• العربية
  • اردو
  • France
  • English
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سئوال

امروز : جمعه, ۲۷ تیر , ۱۴۰۴

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
      • مصاحبه و رسانه
      • دیدار با علما
      • خاطرات
    • اخبار
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعای مکارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • مقالات
      • عرفان بانوان
    • نگارخانه
      • کلیپ تصویری
    • فروشگاه
    • ارسال سوال
    • گلچین پرسش و پاسخ
  • خانه
  • آشنایی با استاد
    • مصاحبه و رسانه
    • دیدار با علما
    • خاطرات
  • اخبار
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعای مکارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • مقالات
    • عرفان بانوان
  • نگارخانه
    • کلیپ تصویری
  • فروشگاه
  • ارسال سوال
  • گلچین پرسش و پاسخ
صفر

16 نوامبر, 2015

کد مطلب : 778

مناسبتهای ماه صفر

مناسبت های اول صفر


۱٫ وارد کردن سر مطهر امام حسین (علیه السلام ) به شام
بنى امیه این روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسین (علیه السلام ) به شام عید قرار دادند(۷۶).
۲٫
ورود اهل بیت (علیهم السلام ) به شام (۷۷)
با رسیدن خبر نزدیک شدن اسراى اهل بیت (علیهم السلام ) به دمشق ، یزید دستوراتى صادر کرد:
۱٫
تاجى جواهر نشان و تختى مرصع به سنگهاى قیمتى آماده کنند.
۲٫
بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبایى زینت نمایند.
۳٫
تمام اهل شهر لباسهاى زینتى بپوشند و خود را بیارایند.
۴٫
همگى در معابر رفت و آمد نموده ، به یکدیگر تبریک بگویند.
۵٫
پس از آمادگى کامل با طبل و شیپور به استقبال اسرا بروند.
۶٫
جارچیان در شهر جار بزنند: سرهاى بریده و زنان و اطفال کسانى بر شهر وارد مى شوند که به قصد براندازى حکومت عازم عراق بوده اند، ولى عامل خلیفه یعنى ابن زیاد آنها را کشته است . هر کس خلیفه را دوست دارد امروز شادى نماید.
شامیان پست نیز کوتاهى نکرده بر فراز بامها بیرقهاى رنگارنگ برافراشتند و در هر گذرى بساط شراب پهن کردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوى دروازه کوفه در دمشق مى رفتند و عده اى از شهر خارج شده بودند. این در حالى بود که اهل بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر (صلى الله علیه و آله) را – که جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود – همراه با نیزه داران تازیانه به دست و بى رحم وارد دروازه ساعات کردند. آن نابخردان پست همینکه جمع نورانى اسرار را دیدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارى نوشتنش نیست (۷۸).
۳٫
شروع جنگ صفین(۷۹)
پس از بى نتیجه ماندن نامه ها و موعظه هاى امیر المؤ منین (علیه السلام ) به معاویه در ماه محرم ، در روز چهارشنبه اول صفر سال ۳۸ ه‍ لشکر امیر المؤ منین (علیه السلام ) در مقابل لشکر شام صف کشیدند. لشکر حضرت ۹۰ هزار نفر و لشکر معاویه ۸۵ هزار نفر بودند(۸۰).
لشکر کفر، آب را بر لشکر حضرت امیر المؤ منین (علیه السلام ) بستند، ولى پس از گرفتن و باز نمودن آب توسط امام حسین (علیه السلام ) لشکر حضرت مانع از رسیدن آب به لشکر معاویه نشدند.
حضرت پس از شهادت تعدادى از اصحابشان یکباره با ده هزار نفر از طائفه ربیعه به لشکر معاویه حمله کردند و صفوف آنان را بر هم ریختند و تا قبه معاویه رسیدند و فرمودند: اى معاویه ، براى چه مردم را به کشتن مى دهى ؟ بیا با من مبارزه کن تا هر کدام از ما کشته شود خلافت از دیگرى باشد!
عمرو عاص به معاویه گفت : على با تو به انصاف سخن گفت . معاویه گفت : اما تو در این مشورت انصاف ندادى ، چه اینکه هر کس به مصاف او بیرون رود به سلامت بازنگردد! از اینجا بود که معاویه عمرو عاص را به اجبار به جنگ حضرت فرستاد حضرت همینکه او را شناخت شمشیر را بلند کرد تا او را به درک بفرستد، ولى عمرو عاص حیله کرد و عورت خود را مکشوف ساخت. آن حضرت رو از آن بى حیا برگردانید و آن خبیث فرار کرد.
سرانجام با حیله چند برگ از قرآن بر سر نیزه کردند، و ماجراى حکمین پیش آمد.


مناسبت های دوم صفر


۱٫ مجلس یزید
در این روز بنابر نقلى اسراى آل رسول را وارد مجلس یزید کردند(۸۱). جا دارد فکر کنیم چه کسانى را با چه حالتى وارد بر چگونه مجلسى کردند؟
۲٫ شهادت زید بن على بن الحسین (علیه السلام(در سال ۱۲۱ ه‍ زید بن على بن الحسین (علیه السلام ) در کوفه (۸۲) به شهادت رسید. خروج او در اول محرم بوده است(۸۳). پس از دفن در این روز یا ۱۹ ربیع الاول قبر او را شکافتند و بدن آن بزرگوار را از قبر خارج نمودند و به زمین کشیده به دار زدند(۸۴).


مناسبت های پنجم صفر


۱٫ شهادت حضرت رقیه (علیه السلام( (۸۵)
در روز پنجم ماه صفر سال ۶۱ ه‍ حضرت رقیه مظلومانه به شهادت رسید. نام شریفش ((رقیه))((فاطمه )) و ((زینب ))است . پدرشان مولانا الشهید اباعبدالله الحسین (علیه السلام ) و مادرشان ام اسحاق است.
ولادت آن حضرت در مدینه بود و در سن سه سالگى یا بیشتر در محرم ۶۱ هجرى با پدر بزرگوارش به کربلا آمد. قبل و بعد از روز عاشورا بارها مورد تفقد و دلجویى اباعبدالله (علیه السلام ) قرار گرفت تا آنجا که به خواهرش ‍ حضرت زینب (علیه السلام ) در مورد او سفارش فرمود. بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام ) و اهل بیت و اصحاب ، همراه با اسرا به کوفه و شام برده شد و در مسیر چهل منزل راه شام رنجهاى فراوانى دید.
در شام بعد از دیدن سر نورانى پدر با پیشانى شکسته در خرابه ، آنقدر ناله زد و گریست تا به ملکوت اعلا پیوست ، و بدن شریف آن حضرت را شبانه دفن کردند.

شواهد و مدارک درباره وجود شریف آن حضرت ، و بودن قبر آن حضرت در مکان فعلى حرم مطهر، همراه با معجزات و کراماتى از آن مخدره مظلومه بسیار است که در پاورقى به قسمتى از آنها اشاره مى شود(۸۷).


مناسبت های هفتم صفر


۱٫ شهدت امام مجتبى (علیه السلام(
بنابر نقلى در این روز در سال ۴۹ ه‍ امام مجتبى (علیه السلام ) در سن ۴۷ سالگى در مدینه به شهادت رسید(۸۸). ولى اشهر بین علماى امامیه شهادت حضرت در آخر ماه صفر است (۸۹).
۲٫
ولادت امام موسى بن جعفر (علیه السلام(
بنابر مشهور در این روز (یکشنبه ) به سال ۱۲۸ ه‍ در((ابواء)) بین مکه و مدینه حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) به دنیا آمدند(۹۰). پدر والا مقام آن حضرت امام صادق (علیه السلام ) و مادر ایشان حمیده المصفاه (علیه السلام ) مى باشند(۹۱).
مشهورترین لقبهاى آن حضرت صالح ، صابر، امین و کاظم ، و مشهورترین کنیه آن حضرت ابوالحسن است . اگر چه امیر المؤ منین (علیه السلام ) و امام زین العابدین (علیه السلام ) هم مکنى به این کنیه اند، ولى در کتب اخبار از امام کاظم (علیه السلام ) به ابوالحسن اول ، واز امام رضا (علیه السلام ) به ابوالحسن ثانى و از حضرت عادى (علیه السلام ) به ابوالحسن ثالث تعبیر مى کنند. البته گاهى به خاصر تقیه ، از آن حضرت به عنوان عبد صالح ، فقیه و عالم نیز تعبیر کرده اند(۹۲).


مناسبت های هشتم صفر


۱٫ وفات حضرت سلمان (رحمه الله(
حضرت سلمان (رحمه الله )در سال ۳۶ ه‍ در سن ۲۵۰ سالگى – و بنابر نقلى ۳۵۰ سالگى (۹۳) – در مدائن از دنیا رفت (۹۴). او را سلمان بن الاسلام و سلمان پاک و سلمان محمدى لقب داده اند(۹۵)، و در خطاب به او گفته اند:السلام علیک یا من خلط ایمانه باءهل البیت الطاهرین (۹۶).
امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرمودند:((سلمان از کسانى بود که بر حضرت زهرا (علیه السلام ) نماز خواند(۹۷)((.
همچنین امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: ((سلمان علم اول و آخر را درک کرد، و او دریایى است که هر کسى را بهره اى از آن نیست ، و او از مال اهل بیت است .شرح حال آن بزرگوار در کتابهاى مختلف بیان شده ، و در بزرگى مقام و قدر او همین اندازه بس که مولانا امیر المؤ منین (علیه السلام ) وسایل غسل و کفن او را آوردند و او را غسل داده کفن نمودند و بر او نماز خوانده دفن نمودند(۹۹).
جبرئیل به پیامبر (صلى الله علیه و آله ) عرضه داشت: ((اشتیاق بهشت به سلمان بیشتر از اشتیاق او به بهشت است(۱۰۰)((.


مناسبت های نهم صفر


۱٫ شهادت عمار و خزیمه
در این روز در سال ۳۷ ه‍ عمار یاسر به سن ۹۳ سالگى و خزیمه بن ثابت در جنگ صفین به شهادت رسیدند(۱۰۱).
پدر عمار جناب یاسر بن عامر است ، و او اول مردى در اسلام بود که در مکه به دست مشرکین به شهادت رسید. مادر عمار جناب سمیه بود که بر اذیت کفار مکه صبر فراوان کرد، و اولین زن شهیده در اسلام بود که به دست ابوجهل به شهادت رسید.
اما عمار را ابوالعادیه و ابوحواء سکسکى شهید کردند. زمانى که خبر به امیر المؤ منین (علیه السلام ) رسید بسیار محزون شد و بر بالین عمار آمد و سر او را بر زانو نهاد و با حزن و اندوه فراوان اشعارى در بى وفایى دنیا و دورى از دوستان قرائت فرمود. سپس فرمود: ((انا لله و انا الیه راجعون . هر کس بر قتل عمار غمگین نباشد او را از مسلمانى بهره اى نیست . بهشت نه یک بار بلکه بارها بر عمار واجب شده است (۱۰۲)((.
۲٫
جنگ نهروان
در نهم صفر سال ۳۹ ه‍ فتح نهروان واقع شد؛ و ذوالثدیه رئیس خوارج به درک واصل شد(۱۰۳).


مناسبت های یازدهم صفر


۱٫ لیله الهریر در جنگ صفین
خاتمه جنگ صفین نبرد))لیله الهریر(( در شب جمعه یازدهم ماه صفر سال ۳۸ ه‍ بود. در آن شب سپاه معاویه از شدت سرما مانند سگ صدا مى کردند، چون))هریر(( به صداى سگ مى گویند.
امیر المؤ منین (علیه السلام ) ذوالفقار به دست و سوار بر اسب پیامبر (صلى الله علیه و آله ) شمشیر مى زد و به هر شمشیرى که مى زد تکبیر مى گفت و شجاعى را به خاک مى افکند. مقتولین به دست آن حضرت در آن شب بیش از ۵۰۰ نفر نقل شده است ، و تا صبح مشغول جنگ بودند به گونه اى که ذوالفقار چند مرتبه خمیده شد و آن بزرگوار با زانوى مبارک آن را راست نمودند.
در این جنگ جمعى از لشکر امیر المؤ منین (علیه السلام ) به شهادت رسیدند، که از جمله آنها عمار یاسر، اویس قرنى ، هاشم مرقال ، پسر هاشم خزیمه بن ثابت ، صفوان بن حذیفه و عبدالله بن بدیل با برادرش ‍ عبدالرحمن بن بدیل ، عبدالله بن حارث برادر مالک اشتر، که از خواص امیر المؤ منین (علیه السلام ) بودند.
از لشکر معاویه جمع کثیرى به درک واصل شدند، و این جنگ ۱۴ ماه به طول انجامید(۱۰۴). سرانجام با حیله عمرو عاص و نفاق عده اى مثل اشعث بن قیس کندى کار به حکمیت کشید.


مناسبت های دوازدهم صفر


۱٫ حکمین در صفین صبح دوازدهم یا سیزدهم (۱۰۶) ماه صفر سال ۳۸ ه‍ لشکر امیر المؤ منین (علیه السلام ) مهیاى جنگ شدند، اما عمرو عاص حیله نمود و دستور داد تا قرآنها را بر سر نیزه کنند. صفوف جلو لشکر کفر و رقهایى از قرآن و در دیگر صفوف هر کس هر چه داشت بر سر نیزه کرد!! و فریاد مى زدند: لا حکم الا لله ! منافقین مانند اشعث بن قیس ، با تضعیف روحیه لشکر حضرت آنان را به اخیار حکمین ترغیب کردند. هر چه امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرمودند که این نیرنگ است ، و من کلام الله ناطق هستم نتیجه نداد. سرانجام قرار بر این شد که هر لشکر حکمى از جانب خود معین کند تا حکم ایشان را هر دو طرف بپذیرند.
معاویه عمرو عاص را معرفى کرد و امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرمود:((اگر ناچار هستیم ، عبدالله بن عباس ، و الا مالک اشتر نخعى حکم باشد((

اشعث و جماعت قراء و حافظین که بعدا جزء خوارج شدند راضى به هیچکدام از این دو نشدند و گفتند))فقط عبد الله بن قیس یعنى ابوموسى اشعرى ((. نفاق منافقین نتیجه داد و ابوموسى و عمرو عاص در))دومه الجندل ((- که قلعه اى است بین مدینه و شام – جمع شدند، و با توجه به عداوتى که هر دو نسبت به بنى هاشم خصوصا حضرت امیر المؤ منین (علیه السلام ) داشتند و با مکر و حیله عمرو عاص حضرت را به ظاهر عزل نمودند. ابوموس از جمله منافقینى بود که در شب عقبه (بعد از غدیر) قصد قتل پیامبر (صلى الله علیه و آله ) را داشتند(۱۰۷).
بدین ترتیب فرداى آن روز در بین جمعیت ابوموسى به عمرو گفت : تو بایست و معاویه را از امارت خلع کن ، تا من – على بن ابى طالب (علیه السلام ) را خلع نمایم . عمرو عاص گفت : من هرگز بر تو که عامل ابوبکر و عمر بوده اى و در ایمان و هجرت بر من تقدم داشته اى ، سبقت نمى گیرم ! ابن عباس گفت: ابوموسى ! پسر نابغه تو را فریب ندهد، ولى او به گفته ابن عباس گوش نداد و ایستاد و انگشتر از دست بیرون کرد و گفت : من على و معاویه را از خلافت عزل نمودم و ساکت شد.
عمرو عاص ملعون ایستاد و گفت ))مردم شنیدید که ابوموسى ، على از خلافت عزل کرد. من هم او را از خلافت عزل نموده ، و آن را براى معاویه بن ابى سفیان ثابت مى نمایم که او سزاوارتر است ، و من بعنوان منصوب کردن معاویه انگشتر به دست مى کنم ((!
حکمین براى عوامفریبى فحش و دشنام بسیارى به یکدیگر دادند و دست به گریبان یکدیگر شدند و شریح قاضى تازیانه اى بر سر عمرو عاص زد. ابوموسى از ترس اصحاب حضرت امیر المؤ منین (علیه السلام ) به مکه پناهنده شد. همه این مطالب در حالى بود که پیامبر (صلى الله علیه و آله ) در غزوه دومه الجندل ابوموسى را از این کار خبر دادند و فرمودند:حکمین در دومه الجندل گمراهند و گمراه مى کنند کسانى را که از آنها تبعیت کنند(۱۰۸)

امیر المؤ منین (علیه السلام ) پس از این واقعه در قنوت نوافل ابوموسى و سه نفر دیگر را این گونه لعن مى فرمود: الله العن معاویه و عمرا واباالاعور السلمى و اباموسى الاشعرى (۱۰۹).


مناسبت های چهاردهم صفر


۱٫ شهادت محمد بن ابى بکر
در این روز در سال ۳۸ ه‍ محمد بن ابى بکر در سن ۲۸ سالگى به دستور معاویه و عمرو عاص به وسیله زهر به شهادت رید، و به قولى در نیمه جمادى الثانى بوده است (۱۱۰).
بعد از شهادت ، او را در شکم حمار مرده اى گذاشتند و سوزاندند(۱۱۱). قبر منصور به او از مابقى بدن سوخته آن بزرگوار است . دشمنان اهل بیت )علیهم السلام ) هنگامى که کنار قبر آن بزرگوار مى روند پشت به قبر مى کنند و براى ابوبکر فاتحه مى خوانند!؟


مناسبت های پانزدهم صفر


۱٫ ابتداى بیمارى پیامبر (صلى الله علیه و آله( (۱۱۲)
بیمارى پیامبر (صلى الله علیه و آله ) که منجر به رحلت آن حضرت شد از نیمه ماه صفر آغاز شد.


مناسبت های بیستم صفر

۱٫ اربعین سید الشهداء (علیه السلام)
در چنین روزى چهل روز از فاجعه مولمه شهادت امام حسین (علیه السلام ) و اهل بیت و اصحاب باوفایش مى گذرد. بر دوستان و شیعیان اهل بیت (علیهم السلام) لازم است که با پوشیدن لباس مشکى ، تعطیل کار و برپایى مجلس عزا و شرکت در مجالس سینه زنى و ذکر مصیبت این روز را تعظیم نمایند.
۲٫
زیارت جابر از کربلا
در این روز در سال ۶۱ ه‍ جناب جابر بن عبد الله انصارى و همراهانش ‍ قریب به چهل روز بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام ) از مدینه به کربلا وارد شدند(۱۱۳). او به همراه عطیه قبر حبیبش سید الشهداء (علیه السلام ) را زیارت کرد.
۳٫
بازگشت اهل بیت (علیهم السلام ) به کربلا
بنابر مشهور در چنین روزى اهل بیت (علیهم السلام ) از شام به کربلا بازگشتند(۱۱۴).
۴٫
ملح شدن راءس مطهر امام حسین (علیه السلام ) به بدن مطهر
در این روز – بنا بر قول ید مرتضى – راءس شریف امام حسین (علیه السلام ) توسط امام زین العابدین (علیه السلام ) از شام به کربلا آورده شد و به بدن مطهر آن حضرت ملحق گردید(۱۱۵).


مناسبت های بیست و پنجم صفر


۱٫ طلب کتف توسط پیامبر (صلى الله علیه و آله(

در این روز پیامبر (صلى الله علیه و آله ) دوات و کتف طلبیدند تا بنویسند که خلافت بلافصل براى امیر المؤ منین (علیه السلام ) است ، ولى عمر مانع از این کار شد و به ساحت اقدس نبوى (صلى الله علیه و آله ) جسارت کرد و گفت: ان الرجل لیهجر:این مرد هذیان مى گوید!
همچنین پیامبر (صلى الله علیه و آله ) در این روز بر منبر رفتند و خطبه خواندن و مردم را موعظه نمودند و به پیروى از قرآن و عترت فراخواندند(۱۱۶).


مناسبت های بیست و ششم صفر


۱٫ تجهیز لشکر اسامه
در این روز در سال ۱۱ ه‍ پیامبر (صلى الله علیه و آله ) به عده اى خاص از صحابه و به خصوص ابوبکر و عمر و عثمان امر فرمودند براى سفر به روم و جنگ با رومیان به امیرى اسامه بن زید آماده شوند. آنان از این امر کراهت داشتند و نسبت به فرماندهى اسامه بر سپاه اسلام به خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله ) اعتراض کردند. حضرت فرمودند:خدا لعن کند کسى را که از لشکر اسامه تخلف کند، ولى با این همه ابوبکر و عمر و عثمان تخلف کردند و بازگشتند(۱۱۷)!


مناسبت های بیست و هشتم صفر


۱٫ شهادت رسول خدا (صلى الله علیه و آله(
شهادت جانگداز و مظلومانه اشرف مخلوقات خاتم الانبیاء محمد بن عبد الله (صلى الله علیه و آله ) در سال ۱۱ ه‍ در سن ۶۳ سالگى به وسیله سم (۱۱۸) بوده است ؛ و طبق روایاتى عایشه و حفصه آن حضرت را مسموم کرده اند(۱۱۹)!
در ۲۴ سفر بیمارى پیامبر (صلى الله علیه و آله ) شدت یافت(۱۲۰). پیامبر (صلى الله علیه و آله ) هنگام بیمارى فرمودند: حبیبم را نزد من حاضر کنید. عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند. پیامبر )صلى الله علیه و آله ) روى مبارک خویش را از آنان برگردانید و فرمود: حبیبم را نزدمن حاضر کنید. سپس دنبال على بن ابى طالب (علیه السلام ) فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت افتاد او را نزد خود خواند و کلماتى به حضرت فرمود. هنگامى که على بن ابى طالب (علیه السلام ) از نزد آن حضرت خارج شد، عمر و ابوبکر به او گفتند:خلیلت به تو چه گفت ؟ فرمود:هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز مى شود(۱۲۱).

وصایاى پیامبر (صلى الله علیه و آله(
پیامبر (صلى الله علیه و آله ) در لحظات آخر عمر خود وصیتهایى به امیر المؤ منین (علیه السلام ) فرمودند و جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقربین را بر آن وصیت شاهد گرفتند. از جمله آن کلمات که جبرئیل به پیامبر (صلى الله علیه و آله( مى فرمود و امیر المؤ منین (علیه السلام ) مى شنید این بود :خمست را غصب مى کنند و پرده احترامت (حرمتت ) را مى درند و محاسنت به خون سرت رنگین مى شود.
امیر المؤ منین (علیه السلام ) مى فرمایند: هه هنگامى که آن کلام را فهمیدم ، فریاد زدم و بر روى زمین افتادم. بعد فرمایشاتى به حضرت زهرا (علیه السلام ) و حسنین (علیهما السلام(Â فرمودند. سپس آن وصیت با چند مهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته دست بشر نبود) مهر شد و به امیر المؤ منین (علیه السلام ) تحویل داده شد(۱۲۲).

غسل و نماز بر بدن پیامبر (صلى الله علیه و آله(

امیر المؤ منین (علیه السلام ) پس از غسل دادن آن حضر به تنهایى بر ایشان نماز خواندند(۱۲۳).
مردم به جز اصحاب سقیفه در مسجد جمع شده بودند و در فکر نماز بر پیامبر (صلى الله علیه و آله ) و دفن حضرت بودند. امیر المؤ منین (علیه السلام ) آمدند و فرمودند: رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) امام ما است در زمان حیات و پس از وفاتش، کنایه از اینکه براى نماز بر بدن آن بزرگوار نماز به صورت جماعت نمى خوانیم . در این هنگام مردم دسته دسته داخل مى شدند و بدون امام آیه ان الله و ملائکته یصلون على النبى ، یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما(۱۲۴) را سه بار مى گفتند و بیرون مى آمدند.
دفن بدن مبارک پیامبر (صلى الله علیه و آله(
بعد حضرت مولى الموحدین (علیه السلام ) فرمودند: خداوند در هر مکانى که روح پیامبرش را قبض مى کند راضى است که در همان مکان دفن شود، و من آن حضرت را در حجره اى که از دنیا رفته دفن مى کنم.
امیر المؤ منین (علیه السلام( با کمک دیگران قبرى حفر کردند و بدن حضرت را داخل قبر قرار دادند. سپس آن حضرت داخل قبر رفت و صورت پیامبر (صلى الله علیه و آله ) را باز کرد و گونه راست را بر زمین گذاشته در لحد را بستند و خاک روى آن ریختند(۱۲۵).

خلاصه اى از زندگى پیامبر(صلى الله علیه و آله(
آن حضرت دو ماهه – و بنابر نقلى در حمل بودند – که پدر بزرگوارشان جناب عبدالله بن عبد المطلب (علیه السلام ) از دنیا رحلت فرمود. ۴ یا ۷ و یا ۸ ساله بودند که مادرشان آمنه بنت وهب در ابواء رحلت فرمود. ۸ سال و دو ماه و ده روز از سن شریفش گذشته بود که جد بزرگوارش جناب عبد المطلب (علیه السلام ) از دنیا رحلت فرمود.
۲۵
ساله بودند که با جناب خدیجه کبرى (علیها السلام ) ازدواج کردند و حضرت خدیجه (علیها السلام ) ۴۰ ساله بودند.
۳۰
سال از سن مبارک آن حضرت گذشته بود که حضرت امیر المؤ منین (علیه السلام( متولد شدند. در ۴۰ سالگى خداوند آن حضرت را به نبوت مبعوث فرمود. در ۴۵ سالگى به معراج تشریف بردند و در سال پنجم از بعثت ، حضرت فاطمه زهرا )علیها السلام ) متولد شدند.
۵۰
سال از عمر مبارکشان گذشته بود که جناب ابوطالب و خدیجه کبرى (علیهما السلام ) از دنیا رحلت نمودند.
در ۴۵ سالگى به معراج تشریف بردند. ۵۲ سال و یازده ماه و سیزده روز از سن مبارکشان گذشته بود که به مدینه منوره هجرت فرمودند. بعد از هجرت تقریبا ده سال در مدینه شرف حضور داشتند، تا آنکه در ۲۸ سفر سال ۱۱ ه‍ مسموما از دنیا رحلت فرمودند(۱۲۶).
هنگام رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله )، حضرت زهرا (علیها السلام ) بسیار مى گریست . حضرت او را نزد خود فراخواند و مطلبى فرمود که حزن و اندوه فاطمه )علیها السلام ) فرو نشست . وقتى علت را سؤ ال کردند آن حضرت فرمود: ((پدرم به من خبر داد که اولین نفر از اهل بیتش که به او ملحق مى شود منم و مدت این فراق طولانى نیست (۱۲۷)((.
۲٫
آغاز امامت امیر المؤ منین (علیه السلام(
اولین روز امامت حضرت امیر المؤ منین على بن ابى طالب (علیه السلام ) است ، و زیارت آن حضرت در این روز مستحب است (۱۲۸).
۳٫
آغاز غصب خلافت
اولین روز غصب ظالمانه خلافت و خانه نشین کردند امیر المؤ منین (علیه السلام ) و شکستن بیعت روز غدیر توسط اهل سقیفه بنى ساعده است(۱۲۹).
۴٫
شهادت امام حسن مجتبى (علیه السلام(
در این روز در سال ۵۰ ه‍ امام حسن مجتبى (علیه السلام ) به شهادت رسید(۱۳۰). بنابر قولى شهادت آن حضرت در ۷ صفر و بنابر قولى در ۵ ربیع الاول واقع شده است(۱۳۱).
جعده دختر اشعث بن قیس با زهرى که معاویه براى او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید در آورد: ولى به وعده خود وفا نکرد(۱۳۲).
مسمومیت حضرت
مسمومیت امام حسن (علیه السلام ) چهل روز طول کشید(۱۳۳). پس از ظهور اثرات سم بر بدن مبارک و فرا رسیدن وقت شهادت به سید الشهدا )علیه السلام ) فرمودند: مرا مسموم کرده اند و پاره هاى جگرم داخل طشت است . من از شما جدا مى شوم و به خداوند ملحق مى گردم ، و مى دانم چه کسى مرا مسموم کرده است ؛ ولى به حقى که بر شما دارم در این باره حرفى نزنید. وقتى من از دنیا رفتم چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدم پیامبر (صلى الله علیه و آله ) ببر تا با او تجدید عهد کنم . سپس مرا در بقیع کنار جده ام فاطمه بنت اسد (صلى الله علیه و آله ) دفن کنید. مى دانم مخالفین و معاندین گمان مى کنند شما مى خواهید مرا کنار پیامبر (صلى الله علیه و آله ) دفن کنید و مانع شما مى شوند. شما را به خدا قسم مى دهم که مبادا به خاطر من حتى به اندازه خون حجامت ریخته شود)). سپس آن حضرت مثل آنچه امیر المؤ منین (علیه السلام ) وصیت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیت نمود و از دنیا رفت.
تشییع جنازه حضرت
امام حسین (علیه السلام ) بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر (صلى الله علیه و آله ) حمل کردند. با دیدن این منظره براى مروان و بقیه بنى امیه که با سلاح و به همراهى عایشه آمده بودند شکى باقى نماند که مى خواهند آن حضرت را در کنار پیامبر (صلى الله علیه و آله ) دفن نمایند.
لذا آمدند و مانع شدند، و عایشه در حالى که سوار درازگوشى بود گفت : ((مرا با شما چه کار است که مى خواهید کسى را که من او را دوست ندارم در خانه من دفن کنید)). مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت ، و ابن عباس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گفتند: ((هرگز نمى شود که عثمان در بدترین مکانها دفن شود و حسن با رسول خدا به خاک سپرده شود((.
امام حسین (علیه السلام) فرمود: به خداوندى که مکه و حرم را محترم گردانیده ، حسن (علیه السلام ) فرزند على و فاطمه (علیهما السلام(سزاوارتر است بر پیامبر (صلى الله علیه و آله ) از کسانى که بدون اجازه داخل خانه او شده اند. بخدا قسم او سزاوارتر است از حمال خطاها عثمان ، که ابوذر را از مدینه بیرون کرد و…
عایشه جلو قبر پیامبر (صلى الله علیه و آله ) رفت و گفت : ((تا یک مو در سر من هست نخواهم گذاشت او را در این جا دفن کنید))! در اینجا بنى مروان جنازه آن حضرت را تیر باران کردند. بنى هاشم دست به شمشیر بردند. ولى امام حسین (علیه السلام ) مانع شده فرمودند: ((وصیت برادرم نباید ضایع شود)) و سپس ۷( تیر از جنازه آن حضرت بیرون کشیدند(۱۳۴)! و این در حالى بود که امام مجتبى (علیه السلام ) به امام حسین (علیه السلام ) خبر داده بودن که عایشه بعد از شهادت ایشان چه جنایتى را مرتکب مى شود(۱۳۵).
پس از آن حضرت سید الشهداء (علیه السلام ) کلماتى فرمودند که اگر وصیت برادرم نبود مى دانستید که شمشیرهاى الى در کجا و چگونه بر شما فرود مى آمد. سپس بدن مطهر آن حضرت را به بقیع آوردند و در کنار جده اش فاطمه بنت اسد (علیها السلام ) دفن نمودند(۱۳۶).
آقا حضرت مجتبى (علیه السلام ) داراى ۱۵ فرزند دختر و پسر بودند، ولى از جعده هیچ فرزندى نداشتند(۱۳۷).


مناسبت های آخر صفر


۱٫ شهادت امام رضا (علیه السلام(
حضرت ثامن الحجج مولانا على بن موسى الرضا (علیه السلام ) در سال ۲۰۳ ه‍ بنابر اصح (۱۳۸) دو سال پس از وفات حضرت معصومه (علیها السلام ) به شهادت رسیدند. سن مبارک حضرت ۴۹ یا ۵۵ سال بوده است (۱۳۹). بنابر نقلى در ۲۷ حضرت امام رضا (علیه السلام ) به شهادت رسیده اند(۱۴۰)، ولى مشهور آخر ماه صفر است . در ۲۸ سفر ماءمون انگور مسموم یا آب نار زهر آلود را به اجبار به حضرت امام رضا (علیه السلام ) خورانید(۱۴۱).
آزارهاى ماءمون نسبت به حضرت
ماءمون از آزار و جسارت نسبت به حضرت کوتاهى نکرد، و حتى حضرت را سه ماه در سرخس مقیدا زندانى کرد(۱۴۲).
پس از ولایتعهدى ، ابتداى گرفتارى آن حضرت به خاطر معاشرت باماءمون منافق ملعون بود. او به حسب ظاهر در تعظیم و احترام حضرت مى کوشید، اما در باطن با آزار و اذیت حجت خدا را به مرگ خویش راضى نموده بود.
مسمومیت حضرت
یاسر خادم مى گوید: هر جمعه که آن حضرت از مسجد جامع مراجعت مى کرد، با بدنى عرق دار و غبار آلود دستها را به درگاه الهى بر مى داشت و مى فرمود:((بارالها اگر فرج و گشایش کار من در مرگ من است ، مرگ مرا برسان )). آن حضرت پیوسته در غم و حزن بود تا در غربت رحلت فرمود(۱۴۳).
ماءمون پس از آنکه یک شبانه رز امر شهادت آن حضرت راکتمان کرد سراغ محمد پسر امام صادق (علیه السلام ) و جماعتى از آل ابوطالب فرستاد تا سلامت بدن امام را ببینند، و پس از آن شروع به گریه و زارى نمود(۱۴۴)!!
دفن بدن مبارک حضرت
پس از غسل و کفن و نماز بر بدن شریف حضرت که توسط امام جواد (علیه السلام) انجام شد آن حضرت را جلو قبر هارون در خانه حمید بن قحطبه ، مکان فعلى دفن کردند(۱۴۵). بنابر بعضى روایات ماءمون از ترس فتنه مردم دستور به دفن شبانه حضرت داد(۱۴۶).
مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال بود(۱۴۷) سن شریف امام جواد (علیه السلام ) هنگام شهادت امام رضا (علیه السلام ) ۷ سال و چند ماه بود(۱۴۸).
اقوال شهادت آن حضرت عبارتند از: ۲۳ ماه رمضان (۱۴۹)، ۱۷ صفر(۱۵۰)، ۲۷ صفر(۱۵۱)، ۱۴ صفر(۱۵۲)، ۲۱ ماه رمضان (۱۵۳)، و ۲۳ ذى القعده (۱۵۴)، بزرگان شیعه در کتب مختلف ماه شهادت را صفر و روز آن را اکثرا آخر صفر ذکر کرده اند، ولى ۲۹ یا ۳۰ روز بودن ماه صفر در سال شهادت را ذکر ننموده اند.

…………………………………………….

۷۶- قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۴۱٫ الوقایع و الحوادث : ج صفر ص ۵٫ مصباح کفعمى : ج ۲ ص ۵۹۶٫ تقویم المحسنین : ص ۱۵.
۷۷-
معالى السبطین : ج ۲ ص ۱۴۰٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۴.
۷۸-
الوقایع و الحوادث : ج ۵ ص ۶ – ۳۰٫ از مدینه تا مدینه : ص ۸۹۶ – ۸۹۹٫ همچنین اقتباس از ناسخ التواریخ عوالم العلوم ، مهیج الاحزان ، ریاض المصائب ، لهوف ، امالى صدوق ، الدمعه الساکبه.
۷۹-
قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۳۹٫ توضیح المقاصد: ص ۵٫ تتمه المنتهى : ص ۲۴ – ۲۹ فیض العلام : ص ۱۷۶.
۸۰-
تتمه المنتهى : ص ۲۳.
۸۱-
قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۵۳.
۸۲-
ارشاد: ج ۲ ص ۱۷۴٫ مصباح کفعمى : ج ۲ ص ۵۹۶.
۸۳-
قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۱۵.
۸۴-
مستدرک سفینه البحار: ج ۴ ص ۶۷
۸۵-الوقایع و الحوادث : ج ۵ ص ۷۰، ۷۴، ۷۵، ۸۱، از مدینه تا مدینه : ص ۹۶۳ – ۹۶۵.
۸۶-
دائره المعارف تشیع : ج ۸ ص ۳۱۳ – ۳۱۴٫ کامل بهائى : ج ۲ ص ۱۷۹٫ منتخب التواریخ: ص ۳۸۸٫ دائره المعارف الاسلامیه الشیعیه : ج ۱ جزء ۲ ص ۲۵٫ کتاب المنن (عبد الوهاب بن احمد شافعى مصرى شعرانى ) متوفى ۹۷۳ ق.
۸۷-
ابصار العین فى انصار الحسین (علیه السلام ): ص ۳۶۸٫ کشف الغمه : ج ۲ ص ۲۱۶. عوالم : جلد امام حسین (علیه السلام ): ص ۳۳۱٫ زندگانى چهارده معصوم (علیهم السلام ) (عمادزاده ): ج ۱ ص ‍ 633. نفس المهوم : ص ۴۱۴٫ کتاب المنن (عبد الوهاب بن احمد شافعى مصرى شعرانى ) متوفى ۹۷۳ ق . معالى السبطین : ج ۲ ص ۱۷۰٫ لهوف سید ابن طاووس . احقاق الحق : ج ۱۱ ص ۶۳۳٫ مبکى العیون . ستاره درخشان شام : ص ۱۶٫ سرگذشت جانسوز حضرت رقیه (علیه السلام ): ص ۲۷٫ الوقایع و الحوادث : ج ۳ ص ۱۹۲٫ حضرت رقیه (علیه السلام ) چاووش کربلا. سوگنامه آل محمد (علیهم السلام ): ص ۳۴۱٫ ثمرات الحیات : ج ۲ ص ۳۸٫ مختصر تاریخ دمشق: ج ۹ ص ۱۷۴٫ بحر الغرائب : ج ۲٫ ریاض القدس : ج ۲ ص ۲۳۷٫ زینب (علیه السلام ( فروغ تابان کوثر: ص ۳۷۰٫ رقیه (علیه السلام ): ص ۲۶٫ انوار الشهاده : ص ۲۴۲٫ تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سید الشهداء (علیه السلام ): ص ‍ 685.
۸۸-
توضیح المقاصد: ص ۶٫ مصباح کفعمى : ج ۲ ص ۵۹۸.
۸۹-
جلاء العیون : ج ۲۷۰٫ فیض العلام : ص ۱۸۴٫ بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۱۳۴.
۹۰-
اعلام الورى : ج ۲ ص ۶٫ توضیح المقاصد: ص ۶٫ مناقب ابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۳۴۹. مصباح کفعمى : ج ۲ ص ۵۹۶٫ بحار الانوار: ج ۴۸ ص ۹٫ جلاء العیون : ص ۵۲۴. کافى : ج ۳ ص ۵۰۷.
۹۱-
ریاحین الشریعه : ج ۳ ص ۱۸٫ بحار الانوار: ج ۴۸ ص ۱ – ۶.
۹۲-
جلاء العیون : ص ۵۲۴٫ منتخب التواریخ : ص ۵۱۶٫ منتهى الآمال : ج ۲ ص ۱۸۱.
۹۳-
مراقد المعارف : ج ۱ ص ۳۵۵.
۹۴-
الوقایع و الحوادث : ج صفر ص ۲۷۰٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۴.
۹۵-
سلمان بن الاسلام : ص ۱.
۹۶-
قسمتى از زیارت حضرت سلمان (رحمه الله ). بحار الانوار: ج ۹۹ ص ۲۸۹٫ نفس الرحمن فى فضائل سلمان : ص ۶۴۰.
۹۷-
اختصاص : ص ۴.
۹۸-
اختصاص : ص ۸.
۹۹-
اوقایع و الحوادث : ج ۵ ص ۳۲۵.
۱۰۰-
بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۱۳۵.
۱۰۱-
توضیح المقاصد: ص ۱۶٫ فیض العلام : ص ۱۸۹٫ مراقد المعارف : ج ۲ ص ۱۰۰.
۱۰۲-
تتمه المنتهى : ص ۲۶، ۲۷
۱۰۳- بحار الانوار: ج ۵۶ ص ۱۳۸٫ مناقب ابن شهر آشوب : ج ۳ ص ۲۲۰.
۱۰۴-
منتخب التواریخ : ص ۱۶۳ – ۱۶۴.
۱۰۵-
قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۸۵.
۱۰۶-
مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۴.
۱۰۷-
شرح ابن ابى الحدید: ج ۱۳ ص ۳۱۴، ۳۱۵.
۱۰۸-
منتخب التواریخ : ص ۱۶۷٫ تتمه المنتهى : ص ۳۰ – ۳۱٫ شرح ابن ابى الحدید: ج ۱۳ ص ۳۱۵.
۱۰۹-
شرح ابن ابى الحدید: ج ۱۳ ص ۳۱۵.
۱۱۰-
فیض العلام : ص ۲۴۹٫ مصباح المتهجد: ص ۷۳۳.
۱۱۱-
قلاد النحور: ج محرم و صفر، ص ۳۹۵٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۴.
۱۱۲-
بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۳، ج ۳۷ ص ۱۱۶.
۱۱۳-
توضیح المقاصد: ص ۶ – ۷.
۱۱۴-
مسار الشعیه : ص ۲۶٫ العدد القویه : ص ۲۱۹٫ وسائل الشیعه : ج ۱۴ ص ۴۷۸٫ مصباح المتهجد: ص ‍ 730. زاد المعاد: ص ۳۲۸٫ معالى السبطین : ج ۲ ص ۱۹۱٫ فیض العلام : ص ۱۹۵٫ بحار الانوار: ج ۹۷ ص ‍ 329. مصباح کفعمى : ج ۲ ص ۵۹۶.
۱۱۵-
بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۱۹۹.
۱۱۶-
مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲)۵٫ بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۷۳.
۱۱۷-
بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۲۸، ج ۲۱ ص ۴۱۰، طبقات ابن سعد: ج ۲ ص ۱۳۶ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۵.
۱۱۸-
اعلام الورى : ج ۱ ص ۸۰٫ بحار الانوار: ج ۱۷ ص ۴۰۶٫ اثبات الهداه : ج ۱ ص ۶۰۴. الخرائج و الجرائح : ج ۱ ص ۲۷٫ بصادر الدرجات : ص ۵۰۳٫ محاسن برقى : ج ۲ ص ۲۶۲٫ جامع الاصول : ج ۱۱ ص ۳۸٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۵٫ الطبقات الکبرى : ج ۲ ص ۱۵۴٫ سنن ابى داود: ج ۴ ص ‍ 174.
۱۱۹-
تفسیر صافى : ج ۱ ص ۳۸۹.
۱۲۰-
مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۵.
۱۲۱-
کافى : ج ۲ ص ۶۱٫ بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۷۳.
۱۲۲-
کافى : ج ۲ ص ۳۲ – ۳۳.
۱۲۳-
ارشاد: ج ۱ ص ۱۸۸ – ۱۸۹.
۱۲۴-
سوره احزاب : آیه ۵۶.
۱۲۵-
ارشاد: ج ۱ ص ۱۸۸ – ۱۸۹.
۱۲۶-
منتخب التواریخ : ص ۳۶ تا ۴۶.
۱۲۷-
ارشاد: ج ۱ ص ۱۸۷.
۱۲۸-
بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۸۴.
۱۲۹-
تتمه المنتهى : ص ۹.
۱۳۰-
اعلام الورى : ج ۱ ص ۴۰۳٫ بحار الانوار: ج ۹۵ ص ۲۰۰٫ مسار الشیعه : ص ۲۷٫ فیض العلام : ص ‍ 199. کافى : ج ۱ ص ۴۶۱٫ مننتهى الآمال : ج ۱ ص ۲۳۱٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۵٫ العدد القویه : ص ۳۵۰.
۱۳۱-
بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۱۶۱.
۱۳۲-
ارشاد: ج ۲ ص ۱۶٫ کافى : ج ۲ ص ۴۸۱٫ بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۱۴۹٫ تاریخ الخلفاء نص ۱۹۲.
۱۳۳-
تتمه المنتهى : ص ۴۱.
۱۳۴-
منتهى الآمال : ج ۱ ص ۲۳۵.
۱۳۵-
مجمع البحرین : ج ۱ ص ۴۵۴.
۱۳۶-
ارشاد: ج ۲ ص ۱۷ – ۱۹٫ بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۱۵۶.
۱۳۷-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۰.
۱۳۸-
کافى : ج ۲ ص ۵۲۸٫ فیض العلام : ص ۲۰۰٫ بحار الانوار: ج ۴۹ ص ۲۹۲٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۵٫ منتخب التواریخ : ص ۵۷۸.
۱۳۹-
کشف الغمه : ج ۲ ص ۲۶۷٫ بحار الانوار: ج ۴۹ ص ۲۹۲.
۱۴۰-
تاج الموالید: ص ۵۰.
۱۴۱-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۷۰٫ مستدرک سفینه البحار: ج ۶ ص ۲۹۵٫ جلاء العیون : ص ۵۵۱٫ مروج الذهب : ج ۴ ص ۲۸٫ بحارالانوار: ج ۴۹ ص ۲۹۸.
۱۴۲-
منتخب التواریخ : ص ۵۸۰.
۱۴۳-
فیض العلام : ص ۹۹٫ تتمه المنتهى : ص ۲۸۰٫ وسائل الشیعه : ج ۲ ص ۶۵۹.
۱۴۴-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۷۱.
۱۴۵-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۷۱٫ فیض العلام ص ۹۹.
۱۴۶-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۷۱٫ فیض العلام : ص ۹۹.
۱۴۷-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۴۷.
۱۴۸-
ارشاد: ج ۲ ص ۲۷۱٫ فیض العلام : ص ۹۹.
۱۴۹-
کشف الغمه : ج ۲ ص ۲۹۷٫ العدد القویه : ص ۲۷۷.
۱۵۰-
مصباح کفعمى : ج ۲ ص ۵۹۶.
۱۵۱-
تاج الموالید: ص ۵۰.
۱۵۲-
منتهى الآمال : ج ۲ ص ۳۱۲.
۱۵۳-
منتخب التواریخ : ص ۵۷۷.
۱۵۴-
منتخ التواریخ : ص ۵۷۷٫ العدد القویه : ص
۲۷۵.

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=778

مطالب مشابه

  • شرح جدید دعای مکارم الاخلاق: جلسه دوم
  • دستورالعملی برای رهایی از نفس
  • شرح حدیثی با موضوع اخلاق حضرت پیامبر اکرم (ص)
  • بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شب و روز اربعین سال 1442 ه.ق
  • دیدار آیت الله کمیلی با اعضای جنبش مقاومت اسلامی نُجَباء
  • بسته صوتی سخنرانی‌های حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در ماه صفر
  • گزارش سفر به عتبات عالیات در ماه صفر  1443 ه.ق
  • ️روح بلند عبد صالح خدا حاج محمد ابراهیم اسلامیه به ملکوت اعلی واصل گشت.
  • علامه حسن‌زاده آملی دار فانی را وداع گفت
  • توصیه‌های حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در خصوص روز اربعین

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

مجموعه سخنرانی‌های آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله» در ماه محرم ۱۴۴۶ ه.ق
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
خرید کتاب مطلع معرفت نفس
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل
کانال رسمی آیت الله کمیلی خراسانی در پیام رسان ایتا

تقویم سلوکی

  • اعمال ماه محرم الحرام
  • مناسبتها
  • فضیلت

تبلیغات

پایگاه تخصصی عرفان عملی شیعی

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد