• العربية
  • اردو
  • France
  • English
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سئوال

امروز : چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
      • مصاحبه و رسانه
      • دیدار با علما
      • خاطرات
    • اخبار
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعای مکارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • مقالات
      • عرفان بانوان
    • نگارخانه
      • کلیپ تصویری
    • فروشگاه
    • ارسال سوال
      • گلچین پرسش و پاسخ
  • خانه
  • آشنایی با استاد
    • مصاحبه و رسانه
    • دیدار با علما
    • خاطرات
  • اخبار
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعای مکارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • مقالات
    • عرفان بانوان
  • نگارخانه
    • کلیپ تصویری
  • فروشگاه
  • ارسال سوال
    • گلچین پرسش و پاسخ
اخبار/ بیانات آیت الله کمیلی/ بیانات اخلاقی/ شرح درس/ شرح کتاب چهل حدیث

28 دسامبر, 2024

کد مطلب : 32793

شرح کتاب چهل حدیث- جلسه بیست و هفتم

پیامدهای تعلق قلبی داشتن به دنیا

کسی که اهل دنیای ظاهر است تمام هم‌اش به همین ظاهر است و به دست الهی و مسبب توجهی ندارد. او در واقع بین عالم اسباب و قدرت، تدبیر و مدیریت خداوند روی این امور فرق گذاشته است؛ لذا خداوند نیز او را به خودش واگذار می‌کند.

دانلود صوت بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شرح کتاب چهل حدیث حضرت امام خمینی (جلسه بیست و هفتم)

ادامه شرح حدیث ششم با موضوع حب و محبت به دنیا

مدّت زمان ۳۵:۳۰ دقیقه

تاریخ: ۱۴۰۳/۰۹/۱۸

مکان: قم- مسجد سلماسی

27.4MB- دانلود


حضرت آیت‌الله حاج شیخ محمدصالح کمیلی خراسانی از اساتید اخلاق و عرفان اسلامی، شامگاه یکشنبه هجدهم آذرماه در جلسه هفتگی درس اخلاق خود که در مسجد سلماسی قم برگزار شد در ادامه شرح کتاب چهل حدیث امام خمینی(ره) در شرح حدیث ششم درباره حب و محبت به دنیا گفت: محبت دنیا  به دو قسم محبت ممدوح و محبت مذموم تقسیم‌بندی می‌شود که در روایات وارد شده و مرحوم امام نیز به آن‌ها اشاره فرمودند.

حضرت امام در این کتاب بیش‌تر به دنیای مذموم و علایقی که برای انسان پیش می‌آید و مانع از پیشرفت معنوی سالک الی اللّه می‌شود پرداخته است؛ اگر فرد در این مسیر اهل عمل و تهذیب باشد علایق دنیوی او را در این راه کند می‌‌کند. اما اگر اهل تهذیب نباشد محبت دنیا به‌کلی وی را زمین‌گیر می‌کند.

حضرت امام در حدیث ششم روایتی از رئیس مذهب امام صادق (علیه السّلام) از موسوعه شریف کافی شیخ کلینی بیان می‌فرمایند.

‏« بالسّند المتّصل إلی محمّد بن یعقوب، عن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن ابن محبوب، عن عبد اللّه بن سنان و عبد العزیز العبدی، عن عبد اللّه بن أبی یعفور، عن أبی عبد اللّه، علیه السّلام؛ مَن أصبَحَ و أمسی و الدنیا أکبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّهُ تعالی الفَقرَ بینَ عَینَیهِ و شَتَّتَ أمرَهُ و لم یَنَلْ مِن الدنیا إلاّ ما قَسَمَ اللّهُ له، و مَن أصبَحَ و أمسی و الآخرهُ أکبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّهُ تعالی الغِنی فی قلبِهِ و جَمَعَ لَهُ أمرَه؛

کسی که شب و روز بزرگ‌ترین همّ و غمش دنیا باشد، خداوند متعال فقر را در برابر چشمانش قرار دهد و کارش را پریشان سازد و از دنیا جز به آنچه خداوند قسمتش کرده است نرسد و کسی که شب و روز بزرگ‌ترین همّ و غمش آخرت باشد خداوند دلش را بی‌نیاز گرداند و کارش را سامان دهد.»

وی فرمود: کسی که صبح و شب کند و هم و غمش بیش‌تر مربوط به امور دنیا باشد؛ یعنی به محض بیدار شدن به سراغ کار‌های دنیوی می‌رود و شب نیز به همین صورت است اما عده‌ای برای امور دنیوی شب بیداری‌ هم می‌کشند. «أمسی» به مفهوم بیدار بودن تا صبح نیست؛ بلکه اگر مقداری از شب را هم بیدار باشد به آن «مسی» گفته می‌شود. بعضی‌ آن‌قدر توکل بالایی دارند که اگر به دنبال کسب و کار هم می‌روند، عمده اعتقاد و عمده توجه، توسل و توکلشان بر خداست و این کسب و کار را هم یک وسیله‌ای می‌دانند. حتّی اگر انسان مأمور به کسب و کار نبود چه بسا بعضی‌ به دنبال آن نمی‌رفتند. ولی چون دنیا دار اسباب و مسببات است و در دنیایی زندگی می‌کنیم که در آن صنعت و خرید و فروش است. در این دنیا برای تهیه همین طعام و نان به حسب ظاهر باید کشاورزی باشد و کار‌هایی انجام شود تا گندمی بروید، آرد شود، خمیر شود و نانی پخته شود.

وی ادامه داد: انسان که در آخرت زندگی نمی‌کند بلکه در همین دنیا است و تا دنیا بوده، اسباب و مسببات نیز بوده است؛ یعنی اموری بوده که می‌خواسته این‌‌گونه باشد. این‌طور نیست که مثلاً یک جایی نشست تا رزق و روزی از غیب بیاید. البته رزق و روزی عده‌ای از غیب می‌آید که از مصادیق آن آیات قرانی راجع به حضرت مریم (سلام الله علیها» است. مصادیق آن در همین دنیا وجود دارد. یکی از کرامات استاد ما مرحوم آقای حداد (رض) این بود گاهی اراده‌ می‌کردند و یک دفعه برای ایشان آماده می‌شد. حتی ساختمان مسجد سیّد در اصفهان از غیب بوده است. وقتی کارگران مسجد نزد مرحوم شفتی می‌رفتند ایشان به زیر تشک خویش دست می‌برد و مزد کارگر‌ان را می‌داد.

انسان می‌تواند به مرحله‌ای برسد که دعایش در زمینه‌های مطلوب، مستجاب بشود. ولی حالت متعارف و متداول آن است که: « أَبَى اَللّه أَنْ یُجْرِیَ الاُمور إِلاَّ بِأَسْبَابِها». امور دنیوی باید از طریق سبب و مسبب باشد و سنت دنیا نیز بر همین اجرا می‌شود که دنبال کسب و کار بروی. عمده آن است که انسان دست‌درازی به کسب حرام و محرمات نکند و واجبات مالی خویش را ادا‌ نماید و بتواند بر رزق حلال تکیه کند.

عرفا می‌گویند شخص کاسبِ اهل سلوک و تهذیب از باب مأمور بودن به دنبال کسب و کار می‌رود و پول در می‌آورد. کسی که زن می‌گیرد و بچه‌دار می‌شود به حکم مسایل شرعی و احکام باید به دنبال کسب و کار برود چون نفقه به عهده‌اش است. لذا به دنبال کسب و کار می‌رود و سلوک و مبانی‌اش را هم حفظ می‌کند. یعنی همین مسئله نیز برایش یک دستور سلوکی می‌شود. برای چنین شخصی به دنبال کسب و کار رفتن منافاتی با توکل قلبی او ندارد چون هرچیزی را که در این دنیا مشاهده می‌کند از طرف خدا می‌بیند. اگر صبح برمی‌خیزد و به دنبال کار می‌رود به واسطه نفس و جانی است که خداوند به او داده است در حالی عده‌ای در خواب فوت شده‌اند. انسان در هر نفسی نیاز دارد تا خداوند به او مدد و جان بدهد تا بتواند کار‌هایش را انجام بدهد. لذا نمی‌توان رزق غیبی را از رزق ظاهری و دنیوی جدا نمود. خداوند رزق غیبی را می‌دهد؛ رزّاقیت از طرف اوست. حتی با ریشه‌یابی در رزق‌های مادی و دنیوی متوجه می‌شود که آن هم از جانب خداوند است. اهل معرفت و اهل توحید بین این دو تفاوت نمی‌گذارد؛ چون تمامی اسباب را از جانب خداوند می‌بیند. خالق اسباب و مسبب الاسباب کیست؟ اگر کسی همه توجهش را به روی اسباب ببرد این یک کفر است. وقتی فردی فقط به اسباب ظاهری توجه‌کند و دست غیب الهی را در امور نبیند و اسباب را به مسبب اسناد ندهد و سبب را از مسبب جدا کند چه اتفاقی می‌افتد؟ لذا مسبب الاسباب اوست. بعضی از خداوند چشمی سوراخ کن طلب می‌کنند؛ یک چشم معرفتی که دیگر به اسباب ظاهری توجه نکنند و مشغول آن‌ها نشوند.

« من أصبح و أمسی و الدّنیا أکبر همّه»؛ کسی که اهل دنیای ظاهر است تمام هم‌اش به همین ظاهر است و به دست الهی و مسبب توجهی ندارد. او در واقع بین عالم اسباب و قدرت، تدبیر و مدیریت خداوند روی این امور فرق گذاشته است؛ لذا خداوند نیز او را به خودش واگذار می‌کند.

«جعل اللّه الفقر بین عینین و شتت امره»؛ همیشه در حال فقر و فلاکت بوده و فکرش نیز همیشه پراکنده است و مدام به این در و آن در می‌زند و چه بسا به یک سرمایه‌ کفایت کننده نیز نرسد و همین‌طور سرگردان است. چون با این وضعیت نمی‌تواند خودش را مدیریت کند و از عهده مخارجش بر بیاید. لذا به همین ظاهر توجه می‌کند و خداوند نیز او را واگذار می‌کند به همین حالاتی که عده‌ای مبتلایش هستند. در روایت آمده خداوند خطاب به دنیا می‌گوید: ای دنیا! کسی که صبح از خواب برمی‌خیزد در حالی‌که تمام توجه و علاقه‌‌اش به دنیا است او را خسته‌کن؛ بگذار مدام به این در و آن در بزند. چنین کسی فکرش پراکنده است و هیچ استقرار روحی ندارد.

لذا گفته شده کراهت دارد کاسب قبل از دیگران به بازار برود و درب مغازه‌اش را باز کند. این نشان می‌دهد که توکل چنین فردی به این مغازه است نه خداوند. اینجاست که باید خیلی حواسش را جمع کند و تجربه شده آن‌هایی که خیلی به دنبال دنیا نیستند و توکل‌شان به خدا است امورشان خیلی بهتر می‌گذرد. سپس می‌فرماید: «و لم ینل من الدّنیا إلّا ما قسم له»؛ مقسم الارزاق در کار است و به خدا «یا خیر الرّازقین» و «یا رزّاق: ای روزی دهنده» گفته می‌شود. اگر چنین اعتقادی در نفس انسان پیدا شود که بفهمد تمام ارزاق معنوی و مادی از جانب خداوند بوده و مقسمی در کار است که تصمیم می‌گیرد هرکسی چقدر داشته باشد آن‌وقت دیگر خودش را خسته نمی‌کند.

« و مَن أصبَحَ و أمسى و الآخرهُ أکبَرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّه الغِنى فی قلبِهِ و جمع له امره» آخرت در این عبارت به مفهوم عام آن است نه این‌که حالا بمیرد و به برزخ و قیامت برود. آخرت در مقابل دنیاست و به مفهوم کارهای نتیجه‌دار و امور مطلوب خداست. اگر انسان در همین دنیا سیر معنوی کند می‌تواند بهشت و جهنم خویش را در همین دنیا درست کند. بهشت و جهنم در آخرت وجود دارد اما هرکس می‌تواند آینده خویش را از وضعیت حاضرش و از عقاید، رفتار و اعمالش کشف‌کند و بفهمد چگونه است.

شخصی که بر خدا توکل می‌کند و کارهایش را برای خدا، آخرت و معنویت انجام ‌می‌دهد، خداوند به او کمک می‌کند و چشم و دلش را سیر می‌کند.  بعضی‌ اصلاً سیر نمی‌شوند. آن‌قدر گرفتار طمع دنیا هستند که مدام به دنبال اندوختن پول و مال  هستند، از طرفی اهل خمس و زکات نیز نیستند و همه‌ این‌ها وزر و وبالشان می‌شود. با وجود داشتن پول و مال همانند فقرا همه‌اش طمع دارد و می‌خواهد به این در و آن در بزند و کار کند. چنین شخصی نه آسایش دارد و نه به زن و فرزند و کارها و مسائل دینی‌اش می‌رسد؛ آخر این چه زندگی است؟ این‌جاست که عمده غنای قلبی است که انسان بتواند چشم و دلش را سیر کند و در امورش به خدا تکیه‌ کند. لذا کسی که صبح و شبش در امور اخروی است خداوند امورش را جمع و جور می‌کند و نمی‌گذارد همانند اهل دنیا فکرش پراکنده شود و آسایش نداشته باشد.

استاد کمیلی در ادامه به ذکر مفاسد محبت به دنیا از کتاب چهل حدیث پرداخت و گفت:

مفاسد محبت به دنیا

۱- اولین مفسده محبت به دنیای خالی از آخرتی که همه توجهات و اوقات انسان را به خود معطوف و مشغول داشته آن است که منشأیی برای ارتکاب گناهان می‌شود.

۲-کسی که علقه دنیا در دلش بسیار است با غضب از دنیا می‌رود؛ یعنی آن نفس مطمئنه و آن اطمینان و حالت فرد مومنی را که دلش به خدا بسته شده و توکلش به خداست ندارد. او مدام در همین حالات بالا و پایین شدن و پراکندگی است و همه‌اش نیز عصبانی است.

۳- در روایات آمده محبت دنیا چه بسا انسان را بکشد. بعضی حتی دست به خود‌کشی می‌زنند.فردی که توکلش به خداست اگر چیزی برای خوردن هم نداشته باشد دست به حرام دراز نمی‌کند و خودکشی نمی‌کند. خودکشی یک جنایت بزرگی است. بعضی‌ تا گرهی به زندگیشان می‌افتد و دچار مشکلاتی می‌شوند چون یک ایمان درست و حسابی ندارند تا مرز خودکشی پیش می‌روند. فردی که ایمان دارد به واسطه ایمانش می‌تواند مشکلاتش را رفع کند.

۴- با خوف از فراق آنچه در دستش هست می‌میرد. یک مسئله پیدا کردن مال است و مسئله دیگر حفاظت از مال است. کسی مالی دارد می‌خواهد آن را حفظ کند تا یک وقت از دستش ندهد. لذا باعث بروز مشکلاتی می‌شود. این افراد با این تعلقات دنیوی در صورتی که تهذیب نفس نکنند ممکن است در اثر از دست دادن مال،  فشاری بر آن‌ها وارد شود.

۵- اگر کسی خیلی در دنیا غور کند ممکن است از انجام عبادات، تکالیف شرعی و واجبات دینی باز بماند.

۶- «مَن تَعَلَّقَ قلبُهُ بالدنیا تَعَلَّقَ قلبُهُ بثلاثِ خصالٍ: هَمٍّ لا یَفنى، وأمَلٍ لا یُدرَکُ، ورجاءٍ لا یُنالُ»؛ هرکس قلبش به دنیا تعلقی داشته باشد به سه خصلت بد گرفتار می‌شود:

پیامدهای تعلق قلبی داشتن به دنیا

۱- در روایتی آمده است: «حبُّ الدنیا رأس کل خطیئه.»؛ سرآمد همه‌ خطاها و گناهان، محبت دنیاست. در اثر محبت به دنیا که فرد گرفتار یک هم و غمی می‌شود که اصلاً نمی‌تواند از همّ و غمّ خلاص شود.

۲- آرزوهایش زیاد می‌شود.  بعضی‌ آرزوهای بسیاری دارند که اصلاً نمی‌شود آن را محدود‌ و درک‌کرد.

۳- امیدهایی در این دنیا دارد که اصلاً در حد این شخص نیست. مثلاً دنبال یک موقعیت‌هایی است که اصلاً مقدماتش را درست نکرده ولی آن را  شب و روز طلب می‌کند.

لذا کسی که به دنیا تعلق قلبی دارد و دارای خواسته‌های نفسانی و دنیوی باشد چون نمی‌تواند به آن‌ها برسد دچار اندوه بی زوال، آرزوی منقطع و امید بی نتیجه می‌شود. این‌ سه مورد بلای کسانی است که خود را به محبت دنیا آلوده‌کردند.

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=32793

مطالب مشابه

  • متن پیام تسلیت موسسه انوار توحید تحت تولیت حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی «حفظه الله»
  • متن پیام تسلیت آیت الله کمیلی در پی ارتحال حاج عبدالجلیل محیی
  • گزارش تصویری بازدید آیت الله کمیلی از نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴
  • اطلاع‌ رسانی زمان بازدید استاد از نمایشگاه کتاب ۱۴۰۴
  • حضور انوار توحید در نمایشگاه کتاب تهران
  • اطلاعیه برگزاری جلسه ۳۷ شرح کتاب چهل حدیث
  • مرگ دیگران عبرتی برای بیداری/خطر نماز نخواندن و علوم غریبه
  • مجموعه سخنرانی‌های آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله» در ماه ذی القعده
  • عدم برگزاری جلسه درس اخلاق
  • شرح کتاب چهل حدیث- ادامه شرح حدیث دهم با موضوع هوای نفس

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

مجموعه سخنرانی‌های آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله» در ماه ذی القعده
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
خرید کتاب مطلع معرفت نفس
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل
کانال رسمی آیت الله کمیلی خراسانی در پیام رسان ایتا

تقویم سلوکی

  • اعمال ماه ذی القعده
  • مناسبتها
  • فضیلت

اعمال ماه ذی القعده

اعمال ماه ذی القعده

مناسبات ماه ذی القعده

ماه ذى القعده ، نخستین ماه ازماههاى حرام است که در آنها جنگ، حتّى با دشمنان اسلام حرام است; مگر این که جنگ برمسلمین تحمیل شود (سه ماه دیگر از ماههاى حرام، ذى الحجّه، محرّم و رجب است) آتش بس در این چهار ماه وسیله اى براى آرامش جامعه و توفیق براى حجّ وعبادت، حلّ مشکلات اقتصادى و بازنگرى در امر جنگ و یافتن نقطه پایان براى آن و سپس مرهم نهادن بر زخم هاى جانکاه ناشى از آن است. ماهى است که زوّار خانه خدا از اطراف و اکنافِ جهان به سوى خانه خدا حرکت مى کنند، گروهى به مدینه مى روند و قبر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و قبور ائمّه هدى(علیهم السلام) را زیارت مى کنند و آثار تاریخى که در جاى جاى این خاستگاه اسلامى وجود دارد را مى بینند و غرق لذّات روحانى مى شوند (هرچند نابخردان و جاهلان، بسیارى از این آثار عظیم و گرانقدر را از میان برده اند) گروه دیگرى راهى مکّه مى شوند و با انجام مناسک «عمره تمتّع» در انتظار مراسم بزرگ عبادى سیاسى حج مى نشینند و با طواف کعبه و شرکت درصفوف پرشکوه جماعت، روح و جانشان را تازه مى کنند . سیّد بن طاووس در فضیلت این ماه مى گوید: «ماه ذى القعده ماهى است که به هنگام شدّت و گرفتارى، زمان خوبى براى دعاست، و براى رفع ظلم و ستم و دعا بر ضد ظالم مؤثّر است. همچنین مى گوید: «این ماه «ماه اجابت دعاها» نامیده شده است; لذا باید اوقاتش را غنیمت شمرد و در آن روزه حاجت گرفت.

تبلیغات

پایگاه تخصصی عرفان عملی شیعی

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد