداب این راه را رعایت کنیم.

شرح «نطق علماء السوء بالهوى»؛

عالمان سوء، روحانی نماها، حتی در کسبه‌، افرادی می‌آیند و راهمان را سد می‌کنند. می‌گویند که آقا یک وقت وارد عرفان نظری و عرفان عملی نشوید! آن‌جا با مشکل مواجه می‌شوید؛ آن‌جا مثلاً شما را در وحدت‌الوجود می‌برند؛ آن‌جا کافر و چنین و چنان خواهید شد. این‌ها حرف‌هائی است که مخالفان عرفان و عالمان ‌سوء می‌زنند. این افراد نیز این ‌حرف‌ها را از روی هواهای نفسانیشان و نه از روی حقیقت می‌زنند. و الا باید خودشان در درجۀ اول قرار بگیرند. یعنی قبل از اینکه این راه را با تبلیغ برای دیگران مسدود کنند، باید ابتدا به عنوان یک عالم آن حجاب‌هائی را که مانع می‌شود تا باور کند چنین راه سیر و سلوکی و چنین وصول الی الله‌‌ای هست را رفع نماید.

موانع ورود به سیر و سلوک الی الله

«و قال بعض علمائنا: إذا كان المطلوب محجوباً و الدليل مفقوداً و الاختلاف موجوداً لم ينكشف الحق، و إذا لم ينكشف الحق تحير المريد»؛

این مطلب در مقدمه، قبل از شرایط هفت‌گانه‌ای است که توضیح داده شد. ایشان ابتدا موانع را بیان می‌کند. اینکه چرا با راه سیر و سلوک آشنائی نداریم؟ چرا آن را باور نمی‌کنیم؟ ایشان می‌فرمایند موانعی وجود دارد و سپس با استفاده از گفتۀ علماء و عرفاء این موانع را به ترتیب و یک‌به‌یک بیان می‌کنند. سپس وارد این مبحث می‌شوند که وقتی این موانع را برطرف کردید و خواستید وارد این راه شوید بیایید و ببینید که شرایط راه چیست؟! سپس از متخصصان این راه ‌مطلب دیگری را بیان می‌کند.

۱- «إذا كان المطلوب محجوباً»:

برای شما مطلوب و هدف وصول الی الله یک امر محجوب و مستوری است. این مسئله، یک مسئلۀ مادی نیست! آقا وقتی شما می‌خواهید با هواپیما، ماشین یا هر وسیلۀ حمل‌ونقل دیگری از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر سفر کنید بسیار مشخص و معلوم است که سوار وسیلۀ نقلیه‌ای می‌شوید و به هدف می‌رسید. این مطلب در عالم ظاهر و امور مادی محسوس و ملموس است و شما نیز می‌توانید آن را متوجه بشوید. ولی «سیر الی الله» و «وصول الی الله»، یک سیر داخلی، درونی و باطنی است و ما باید دقت بیشتری داشته باشیم. پس اگر می‌خواهیم متوجه معانی دقیق و لطیف سیر و سلوک، معنویت و عرفان شویم، باید در آن‌ها بسیار دقیق شویم. پس مطلوب حقیقی برای ما محجوب است.

۲- «و الدليل مفقوداً»: دلیل هم که استاد است، نیست! استادهای استاد‌نما هستند؛ ولی استادِ واقعیِ کاملیِ که شما بخواهید سراغش بروید تا برای شما راه را راهنمائی کند، آن هم نیست!

۳- از موانع دیگر سد این راه، «و الاختلاف موجوداً» است. اختلاف وجود دارد؛ بعضی‌ آدم را می‌ترسانند. می‌گویند: آقا یک وقت نزدیک نشوی؛ به این راه وارد نشوی؛ اگر وارد این راه شوی از همه چیز باز می‌مانی؛ اخطار می‌کنند! یک عده نیز تشویق می‌کنند. می‌گویند بیا و در این راه وارد شو؛ می‌رسی؛ حالا ما با این اختلاف روبرو شد‌ه‌ایم و یک حرکتِ کاملی نیز در این راه نمی‌کنیم؛ یعنی می‌بینیم که هدف برای ما روشن نیست! استاد نداریم! و بین علماء نیز اختلاف است!

 «لم ينكشف الحق»؛ در این وضعیت، حق چگونه می‌تواند برای شما روشن شود؟

«و إذا لم ينكشف الحق تحير المريد»؛ و اگر حق برای مرید ظاهر نشود یعنی یک حجت و راهی، برای او روشن نشود، وارد این راه نمی‌شود و متحیر می‌ماند که چکار کند. بنابراین ایشان برای اینکه این موانع رفع شود و حق برایمان روشن شود و از باطل دور شویم و این حیرت و تردید را از خود دفع کنیم، راهکار می‌دهد و سپس آن‌ها را بیان می‌کند.

لذا می‌فرماید: «و اعلم أن المريد لابدّ له من خصال سبع»؛ این شرایط را باید بدست بیاورد.

«الصدق في الإرادة» صدق در ارادت داشته باشد. حال ما کوشش کردیم تا ارادتمان را در این مسیر صادقانه به وجود بیاوریم. شروع کردیم و با خودمان نیز کار کردیم؛ حالا می‌خواهیم نشانه‌اش را بفهمیم که آیا ارادت ما تکمیل شده است یا خیر؟ ایشان می‌فرمایند:

شرط اول: «و علامته إعداد العُدة»؛ علامت اینکه شما صادق هستی یا نه، این است که شما بروی و عُدّه و عدد را آماده کنید. چطور برای جنگ با دشمن می‌فرمایند: «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ»؛ وقتی جنگ با دشمن اسلحه، عُده و مؤونت می‌طلبد؛ آن وقت این راه، که راه پر خطری است و انسان با وسوسه‌های شیطانی و نفسانی روبرو می‌شود، آیا بدون «عُدّه» می‌توانیم «ارادت» پیدا کنیم؟! پس باید بروی و عُدّه را پیدا کنی تا ارادتت نیز تکمیل شود.

شرط دوم: «و لا بدّ له من التسبب إلى الطاعة و علامة ذلك هَجرُ قُرَناء السوء»؛ ایشان می‌فرمایند که باید طاعت خدا یعنی عمل به واجبات و ترک محرمات را به دست بیاوری. طاعت الهی بدون شریعت و اطاعت خدا امکان‌پذیر نیست. به عنوان مثال بعضی‌ در این راه، ادعا می‌کنند که ما رسیدیم و دیگران را نیز می‌توانیم همراه خودمان ببریم. اما وقتی شما به آن‌ها نزدیک می‌شوید متوجه می‌شوید که بر خلاف شرع عمل می‌کنند. انسان چگونه می‌تواند با خلاف شرع به خدا نزدیک بشود؟! لذا شرط دوم این است که انسان مطیع اوامر الهی باشد. آقای ابوطالب! حالا ما چگونه بفهمیم که داریم اوامر الهی را انجام می‌دهیم و نواهی الهی را ترک می‌کنیم؟ شما یک نشانی بده! حالا نشانی چیست؟

«و علامة ذلك هجر قرناء السوء»؛ نشانی آن است که آیا شما خودت را از مخالفین عبادت و طاعت الهی جدا کرده‌ای یا با آن‌ها نیز رفاقت داری؟! این دو با یکدیگر سازش ندارند! آن‌ها شما را در راه شریعت و انجام فرائض سست می‌کنند. پس ابتدا باید قرین سوء، رفیق بد و آن‌هایی که شما را در این راه شل می‌کنند، کلاً کنار بگذارید و در عوض آن‌هائی را که به شما مدد و کمک می‌دهند و همدرد و هم‌فکر شما هستند، برای خودت انتخاب کنی.

شرط سوم: «و لا بدّ له من المعرفة بحال نفسه وعلامة ذلك استكشاف آفات النفس»؛ شرط سوم همان‌طور که عرض نمودیم، خویشتن‌شناسی است. باید احوالت را بدانی؛ باید عیب‌هایت را شناسائی و اصلاح کنی؛ من از کجا بفهمم؟! ایشان می‌فرمایند: راه و نشانۀ این که شما به خودت مشغول شده‌ای این است که «استكشاف آفات النفس»؛ آسیب‌شناسی کنی. ببینی آیا در وجودت کینه‌ای هست؟ بغضی هست؟ حسدی هست؟ این رذایل هست یا نیست؟ چقدر در ترک رذایل توفیق پیدا کرده‌ای؟ وقتی آفت‌ها را یکی بعد از دیگری بفهمی نشانۀ این است که داری با خودت کار می‌کنی؛ خویشتن شناسی می‌کنی و می‌خواهی که خودت را اصلاح کنی.

شرط چهارم: «و لابدّ له من مُجالسة عالم بالله و علامة ذلك إيثاره على ماسواه». شرط چهارم، داشتن استاد است؛ یعنی شما باید بروید، بگردید و یک عالم بالله را پیدا کنید و با او همنشینی کنید و از او درس بگیرید. مانند مجلسی که باهم نشسته‌ایم. حالا از کجا بفهمم که واقعاً استاد دارم و عالم بالله را پیدا کرده‌ام؟!

ایشان می‌فرمایند: علامتش «إيثاره على ماسواه» است؛ یعنی بیائی و این عالم را بر غیر عالم یعنی بر آن‌هائی که در این راه نیستند و وارد نیستند، ایثار کنی. اگر دیدی که شما واقعاً به استاد و راهنما علاقه داری و هر کجا جلسه‌ و کلاسی دارد در کلاسش حاضر می‌شوی و از او دستور می‌گیری و رهنمودهایش را اجرا می‌کنی، نشانۀ آن است که شما استاد داری. و الا استاد این نیست که شعار بدهیم! همانند بعضی‌ که شعار رهبری می‌دهند و می‌گویند ما مقلد و تابع رهبر هستیم، ولی در عمل این‌گونه نیستند. تقلید از مرجع تقلید یک شعار نیست! تقلید یعنی آیا شما رسالۀ مرجع را خریداری کرده‌ای؟! آیا آن را خوانده‌ای؟! چقدر از این مسائل را فهمیده‌ای؟! تقلید واقعی این‌طور است، شعار که نیست!

در عرفان نیز همین‌طور است. استاد عرفانی را که انسان می‌خواهد برای خود انتخاب کند، به صرف اینکه بگوید من شاگرد فلانی هستم، تمام نمی‌شود. باید ببینی که «بینی و بین الله» چقدر تبعیت داری؟ چقدر اطاعت داری؟ استادت را چقدر قبول داری؟ چقدر از رهنمودها و دستورات سیر و سلوکی را که به شما داده است انجام داده‎اید و انجام می‌دهید؟ شما باید متوجه این‌ها بشوی. پس یکی از نشانه‌های پیدا نمودن استاد، ایثار نمودن استاد بر دیگران است. به‌عنوان مثال بعضی شرکت در مجلس درسمان را جزء اولویت‌های آخرشان گذاشته‌اند. یعنی اگر وقت اضافه‌ای پیدا کنند سر کلاس درس حاضر می‌شوند! و الا در کلاس شرکت نمی‌کنند. این‌طور نمی‌شود! کلاس‌ درس اخلاق و عرفان، کلاس مهمی است. از طرفی شما می‌بینید که استاد ضمن بیان مطالب از طریق نفسش به شما یک غذای معنوی می‌دهد، و در همان جلسه نیز تربیت می‌شوید و مسائل را می‌گیرید. ما نباید از این مجالس غافل شویم.

شرط پنجم: «و لا بد له من توبة نصوح فبذلك يجد حلاوة الطاعة و يثبت على المداومة و علامة التوبة قطع أسباب الهوى و الزهد فيما كانت النفس راغبة فيه»؛ شرط پنجم توبۀ دائم نصوح است. نصوح از باب نصیحت و شفقت است. یک توبۀ صادقانه، فقط با استغفار حاصل نمی‌شود. حالا بنشین و چهار هزار بار استغفرالله بگو! اگر شما توبۀ عملی یعنی توبه‌ای که واقعاً توبه باشد را به‌موقع انجام دادی، آن‌وقت «يجد حلاوة الطاعة» حاصل می‌شود؛ یعنی بعد از آن‌که با خودت نشستی، گریه کردی، إنابت و توبه کردی، بلند شو و دو رکعت نماز بخوان. اگر دیدی در آن دو‌ رکعت یک شیرینی هست یا وقتی در هنگام قنوت، دست‌ها را به بالا می‌بری و دعا می‌کنی، رکوع و سجود می‌کنی از آن حالت کسالت و غفلت و از آن حالتی که در نماز توجهت به سمت مسائل مادی و مالی و امثال این‌ها می‌رفت اثری نیست یا از گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین، واقعا لذت معنوی می‌بری به‌نحوی‌که دوست داری نماز را طولانی کنی و با خداوند بیشتر حرف بزنی؛ نشانۀ آن است که توبۀ واقعی انجام داده‌ای.

«ويثبت على المداومة»؛ این طاعت و حلاوت، یک حلاوت و طاعتِ وقتی، آنی و گذرا نیست. یعنی هر زمان نماز بخوانی این حالت برایت پیش می‌آید. هر زمان سجده کنی، زیارت حضرت معصومه «سلام الله علیها» بروی، یک کار عبادی، خیری و الهی انجام دهی، می‌بینی روحیه‌ا‌ت باز می‌شود، نشاط، حلاوت و شیرینی پیدا می‌کنی. این نشانۀ قبول شدن توبه به درگاه الهی است. و الا اگر به هزار طریق توبه کنیم و سپس بخواهیم یک یا الله بگوئیم، شیرینی‌اش را نمی‌فهمیم. چون این «یا الله» گفتن همانند یا الله‌هائی است که مردم می‌گویند، این‌طور نمی‌شود! لذا می‌فرماید:

«و التوبة قطع أسباب الهوى»؛ اگر قصد داری تا بفهمی که آیا توبۀ واقعی انجام داده‌ای، باید ببینی که چه میزان از خواسته‌ها‌ی نفسانیت را توانسته‌ای کنار بگذاری. چقدر توانسته‌ای در اموری که نفس به آن رغبت داشته است زهد کنی. اگر دیدی که رغبت‌های دنیوی از شما زایل شده است، نشانۀ آن است که توبۀ واقعی و کاملی را انجام داده‌ای.

شرط ششم: «ولا بدّ له من طعمة حلال لايذمّها العلم»؛ طعام باید حلال باشد. منظور از لفظ علم در این کتاب یا منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، علم شریعت است. ایشان می‌فرمایند: برای تفکیک حلال از حرام، باید علم شریعت را بخوانید تا متوجه شوید طعامی را که می‌خورید، مذمت نکرده باشد.

«و علامة ذلك الحلال المطالبة عنه و حلول العلم فيه يكون بسبب مباح وافق فيه حكم الشرع»؛ ایشان می‌فرمایند: چگونه متوجه شوم که آیا هنگام غذا خوردن دقت می‌کنم که غذایم، حلال باشد و حرام نباشد؟ یک نشانه‌اش این است که باید به قلب و نفست نگاه کنی که آیا دقت و احتیاط می‌کند؟ آیا مطالبۀ حلال دارد؟ یا نه هر طور که شد اعم از مشتبه، حرام، هر کس دعوتش کرد، هرجا می‌رود و هرجور می‌خورد! اگر نفسش مطالبۀ حلال داشت، مشخص می‌شود که دنبال حلال است.

«وحلول العلم فيه»؛ یکی اینکه باید علم شریعت را در همین مسئلۀ حلال و حرام بدست آورد. حال ما این حلال را از چه سببی می‌توانیم بدست بیاوریم؟ می‌فرمایند: یکی از اسباب طعام حلال، کسب حلال است. باید ببینیم پولی را که تحصیل می‌کند و با آن برای اهل و عیالش غذائی را می‌خرد و به منزل می‌آورد از چه طریقی بدست آورده است. پس یک سببِ تحصیلِ طعامِ حلال، سبب مباح است. یعنی مجوز شرعی داشته باشد که «وافق فيه حكم الشرع» موافق با حکم شرع باشد.

شرط هفتم، «لا بدّ له من قرين صالح يؤازره على ذلك»؛ باید رفیق و قرینِ صالح و شایسته‌ای پیدا کند. رفیق صالح و شایسته چکار می‌کند؟ «يؤازره على ذلك»؛ به او کمک می‌کند تا در این مسیر پیشرفت کند. حالا از کجا بفهمم که تمامی رفقایم، آدمهای خوبی هستند؟

«و علامة القرين الصالح معاونته على البر والتقوى و نهيه إياه عن الإثم و العدوان»؛ آیا می‌خواهی بفهمی که در بین رفقایت، رفیق شایسته‌ای پیدا کرده‌ای یا نه؟!

باید ببینی که آیا این فردی که با او رفیق شده‌ای، در کار نیک، حرف نیک، راه نیک و بر و تقوی به شما کمک می‌دهد. اگر شما خواستی مرتکب خلاف و گناهی شوی، آیا به شما می‌گوید که آقا این کار را نکن! آیا شما را از گناه و عدوان و امثال آن نهی می‌کند؟! اگر دیدی که رفیقی داری که امر به تقوا و نهی از اثم و گناه می‌کند بدان که این فرد، رفیق خوبی است و با چنین رفیقی می‌توانی ادامه بدهی.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.


برای مشاهده متن مکتوب سایر جلسات از طریق لینک های زیر وارد شوید:

شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش دوم)

شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش سوم)

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=21964

مطالب مشابه

  • شرایط مریدی و ارادت / بیانات آیت‌الله کمیلی خراسانی در شرح کتاب قوت القلوب (بخش چهارم)
  • شرح قوت القلوب شرایط مریدی و ارادت (بخش سوم) بیانات آیت‌الله کمیلی خراسانی
  • بیانات آیت الله کمیلی خراسانی با موضوع شرایط مریدی و ارادت (بخش دوم)
  • موانع ورود به سیر و سلوک در بیان بعضی از عرفا
  • اهميت نیت عمل سالک در وصول الي الله

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

دستورات آیت الله قاضی برای اشهر ثلاثه
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
غربت عارف
خرید کتاب المطالب السلوکیه
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل

تقویم سلوکی

  • اعمال مشترک رمضان
  • اعمال مخصوص رمضان
  • فضایل ماه رمضان
  • نمازهاى شب هاى رمضان

 اعمال مخصوصِ شب ها یا روزهاى معیّنِ ماه مبارک رمضان

شب اول:

۱ـ به سراغ رؤیت هلال برود که بعضى آن را واجب (کفایى) دانسته اند.

۲ـ وقتى هلال را رؤیت کرد، طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام) رو به قبله نماید و دست ها را به آسمان بلند کند و خطاب به هلال کند و بگوید:

رَبّـى وَرَبُّـکَ اللهُ رَبُّ الْعـالَمینَ، اَللّـهُمَّ اَهِلَّـهُ عَلَیْنا بِـالاَْمْـنِ وَالاِْیمانِ، وَالسَّلامَهِ وَالاِْسْلامِ، وَالْمُسارَعَهِ اِلى ما تُحِبُّ وَتَرْضى، اَللّـهُمَّ بارِکْ لَنا فى شَهْرِنا هذا، وَارْزُقْنا خَیْرَهُ وَعَوْنَهُ، وَاصْرِفْ عَنّا ضُرَّهُ وَشَرَّهُ، وَبَلائَهُ وَفِتْنَتَهُ؛

پروردگار من و پروردگار تو خدا پروردگار جهانیان است خدایا این ماه را بر ما نو کن با امنیّت و ایمان و سلامتى و اسلام و پیشى گرفتن بدانچه تو دوست دارى و خشنود شوى خدایا برکت ده به ما در این ماه و خیر و خوبى و کمک آن را روزى ما کن و بگردان از ما زیان این ماه و شر و بلا و فتنه اش را.

۳ـ «سیّد بن طاووس» (رحمت‌الله علیه) روایت کرده که روزى حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) عبور مى‌کرد که نظرش به هلال ماه رمضان افتاد، ایستاد و گفت:

اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ الدّائِبُ السَّریعُ، اَلْمُتَرَدِّدُ فى مَنازِلِ التَّقْدیرِ، اَلْمُتَصَرِّفُ فى فَلَکِ التَّدْبیرِ، امَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ، وَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ ...

۴ـ مجامعت با حلال خود کند و این از خصوصیات این ماه است و الا در ماه های دیگر جماع در شب اول مکروه است .

۵ـغسل شب اوّل ماه طبق بعضى از روایات مستحب است.

۶ـدر شب اوّل ماه امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، تا گناهانش بخشوده شود.

۷ـ از شب اوّل ماه، شروع به خواندن هزار رکعت نماز ماه رمضان نماید.

۸ـ دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد و سوره انعام را بخواند و از خدا بخواهد تا امور وى را کفایت کند و از آنچه که مى‌ترسد و از بیماری‌ها او را حفظ نماید.

۹ـ این دعا را بخواند که در اعمال شب آخر ماه شعبان نیز آمده است: اَللّهُمَّ إِنَّ هذَا الشَّهْرُ الْمُبارَکُ....

۱۰ـ بعد از نماز مغرب دست‌ها را بلند کند و این دعا را که از امام جواد(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:

اَللّهُمَّ یا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبیرَ، وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ...

۱۱ـ در شب اوّل، این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ، هذا شَهْرُ رَمَضانَ...

۱۲ـ دعاى بسیار نورانى چهل و چهارم «صحیفه سجّادیّه» نیز مربوط به این شب است.

۱۳ـاز امور مهمّه در این ماه، تلاوت قرآن مجید است که با شروع ماه رمضان، سزاوار است قرآن بسیار تلاوت شود. روایت شده است که حضرت امام صادق(علیه السلام) در وقت تلاوت قرآن قبل از قرائت، این دعاى بسیار پرمعنا را مى خواندند:

اَللّـهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّ هذا کِتابُکَ الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلى رَسُولِکَ...

۱۴ـ خواندن دعای جوشن کبیر

***

روز اول:

۱ـ غسل کند

۲ـ خود را با گلاب خوشبو سازد

۳ـ دو رکعت نماز بگزارد و در رکعت اوّل سوره حمد و سوره "انّا فتحنا" و در رکعت دوم حمد و هر سوره اى که خواست، بخواند. در روایتى آمده است هر کس این نماز را بخواند خداوند بدى ها را در آن سال از وى دفع کند و تا سال آینده در پناه حمایت خدا باشد.

۴ـ دو رکعت نماز اوّل ماه را به‌جا آورد و صدقه بپردازد

۵ـ بعد از طلوع فجر این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ، وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ...

 

شب سیزدهم:

۱ـ غسل کند

۲ـ چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت یک مرتبه حمد و بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

۳ـ دو رکعت نماز که در شب سیزدهم ماه رجب و شعبان نیز خوانده مى شود; در هر رکعت، بعد از سوره حمد سوره هاى یس، ملک، و توحید را بخواند.

۴ـ خواندن «دعاى مجیر» در شب هاى سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم

 

شب چهاردهم:

در این شب، چهار رکعت نماز مى خواند (هر دو رکعت به یک سلام)، به صورتى که در شب سیزدهم گذشت.

 

شب پانزدهم:

۱ـ غسل کند

۲ـ شش رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، سوره هاى حمد و یس و ملک و توحید را بخواند.

۳ـ صد رکعت نماز، که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند. از حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت شده است که هر کس این عمل را بجا آورد، خداوند ده فرشته را به سوى او بفرستد تا دشمنان را از او دفع کنند و سى فرشته را به هنگام مرگ نزد او بفرستد تا بهشت را به وى بشارت دهند و سى فرشته دیگر، تا او را از آتش دوزخ ایمن دارند.

۴ـ زیارت امام حسین(علیه السلام): از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردند که پاداش کسى که در شب نیمه ماه رمضان کنار قبر امام حسین(علیه السلام) باشد، چیست؟ فرمود: خوشا به حال کسى که در شب نیمه ماه رمضان در کنار قبر امام حسین(علیه السلام) بعد از نماز عشا ده رکعت نماز بگزارد، در هر رکعتى بعد از سوره حمد ده مرتبه قل هو الله احد را بخواند و از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد. خداوند نیز به پاداش این عمل، نامش را «آزاد شده از آتش» ثبت فرماید و قبل از آن که بمیرد، فرشتگان به وى بشارت بهشت مى دهند و فرشتگان دیگرى، او را از آتش دوزخ ایمن مى دارند.

 

روز پانزدهم:

روز پانزدهم ماه رمضان سال سوم هجرى، روز ولادت باسعادت امام مجتبى(علیه السلام) است و بنابر (بعضى از اقوال، تولّد امام محمّد تقى(علیه السلام) در سال ۱۹۵ نیز در این روز واقع شده است، البتّه این قول غیرمشهور است)؛ به هر حال این روز، روز بسیار بافضیلتى است و دادن صدقه و خیرات و کمک به مستمندان در این روز پاداش زیادى دارد.

 

شب هفدهم:

این شب، شب بسیار مبارکى است. در این شب، رسول خدا(ص) با لشکر کفّار قریش در سرزمین بدر برخورد کردند و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشکریان اسلام را بر مشرکین پیروز گردانید، با آن که مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندک جنگى برخوردار بودند. این پیروزى از بزرگترین فتوحات اسلام است؛ از این رو علما گفته اند که در این روز، غسل و صدقه و شکر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضیلت فراوانى دارد.

***

 

اعمال مشترک شب های قدر:

۱ـ غسل شب قدر: مرحوم «علاّمه مجلسى» فرموده: بهتر است غسلِ شب هاى قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.

۲ـ دو رکعت نماز بخواند: که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَتُوبُ اِلَیْهِ.

در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: کسى که این عمل را بجا آورد، از جاى خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور مى کند تا سال آینده براى وى حسنات بنویسند... .

۳ـ امام باقر(علیه السلام) درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ،وَفیهِ اسْمُکَ [الاَْعْظَمُ] الاَْکْبَرُ،وَ اَسْماؤُکَ الْحُسْنى،وَما یُخافُ وَیُرْجى،اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و نام‌هاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ.

سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.

۴ـ مراسم قرآن به سر گرفتن: به فرموده امام صادق(علیه السلام): قرآن مجید را بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فیهِ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛ خدایا به حق این قرآن و به حق آن کس که او را بدین قرآن فرستادى و هر مؤمنى که در آن مدحش کردى و به حق تو بر ایشان زیرا هیچ کس به حق تو از خودت آشناتر نیست.

آنگاه ده مرتبه بگوید: بِکَ یا اللهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) و ده مرتبه بعَلِىٍّ(علیه السلام)و ده مرتبه بِفاطِمَهَ(علیها السلام)و ده مرتبه بِالْحَسَنِ(علیه السلام)و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر(علیهما السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِالْحُجَّهِ(علیه السلام).

در پایان هر حاجتى که دارد از خداوند طلب کند و در تمام این اذکار، نهایت حضور قلب و توجّه به درگاه خدا را حفظ کند. بهتر است اگر مى‌خواهند توسّل گرفته، یا ذکر مصیبتى کنند قبل یا بعد از دعا باشد و دعا را قطع نکنند.

۵ـ زیارت امام حسین(علیه السلام):به فرموده علاّمه مجلسى، زیارت امام حسین(علیه السلام) در هر یکى از این سه شب، مستحبّ مؤکّد است، و در روایتى آمده است که سبب آمرزش گناهان مى‌شود و اگر دسترسى به زیارت از نزدیک نداشته باشد، از دور زیارت کند.

۶ـ احیا داشتن شب هاى قدر: یعنى این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قرآن و جلسات سخنرانى دینى و پرسش و پاسخ هاى مذهبى و یا مطالعه کتاب هاى تفسیر و عقاید و مواعظ سپرى کند.

در روایتى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد، و بهتر است روز قبل مقدارى استراحت کند و غذا و نوشیدنى کمتر بخورد تا خواب بر او غلبه نکند و کسانى که توانایى بر احیا ندارند، بهتر است اوّل شب را استراحت کنند و سحرگاهان بیدار باشند و عبادت نمایند.

۷ـ صد رکعت نماز بگزارد: (هر دو رکعت به یک سلام) که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که اگر توانایى داشته باشد، در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخواند.

۸ـ مرحوم «شیخ کفعمى» در «مصباح» نقل کرده است که امام زین العابدین(علیه السلام) این دعا را در شب هاى نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم در حالت ایستاده و نشسته و در رکوع و سجود مى خواندند:

اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً، لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَلااَصْرِفُ عَنْها سُوءاً، اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى، وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى وَقِلَّهِ حیلَتى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَهِ فى هذِهِ اللَّیْلَهِ، وَاَتْمِمْ عَلَىَّ اتَیْتَنى، فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ، اَلضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ، اَللّـهُمَّ لاتَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیـما اَوْلَیْتَنى، وَلا لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى، وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ، وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّآءَ اَوْ ضَرّآءَ، اَعْطَیْتَنى، اَوْ شِدَّه اَوْ رَخآء، اَوْ عافِیَه اَوْ بَلاء، اَوْ بُؤْس اَوْ نَعْمآءَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ؛

 

خدایا من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى خود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم. پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وفا کن برایم بدانچه بر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودى از آمرزش در این شب و تمام کن بر من آنچه را به من دادى، زیرا که من بنده بی‌نواى مستمند ناتوان تهیدست خوار تو هستم. خدایا مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و از احسانت در آنچه به من عطا کردى قرار مده و ناامید از اجابت خویش قرارم مده و اگرچه دیر زمانى طول کشد چه در خوشى و چه در سختى، در دشوارى یا در آسایش، در تندرستى یا گرفتارى، در تنگدستى یا در نعمت، به‌ راستى که تو شنواى دعایى.

 

۹ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: بهترین اعمال در این شب ها طلب آمرزش گناهان و دعا براى امور دنیوى و اخروىاست، هم براى خود و هم براى پدر و مادر و خویشان و برادران مؤمن؛ چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهاى مختلفو صلوات بر محمّد و آل طاهرین ایشان(علیهم السلام)، تا آن جا که مقدور است انجام دهد و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى «جوشن کبیر»را در این سه شب بخوانند.

در روایتى آمده است که شخصى خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، چه چیزى را از خداوند طلب کنم؟ فرمود: عافیت و سلامتى را بخواه.

***

اعمالِ «مخصوص» هر یک از شب های قدر:

اعمال شب نوزدهم:

۱- صد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ أَتُوبُ إلَیْهِ

۲ـ صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ

۳ـ دعایى را که در اعمال روزهاى ماه رمضان ذکر شد (یا ذا الّذی کان...) را بخواند.

۴ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ، وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى، وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا؛

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى و در آنچه جدا کنى از فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت و تغییر و تبدیلى ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسى آنان که حجشان مقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرموده اى، که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانى و درباره ام چنین و چنان کنى (به جاى کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد)

 

اعمال شب بیست و یکم:

۱ـ دعایى است که در «مصباح المتهجّد» و «کافى» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده مى شود:

یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِى النَّهارِ، وَمُولِجَ النَّهارِ فِى اللَّیْلِ، وَمُخْرِجَ الْحَىِّ مِنَالْمَیِّت...

۲ـ مرحوم «شیخ کفعمى» از «سیّد بن باقى» نقل کرده است که در شب بیست و یکم مى خوانى:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى حِلْماً یَسُدُّ عَنّى بابَالْجَهْلِ، وَهُدىً تَمُنُّ بِهِ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَه...

۳- به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستد و بر ظالمان و غاصبان حق آل محمّد(علیهم‌السلام) و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان(علیه السلام) بسیار لعن و نفرین فرستد و براى خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کند.

۴ـ دعا براى وجود مبارک امام زمان(عج) و فرج آن حضرت، یکى دیگر از اعمال این شب است. در روایتى که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم: " در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم، امام(ع) از من پرسیدند که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى،امام(ع) حصیرى طلبیدند و مرا نیز به کنارشان فراخواندند. آن حضرت(ع) مشغول نماز شدند و من نیز نزدیک آن حضرت(ع) نماز مى خواندم. وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کردند و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام(ع) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت(ع) به‌جا آوردیم.

امام صادق(علیه السلام) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداختند و بر پیامبر(ص) درود فرستادند و براى مؤمنان دعا کردند؛ آن‌گاه به سجده رفته و ساعتى در سجده بودند، و در آن مدّت جز صداى نَفَس حضرت(ع) چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواندند از جمله در دعایشان عرض کردند:

وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ وَ تُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ؛

از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر مى دانستم تو را با آن خواندم. از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج و ظهور کسى را بدهى که با ظهور او گشایشى در کار اولیاى تو و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شود و به وسیله او ظالمان را نابود و هلاک مى سازى. اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.

 

پس از آن که امام صادق(علیه السلام) سر از سجده برداشتند. عرض کردم: جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد؛ مگر آن کس شما نیستید؟

امام(علیه السلام) فرمودند: نه! او قائم آل محمّد(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)است!

نکته:

از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع مى شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب هاى این دهه، غسل مستحب است و روایت شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در هر شب از شب هاى دهه آخر ماه رمضان غسل مى کرد. همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است.

 

اعمال شب بیست و سوم:

۱-سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هر کس در شب بیست و سوم، سوره هاى عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است».

۲ـ هزار مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخواند.

۳ـ سوره «حم دخان» را بخواند.

۴ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى، وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى، وَاَصِحَّ لى جِسْمى، وَبَلِّغْنى اَمَلى، وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَامْحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ، وَاْکتُبْنى مِنَ السُّعَدآءِ، فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، «یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ، وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ»؛

خدایا دراز کن عمرم را و فراخ کن روزیم را و سالم گردان تنم را و برسانم به آرزویم و اگر در زمره بدبختان هستم تو نامم را ازسلک آنان پاک کن و در زمره سعادتمندانم ثبت کن زیرا تو خودت در کتابى که بر پیامبر مرسلت(ص) نازل فرمودى چنین گفتى: «خدا هر چه خواهد محو مى کند و ثبت مى کند و نزد اوست اصل کتاب».

۵ـ این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:

یا رَبَّ لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْر، وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ، وَالظُّلَمِ والاَْنْوارِ...

۶ـ این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:

اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضى وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِالْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الْحَکیمِ...

۷ـ این دعا را که از امام حسن(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

یا باطِناً فى ظُهُورِهِ، وَیا ظاهِراً فى بُطُونِهِ، وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفى، وَیا ظاهِراً لَیْسَ یُرى...

 

سپس هر حاجتى دارى از خدا بطلب.

 

۸ـ همچنین از معصومین(علیهم السلام) روایت شده است که در شب بیست و سوم ماه رمضان، در سجود و ایستاده و نشسته دعاى ذیل را مى خواندند، بلکه مناسب است در تمام ماه رمضان و در زمان‌هاى دیگر پس از تمجید و ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آل طاهرین ایشان علیهم السلام (مثلاً حدّاقل با گفتن اَلْحَمْدُلِلّهِ وَ الصَّلاهُ عَلى رَسُولِ اللّهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ)، این دعا خوانده شود:

اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ...

 

۹ـ همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوى آسمان بلند مى کند، بخواند:

یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ، یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ، یا مُلَیِّنَ الْحَدِیدِ لِداوُدَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا

اى تدبیر کننده کارها اى برانگیزنده هر که در گورها است اى روان کننده دریاها اى نرم کننده به جاى آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و نسبت به من چنین و چنان کن.

کلمات کذا و کذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه کند: اَللَّیْلَهَ اَللَّیْلَهَ، اَلسَّاعَهَ اَلسَّاعَهَ. این دعا را در حال رکوع، سجده، ایستاده و نشسته به طور مکرّر بخوان.

 

۱۰ـ با توجّه به اهمّیّت شب بیست و سوم، غسل، احیا و زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.

«شیخ طوسى» در «تهذیب»، از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « در آن شبى که امید مى رود شب قدر باشد صد رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت (پس از حمد) ده مرتبه سوره توحید را بخوان. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده بخوانم، چه کنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم؟ فرمود: در همان حال که در بستر خود دراز کشیده اى، بجا آور.

۱۱ـ مرحوم «علاّمه مجلسى»، در «زاد المعاد» فرموده است: در این شب هر مقدار که ممکن باشد قرآن بخواند و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند؛ مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه.

روزهاى شب قدر را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و دعا به سر برد؛ در احادیث فراوانى آمده است که روز قدر نیز در فضیلت مثل شب قدر است.

***

دعاى شب هاى دهه آخر ماه مبارک رمضان

دعاهاى این شب ها بر دو قسم است: نخست دعاهایى که مشترک میان همه شب هاى این دهه است که در هر شب از دهه آخر ماه رمضان خوانده مى شود و دیگر، دعاهایى که مخصوص هر شب از دهه آخر است.

برای خواندن دعاهای مربوطه، به ادعیه و مفاتیح الجنان مراجعه شود.

***

 " فضیلت و اعمال ماه رمضان المبارک "

شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمؤ منین (علیه و على اولاده السلام) که فرمود : خطبه اى خواند براى ما روزى حضرت رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) پس فرمود : اَیُّها النّاس بدرستى که رو کرده است به سوى شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش. ماهى است که نزد خدا بهترین ماه ها است و روزهایش بهترین روزها است و شب هایش بهترین شب ها است و ساعت هایش بهترین ساعتها است و آن ماهی است که خوانده اند شمارا در آن بسوى ضیافت خدا و گردیده اید در آن از اهل کرامت خدا . نَفَسهاى شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاى شما در آن مقبول است و دعاهاى شما در آن مستجاب است . پس سؤ ال کنید از پروردگار خود به نیّت هاى درست و دل هاى پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را براى روزه داشتن آن و تلاوتکردن قرآن در آن .

به درستى که شقى و بد عاقبت کسى است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگى و تشنگى شما در این ماه تشنگى و گرسنگى روز قیامت را و تَصدّقکنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبان هاى خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهاى خود را از آنچه حلال نیست شما را در نظر کردن به سوى آن و بازدارید گوش هاى خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانى کنید با یتیمان مردم تا مهربانى کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید به سوى خدا از گناهان خود و بلند کنید دست هاى خود را به دعا در اوقات نمازهاى خود ، زیرا که وقت نمازها بهترین ساعت ها است که نظر مى کند حق تعالى در این اوقات به رحمت به سوى بندگان خود و جواب مى گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک مى گوید ایشان را هرگاه اورا ندا کنند و مستجاب مى گرداند هرگاه او را بخوانند اى گروه مردمان . به درستى که جان هاى شما در گروِ  کرده هاى شما است ، پس از گرو به در آورید به طلب آمرزش ازخدا و پشت هاى شما گرانبار است از گناهان شما ، پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجده ها و بدانید که حق تعالى سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روزقیامت.

ایُّها النّاس هر که از شما افطار دهد روزه دار مؤمنى را در این ماه از براى اوخواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته . پس ‍ بعضى از اصحاب گفتند : یا رسول الله همه ما قدرت بر آن نداریم .  حضرت فرمود : بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبى باشد ؛ به درستى که خدا این ثواب را مى دهد کسى را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد.

اَیُّها النّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزى که قدم ها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خودرا ، خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد ، حق تعالى غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بى پدرى را ، گرامى دارد خدا او را در قیامت گرامى دارد و هر که در این ماه صله واحسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان از خویشان خود بکند ، خدا در قیامت قطع رحمت از او کند و هر که نماز سنّتى در این ماه بکند خدا براى او برات بیزارى از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبى را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماه هاى دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوى عمل او را در روزى که ترازوهاى اعمال سبک باشد و کسى که یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسى دارد که در ماه هاى دیگر ختم قرآن کرده باشد.

اَیُّها النّاسُ بدرستى که درهاى بهشت در این ماه گشاده است پس سؤ ال کنید ازپروردگار که آن را به روى شما نبندد ؛ و درهاى جهنّم در این ماه بسته است . پس سؤال کنید از پروردگار تبارک و تعالى به تلاوت کردن قرآن مجید در شب ها و روزهاى این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا

.

فَعَنِ الصّادِقِ علیه السلام : اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فى شَهْرِرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلى قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ

امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشود تا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود

 

و نگاه دارد خودرا از چیزهایى که خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهاى حرام و رفتار کن به حوى که مولاى ما حضرت صادق (علیه السلام) وصیّت نموده و فرموده هرگاه روزه دارى ، مى باید که روزه داری گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضاى تو ، یعنى از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روزِ روزه داری تو مانند روزِ افطار تو نباشد ونیز فرموده که روزه نه همین ترک از خوردن و آشامیدن است ؛ بلکه باید در روز روزهنگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیده هاى خود را از حرام و با یکدیگرنزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بى خردى مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبرکنید و راستگو باشید و دورى کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن چینى کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّد (علیه السلام) باشید و آرزومند ثوابهاى آخرت باشید و توشه اعمال صالحه براى سفر آخرت بردارید.

بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگى و مذلّت مانند بنده اى که از آقاى خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد اى روزه دار دل تو از عیبها و باطن تو از حیله ها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزارى بجوى به سوى خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خودرا خالص گردانى از براى او و خاموش باشى از آنچه حق تعالى نهى کرده است تو را از آندر آشکارا و پنهان و بترسى از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشى روح و بدن خود را به خداى عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانى دل خود را از براى محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائى در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است به سوى آن اگر همه اینها را به عمل آورى آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آورده اى و فرموده خدا را اطاعت کرده اى و آنچه کم کنى از آنها که بیان کردم از براى تو به قدر آن از روزه تو کم مى شود از فضل آن وثواب آن.

به درستى که پدرم گفت : رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) شنید که زنى در روز روزه اى جاریه خود را دشنام داد . حضرت طعامى طلبید . آن زن را گفت بخور زن.  زن گفت من روزه ام . فرمود : چگونه روزه اى که جاریه خود را دشنام دادى . روزه فقط همین نخوردن و نیاشامیدن تنها نیست . به درستى که حق تعالى روزه را حجابى گردانیده است از سایر امور قبیحه . از کردار بد و گفتار بد . چه بسیار کمند روزه داران و چه بسیارند گرسنگى کشندگان و حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) فرمود که چه بسیار روزه دارى که بهره اى نیست او را از روزه به غیر از تشنگى و گرسنگى و چه بسیار عبادت کننده اى که نیست او را بهره اى از عبادت به غیر تَعَب . اى خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیدارى و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بى خردان است.

و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) که حضرت رسول  (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) به جابر بن عبدالله فرمود : اى جابر این ماه رمضان است ، هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پاره اى از شبش را و باز دارداز حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را ، بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه . جابر گفت یا رسول اللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودى ،  فرمود : اى جابر  چقدر سخت است این شرطهایى که نمودم . 

 

نمازهاى شب هاى ماه مبارک رمضان

مرحوم «علاّمه مجلسى» در فصل آخر از اعمال ماه رمضان در کتاب «زادالمعاد»، نماز شب هاى ماه رمضان را چنین بیان مى کند: (و با توجّه به این که بهترین اعمال، در ماه مبارک، نماز و قرآن است و این نمازها در بردارنده بسیارى از سوره هاى قرآن است، هرکس هر چند شب را بخواند غنیمت است).

شب اوّل: چهار رکعت; هر رکعت بعد از سوره حمد پانزده مرتبه سوره توحید.

شب دوم: چهار رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنَّا أنزلناه.

شب سوم: ده رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب چهارم: هشت رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب پنجم: دو رکعت; در هر رکعت، سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره توحید; بعد از سلامِ نماز، صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

شب ششم: چهار رکعت و در هر رکعت سوره حمد و سوره ملک.

شب هفتم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد و سیزده مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب هشتم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و پس از سلام نماز، هزار مرتبه بگوید: سبحان اللّه.

شب نهم: شش رکعت میان نماز مغرب و عشا; در هر رکعت سوره حمد و هفت مرتبه آیه الکرسى و پس از اتمام نماز، پنجاه مرتبه بگوید: اَللّهمّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

شب دهم: بیست رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره توحید.

شب یازدهم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره کوثر.

شب دوازدهم: هشت رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب سیزدهم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره توحید.

شب چهاردهم: شش رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إذا زُلزِلَت.

شب پانزدهم: چهار رکعت; در دو رکعت اوّل بعد از سوره حمد، صد مرتبه سوره توحید، و در دو رکعت دیگر، بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب شانزدهم: دوازده رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و دوازده مرتبه سوره تکاثر.

شب هفدهم: دو رکعت; در رکعت اوّل، سوره حمد و هر سوره اى که خواست بخواند و در رکعت دوم، سوره حمد و صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام نیز صد مرتبه بگوید: لا إلهَ اِلاَّ اللّهُ.

شب هیجدهم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره کوثر.

شب نوزدهم: پنجاه رکعت; با سوره حمد، و پنجاه مرتبه سوره إذا زلزلت.

مرحوم «علاّمه مجلسى» مى گوید: ظاهراً مراد آن است که در هر رکعت یک مرتبه این سوره را بخواند; زیرا در یک شب خواندن دوهزار و پانصد مرتبه سوره «اذا زلزلت» دشوار خواهد بود.

شب‌هاى بیستم تا بیست و چهارم: در هر یک از این شب ها، هشت رکعت نماز بخواند که پس از حمد، هر سوره اى خواست مى خواند.

شب بیست و پنجم: هشت رکعت نماز; در هر رکعت سوره حمد، و ده مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و ششم: هشت رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هفتم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سوره ملک را بخواند و اگر نتوانست، بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هشتم: شش رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه آیه الکرسى، صد مرتبه سوره توحید و صد مرتبه سوره کوثر را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمى مى نویسد: مطابق آنچه که من یافتم بجاى صد مرتبه، ده مرتبه آمده است(که همین مناسب‌تر به نظر مى رسد).

شب بیست و نهم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب سى ام: دوازده رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

 

یادآورى: این نمازها هر دو رکعت به یک سلام است و اگر تمام آن‌ها را نتوان بجا آورد، باید هر مقدار که مى‌توان به‌جا آورده شود.

 

 

تبلیغات

وب سايت تخصصي عرفان عملي شيعي

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد