• فارسی
  • العربية
  • English
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سوال

امروز : دوشنبه, ۲۵ آذر , ۱۳۹۸

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
    • بیانات
      • بیانات اخلاقی
      • بیانات عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • رساله نورالوحده
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعاي مكارم الاخلاق
    • ارسال سوال
      • گلچيني از پرسش و پاسخ
      • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • عرفان بانوان
    • مباحث فقهی
    • خاطرات
    • دیدار با علما
    • دانلود صوت
    • مقالات
    • مصاحبه و رسانه
    • کلیپ تصویری
    • نگارخانه
    • اخبار
    • فروشگاه
  • خانه
  • آشنایی با استاد
  • بیانات
    • بیانات اخلاقی
    • بیانات عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • رساله نورالوحده
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعاي مكارم الاخلاق
  • ارسال سوال
    • گلچيني از پرسش و پاسخ
    • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • عرفان بانوان
  • مباحث فقهی
  • خاطرات
  • دیدار با علما
  • دانلود صوت
  • مقالات
  • مصاحبه و رسانه
  • کلیپ تصویری
  • نگارخانه
  • اخبار
  • فروشگاه
رسالۀ لب اللباب

13 می, 2019

کد مطلب : 22848

متن بیانات+دانلود صوت

بیانات آیت‌الله کمیلی خراسانی در شرح رسالۀ لب‌اللباب؛ منزل ثبات و دوام (قسمت اول)

اگر عملی را که برای خدا شروع کرده‌اید ترک کنید، همان عمل با شما به خصومت برمی‌خیزد و می‌گوید چرا من را ترک می‌کنی؟

بازدیدها: 174

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دانلود صوت بیانات آیت الله کمیلی حفظه الله در شرح رسالۀ لب اللباب؛منزل ثبات و دوام (جلسه اول)

مدت زمان: ۰۰:۲۶:۳۷

دانلود فایل صوتی سخنرانی


بیانات آیت‌الله کمیلی خراسانی در شرح رسالۀ لب‌اللباب

منزل ثبات و دوام (قسمت اول)

منزل پنجم از منازل بیست و پنج‌گانۀ کتاب شریف رسالۀ لب اللباب، منزل ثبات و دوام است. رسالۀ لب اللباب برگرفته از رسالۀ سید بحرالعلوم است. لذا خوب است که قبل از پرداختن به متن این کتاب، بخشی از متن رسالۀ سیر و سلوک سید بحرالعلوم را قرائت کنیم. سید بحرالعلوم در صفحۀ ۱۴۹ این رساله بعد از نام بردن از چهار منزل، وارد منزل ثبات و دوام می‌شود و می‌فرماید:

«تا هر حالي‌ مقامي‌ شود، چه‌ قليل‌ عمل،‌ بادوام‌ افضل‌ است‌ از كثير آن‌ بدون‌ آن‌؛ كه‌ در حديث،‌ أبي‌ جعفر -عليه‌ السّلام-‌ در روايت‌ زراره‌ فرموده‌ است: «أحَبُّ الأعْمَالِ إلی‌ اللهِ مادَاوَمَ عَلَيْهِ العَبْدُ وَ إنْ قلَّ»»؛

بهترین عمل در پیشگاه خدا، عملی است که بندۀ خدا با وجود کم بودن به‌صورت مداوم انجام دهد.

سپس سید می‌فرماید:

«و مراد از ثبات‌ آن است‌ كه‌ هر آنچه‌ را كه‌ عزم‌ و وفا نمود، بر آن‌ ثبات‌ ورزد و از آن‌ تخلّف‌ نكند.»؛

 ایشان عزم و وفا را در منازل پیشین بیان فرمودند. می‌فرمایند: همان اموری که در آن برای شخص سالک، عزیمت، اراده و وفاداری حاصل شده را باید به‌صورت دائم و ثابت در خود ایجاد کند و از آن‌ها تخلف عملی نداشته باشد.

بعد می‌فرمایند:

«و در تخلّف‌ آن‌ خوف‌ خطر است‌؛ چه‌ حقيقت‌ عمل‌ بعد از ترك‌ آن‌ به‌ مخاصمت‌ برمی‌خیزد.»؛

اگر عملی را که برای خدا شروع کرده‌اید ترک کنید، همان عمل به خصومت برمی‌خیزد و می‌گوید چرا من را ترک می‌کنی؟ چرا عملی را که در ابتدا با آن‌ همه، اراده و شوق، شروع کردی، ادامه نمی‌دهی؟ لذا می‌فرماید: برای بندۀ خدا خوفِ خطر [وجود] دارد. چرا؟ چون بعداً همین اعمال، دشمن و خصم انسان می‌شوند.

 «پس تا جزم بر وفا و ثبات ننماید، بر عملی عزم نکند»؛

یعنی عزم، وفا و ثبات با همدیگر و پشت سر یکدیگر هستند.  

«و از اين‌ راه‌ به‌ رفق‌، مأمور شده‌ كه‌ به‌تدریج‌ بدن‌ و نفس‌ را تحت‌ اطاعت‌ خود درآورد تا تواند بر مافوق‌ آنچه‌ مُزاول‌ [مقابل] آن است، ثبات‌ ورزد.»

 می‌فرماید: اینکه ما گفتیم نباید ترک کنید، امری نیست که یک‌دفعه حاصل شود. باید توجه کنیم که ثبات و استقامت در این راه یک امر تدریجی است؛ نمی‌توان فشار زیادی به بدن  تحمیل کرد. باید صبر کرد تا این عمل به‌تدریج به‌صورت ثبات و ثابت درآید.

«و مادامی‌که‌ ثبات‌ در مرحله‌ای را جازم‌ نباشد عازم‌ آن‌ نگردد و در مرحله سابق‌ توقّف‌ كند.»؛

می‌فرمایند، وقتی‌ کارهای سلوکی را شروع می‌کنید باید در هر مرحله‌ای که هستید، نیت ثبات و دوام آن عبادت‌ها و ریاضت‌ها و اموری که انجام می‌دهید [را در نظر بگیرید] ولو بخواهید آن‌ها را در آینده در خودتان برقرار کنید؛ چون اگر این نیت را نداشته باشید که این کار مطلوب را تا به آخر به‌صورت مستمر انجام دهید ممکن است که در میانۀ راه از دست شما فرار کند و خارج بشود.

«و اين‌ توقّف‌ را به‌ جهت‌ حصول‌ مقام‌ در حالِ اول‌، اهل‌ سلوك‌ به‌منزلۀ قصد اقامۀ در منزلي‌ مي‌شمارند و ثباتي‌ كه‌ مذكور شد يكي‌ از درجات‌ صبر است‌.»

در این قسمت دو مطلب وجود دارد:

۱- وقتی‌که انسان عملی را شروع می‌کند.

۲- وقتی‌که این عمل به‌صورت مقام در می‌آید. مقام یعنی چه؟ یعنی اقامت پیدا کند. مثلاً در نماز، «اقیموا الصلاه» گفته‌اند؛ نگفته‌اند که نماز را بخوانید بلکه گفته‌اند نماز را برپا کنید؛ یعنی ثبات آثار نماز را در خودتان داشته باشید. باید در نظر داشته باشید که وقتی به منزل ثبات رسیدید آن حالات خوبی که برایتان پیش می‌آید به‌صورت مستمر و ثابت درآید تا به درجۀ مقام برسند؛ وقتی‌ به درجه مقام رسیدند، رفتن و جدا شدنشان سخت می‌شود. چرا؟ چون مقام شده است؛ یعنی با خلق‌وخوی و گوشت و پوست شما [عجین شده است.] لذا تمامی این احوال خوب به‌صورت یک خوی در می‌آید و خیلی مشکل است که از شما جدا شود. سپس فرمودند که توقف در این راه صحیح نیست؛ مگر بخواهید این حالت را که در درجۀ اول و ابتدایی است، به صورت آهسته شروع کنید تا به‌کلی از دستتان بیرون نرود. اگر یک وقفۀ تدریجی پیش آمد نه وقفه‌ای که به‌کلی از دست برود، در رسیدن به سرمنزل مقام مشکلی پیش نخواهد آمد. سپس می‌فرماید: ثباتی که گفته شد یکی از درجات صبر است. معنای کلمۀ صبر، صبور بودن، صابرین و صبر داشتن چیست؟ یعنی انسان بتواند روی یک کاری ثابت بماند. پس ثبات، از درجات صبر به دست می‌آید؛ و خلاصه آنکه صبوری در این منزل برای اهل سلوک بسیار لازم است.

و اما در صفحۀ ۱۰۸ رسالۀ لب اللباب، توضیحاتی در خصوص منزل پنجم با عنوان ثبات و دوام آمده است؛ ما عبارت کتاب را می‌خوانیم و اگر یکجایی احتیاج به توضیح داشت توضیح می‌دهیم. می‌فرمایند؛

پنجم، ثبات و دوام است. « توضیح این معنی احتیاج به ذکر مقدمه‌ای دارد و آن اینکه: آنچه از اخبار و آیات استفاده می‌شود آن است که آنچه از ذوات خارجیّه که با حسّ ما مدرک می‌شود و آنچه از افعال که در خارج به‌جا می‌آوریم و در جهان مادّه صورت تحقّقی به خود می‌گیرد دارای حقایقی هستند ماوراء این تجسمات خارجیّۀ مادّیّۀ جسمانیّه، و ماوراء این ظواهر و محسوسات حقایقی است عالی‌مرتبه و مجرّد از لباس مادّه و زمان و مکان و سایر عوارض آن؛ و چون آن حقایق از مقام واقعیت خود تنزّل کند به این صور مادّیّۀ مدرکۀ در جهان خارج تجسّم پیدا می‌کند.»؛

 می‌فرمایند: ماهیت هر عمل، ذات، شیء و فعلی در این جهان، یک صورت واقعی و یک صورت ظاهری دارد. یک‌وقت این اشیاء را به همین صور مادی، متعین و محسوس می‌بینید ولی یک‌وقت به‌دنبال حقیقت آن‌ها هستید؛ به‌نحوی که می‌خواهید حقیقت آن‌ها را  از این صور مادیه پیدا کنید. خداوند در آیۀ ۲۱ سورۀ حجر می‌فرمایند: «وَ انْ مِنْ شَیْ‌ءٍ الا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ الا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»، یعنی هیچ‌چیز نیست مگر اینکه خزائن آن نزد ماست و جز به‌اندازۀ معلومی فرو نمی‌فرستیم. اینکه می‌فرمایند: خزینه، مخزن و حقیقتش در دست ماست یعنی نباید این افعال و اشیاء را به همین صورت ظاهری‌شان ببینید. وقتی آن‌ها را در مسئله وحدت به خدا نسبت دادیم یک نورانیت و حقیقت دیگری پیدا می‌کند. ایشان می‌فرمایند که این آیه‌ای که قرائت شد به همین مطلب دلالت دارد. سپس ایشان توضیح دیگری ارائه می‌فرمایند که خوب به آن توجه بفرمایید!

«به‌طور اجمال تفسیر آن این است که: به‌طورکلی و عموم، آنچه در این جهان مادّه، تحقّق دارد قبل از تحقّق خارجی خود دارای حقیقتی دیگر بوده بدون لباس تقدیر و اندازه، و لکن در موقع نزول و تنزیل طبق علم باری‌تعالی به‌اندازه‌های معیّن و مشخص اندازه‌گیری شده و به تقدیرات الهی مقدّر و محدود گردیده است.»؛

 یعنی خداوند به‌اندازۀ دریافت ما، اشیاء و عوالمی را برای ما پیش می‌آورد؛ ولی هرکدام از این عوالم، حالات و افعالی که در حال تغییر و تقلب به آن هستیم، در پیشگاه خدا یک عالم خیلی وسیع‌تری دارد؛ ولی ما بعلت داشتن فهم ناقص می‌توانیم به آ‌ن‌ها به همین صورت محدود نگاه کنیم. اما با رفتن به عالم توحید، می‌توانیم آن‌ها را با یک وسعت بیشتر و یک فضای بهتری درک کنیم. سپس می‌فرمایند در آیۀ ۲۲ سورۀ حدید می‌خوانیم: «مَا اصَابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الْأرْضِ وَ لا فی انْفُسِکُمْ الا فی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ انْ نَبْرَأَهَا انَّ ذَلِکَ عَلَی اللَهِ یَسِیرٌ».

 خداوند می‌فرمایند: هیچ مصیبتی به شما در زمین و جان‌هایتان نمی‌رسد مگر اینکه قبل از اندازه دادن به آن‌ها و آفریده شدن بر تقدیر معین در عالم قدر، اصل آن در عالم قضای کلی و کتاب لوح محفوظ موجود است و این برای خدا آسان است. این مطلب نیز در راستای تأیید مطلبی است که پیش‌تر به آن اشاره شد. یعنی در عالم ماده با هر فعل، شیء و ذاتی که برخورد داریم، با یک تعینات و تقدیراتی در نظر ما جلوه می‌کند؛ اما سعۀ وجودی کسانی که موحد کامل می‌شوند و وارد عالم توحید می‌شوند، خیلی بیش‌تر است. اشیاء، موجودات و امور مادی که خلق‌شده از نظر ما با یک اندازه و محدودیتی است که به خاطر ضیق فهم بشر به این صورت درآمده است.

لذا می‌فرماید:

«صورت خارجیّه هر شیئی چون مقدّر و محدود است و مبتلا به عوارض مادّیّه از کون و فساد است دستخوش فنا و زوال و نفاد است: «مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ مَا عِنْدَ اللَهِ بَاقٍ»»؛

یعنی هر آنچه که در نزد شما است قابل زوال است و آنچه که در عالم بقا نزد خدا می‌رود وضعیت دیگری پیدا می‌کند که قابل زوال نیست.

«لیکن این حقایق عالیۀ مجرّده که – حکم خزائن را در آیۀ قبلی خواندیم- حکم خزائن دارند و وجهۀ آنان وجهۀ تجرّد و ملکوتی است جز ثبات و دوام و کلیّت چیز بر آن‌ها مترتّب نمی‌گردد.»؛

ایشان مطلب را بسط دادند تا به موضوع ثبات و دوام که منزل پنجم است برسند. شما یک‌وقت به این اعمال سلوکی به یک نظر جزئی و محدود نگاه نکنید! این‌ها در عالم خود خیلی اعتبار دارد؛ یعنی اگر از این عوارضات مادی به عالم بالا تجرد پیدا کنند ارزش هر عمل صالحی خیلی زیاد است و سعۀ وجودی‌اش بسیار زیاد است؛ به‌طوری که در آنجا نمی‌شود بر روی این‌ها، اسم فانی گذاشت. آنجا «وَ مَا عِنْدَ اللَهِ بَاقٍ» است؛ یعنی هرچه به آنجا می‌رود، بقا و دوام پیدا می‌کند. پس آن حدیثی که «متّفق علیه بین الفریقین» آمده اشاره به همین معنا و حقیقت دارد. – فریقین یعنی این روایت را اهل  سنت و اهل تشیع در کتاب‌هایشان آورده‌اند.- روایت از این ‌قرار است: «نحن معاشر الأنبیاء اُمِرنا ان نکلّم النّاس علی قدر عقولهم»؛ یعنی ما معاشر پیامبران از طرف خدا مأموریم که با مردم به‌اندازۀ فهمشان صحبت کنیم. این مطلب نشان می‌دهد که این مطالب و موضوعات از نظر ما در یک محدوده‌ای قرار می‌گیرد که آن‌هایی که اهل تجرد و روح توحیدی هستند به این محدوده معین نگاه نمی‌کنند و برای هر شیئی با انتساب به خدا و لوح محفوظ، یک عوالم و حقایقی قائل هستند. لذا ایشان می‌فرمایند:

«حدیثی که خواندیم راجع به جهت بیان کیفیات حقایق است نه کمّیّات آن‌ها»؛

کمیت ممکن است محدود باشد ولی کیفیت و حقیقت، یک عالم دیگری دارد.

«و دلالت دارد بر آنکه ما گروه پیامبران الهی پیوسته حقایق عالیه را تنزّل داده، موافق بافهم و ادراک شنونده بیان می‌کنیم؛ و این به جهت آن است که عقول بشری در دنیا به علّت توجّه و التفات به زینت‌های دنیا و زخارف دنیا و آرزوهای پوچ و طولانی تیره و کدر شده است و نمی‌تواند آن حقایق را به همان درجه از صفا و واقعیتی که دارد ادراک کند، لذا انبیاء عظام مانند کسی که بخواهد حقیقتی را برای کودکان ساده‌لوح بیان کند»؛

شما می‌بینید که برنامۀ کودک در تلویزیون چگونه است؟ اگر بخواهند مطلب را به صورت دیگری برای کودک مطرح کنند او نخواهد فهمید. لذا آن‌قدر ساده‌اش می‌کنند تا یک‌چیزی از این مطلب متوجه بشود؛ که بعدها نیز درک و عقل کودک با افزایش سن، بیشتر می‌شود. لذا ما که آلودۀ به این دنیا و طبیعت هستیم، هرچقدر از این هوای مادیت و طبیعت فاصله بگیریم، مسائل ملکوتی و حقایق اشیاء را بهتر می‌توانیم درک کنیم. لذا در دعا آمده است که: «اللهم ارنا الاشیاء کما هی»؛ یعنی خدایا هر چیزی را همان‌طور که واقعیت دارد به من ارائه بده نه به آن‌صورت ظاهری که دارد! پس ما نیز حکم آن کودک را داریم؛ ولی خودمان را می‌توانیم با سیر و سلوک روحی و معنوی به یکجایی برسانیم که از آن حالت بچه‌گانه و کودکانه خارج شویم.

 می‌فرماید:

«نمی‌تواند آن حقایق را به همان درجه از صفا و واقعیت ادراک کند و لذا پیامبران عظام – مانند کسی که بخواهد حقیقت را برای کودکان ساده‌لوح بیان کنند، مجبورند آن حقیقت را تنزل داده و از آن، تعابیری که موافق ادراک محسوسات آن کودکان است بنمایند.»؛

ایشان این مثال را بیان فرمودند تا ما بفهمیم که در کجا هستیم و چگونه باید با اشیاء برخورد کنیم.

می‌فرماید:

«پیغمبران عظام به‌وسیلۀ مقام شرع و شریعت که پاسدار آن هستند چه‌بسا از آن حقایق زنده تعابیری نموده‌اند که می‌رساند آن حقایق فاقد حس و شعورند و حال‌آنکه هر یک از این ظواهر شرعیّه از نماز و روزه و حج و جهاد و صله‌رحم و صدقات و امربه‌معروف و نهی از منکر و غیر این‌ها دارای حقیقتی هستند زنده و باشعور و ادراک؛»

یعنی همین نمازی که شما می‌خوانید،[شامل] رکوع، سجود و حرکاتی است که این مجموعۀ حرکات به‌صورت یک نماز درمی‌آید. نماز نیز یک موجود زنده است. روزه، اعمال، افعال و کارهای سلوکی نیز همین‌گونه هستند و برای خود یک واقعیت و حقیقتی دارند؛ اما چه کسانی متوجه این مطلب می‌شوند؟ آن‌هایی که در این راه استقامت دارند؛ آن‌هایی که به منزل ثبات و دوام رسیده‌اند؛ آن‌هایی که در این راه ثابت‌قدم ماندند و به‌تدریج می‌توانند به این نکات عمیق عرفانی پی ببرند.

وصلی الله علی‌محمد و آله الطاهرین.

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=22848

مطالب مشابه

  • شرح رسالۀ لب‌اللباب منزل ثبات و دوام صفحات۱۱۱ الی ۱۱۳
  • بیانات حضرت آیت الله کمیلی در خصوص هدایت بندگان توسط خداوند در شرح رساله لب اللباب
  • انکشاف عوالم چهارگانۀ توحید در اثر مراقبۀ تام و توجه به نفس
  • بیانات آیت الله کمیلی در شرح رساله لب اللباب : منزل وفا
  • معرفت نفس در شرح رسالۀ لب اللباب

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

سالك بايد در برابر آزار ديگران صبور باشد

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله»

ارتباط با استاد

  • ارسال سوال
  • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • آرشیو پرسش و پاسخ
    • دیدار با استاد
    • راهنمایی سلوکی

تقویم سلوکی

  • اعمال و مناسبت های ماه ربیع الثانی

ربیع الثانی

تبلیغات

وب سايت تخصصي عرفان عملي شيعي

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • خاطرات
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد