کلام ربیع بن خثیم در مدح گمنامی
«قَالَ رَبِیعُ بْنُ خُیْثَمٍ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ الْیَوْمَ فِی مَوْضِعٍ لَا تَعْرِفُ وَ لَا تُعْرَفُ فَافْعَلْ»؛{۱} حضرت صادق علیه السلام در این بخش به کلمات ربیع میپردازد. رَبیع بنِ خُثَیم یا خُیثَم از زُهّادِ هشتگانه {۲} است که بنا بر منابع تاریخی در کوفه و هنگام حکومت عبیدالله بن زیاد درگذشته است.{۳و ۴} ربیع گفته است اگر بتوانی در جایی زندگی کن که مردم تو را نشناسند و تو هم مردم را نشناسی؛ بعد تأکید کرده: «فَافْعَلْ»؛ یعنی این کار را برای عزلت باید انجام بدهی، باید در جامعه گمنام باشی؛ چون اگر شهرت پیدا کنی میآیند تو را مشغول میکنند و نمیگذارند که مشغول حال معنوی و سیر و سلوکت باشی.
منظور از این شهرت، شهرتهای مضرّ است که انسان بخواهد در جامعه، یک مقام و منالی، جاه و موقعیّتی پیدا کند و خودش این کار را دنبال کند؛ اگر خودش این کار را انجام دهد، از سیر و سلوکش میافتد؛ ولی گاهی اوقات میبینی که خدا نام نیک را در جامعه، برای مؤمن پیش میآورد؛ یعنی یک وقتی شما دنبال شهرت میروی، یکوقتی هم شهرت، خودش دنبال شما میآید. در بعضی روایات {۵} هست که اگر تو دنیا را دنبال نکنی، دنیا تو را دنبال میکند. اینکه از جانب غیب و خدا بیاید خیلی خوب است.
از باب نمونه دو روایت از معصومین ذکر میکنیم:
روایت۱- «یَا عَلِیُّ أَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى الدُّنْیَا اخْدُمِی مَنْ خَدَمَنِی وَ أَتْعِبِی مَنْ خَدَمَک»؛ یا علی! خداوند متعال یه دنیا وحی کرد کسی که به من خدمت کند، به او خدمت کن و کسی را که به تو خدمت کند، برنجان.
روایت ۲: «الرِّزْقُ رِزْقَانِ طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْیَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى یُخْرِجَهُ عَنْهَا وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَهَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیَا حَتَّى یَسْتَوْفِیَ [مِنْهَا رِزْقَهُ] رِزْقَهُ مِنْهَا»؛ رزق دو نوع است: رزقى که انسان را مىطلبد و رزقى که انسان آن را میجوید؛ آن که دنیا را مىطلبد مرگ دنبال اوست تا او را از دنیا بیرون ببرد و آن که آخرت را مىخواهد دنیا به دنبال اوست تا رزقش را به طور کامل از دنیا بستاند. تحلیل ما نسبت به این گفتۀ «ربیع بن خیثم» این است. البته این سخنان، تنها سخن ربیع نیست؛ بلکه در روایات ائمه علیهم السلام هم آمده است.
اینکه میگوید شما باید جایی را در جامعه انتخاب کنی که نه مردم سراغ تو بیایند و نه تو به سراغ مردم بروی؛ یعنی شناخته نشوی، این در جوامع اهل فسق و فجور است، در میان مردمی است که تو را از یاد خدا باز میدارند و الّا اگر وظیفه اقتضا کند که انسان امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ کند، بعد از آنکه کمالات انسانی را در خودش به وجود آورد، میتواند به میان مردم برود و به وظیفهاش عمل کند؛ چون بعضی از وعّاظ هستند که هنوز در خودشان موعظه را ایجاد نکردهاند، یکدفعه بالای منبر میروند مردم را موعظه میکنند، در صورتی که این درست نیست؛ اول باید خودش را ساخته باشد تا کلامش در مردم تأثیر کند.
پی نوشت:
۱-مصباح الشریعه
۲-زهاد ثمانیه عبارتند از: عامر بن عبدالقیس، اویس قرنی، هرم بن حیان، ربیع بن خثیم، مسروق بن الأجدع، اسود بن یزید، ابومسلم خولانی، حسن بصری. ابوحیان توحیدی، البصائر و الذخائر، ج ۵، ص ۱۱۴؛ یوسف بن عبدالرحمن مزی، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، ج ۹، ص ۷۳٫
۳-ابن سعد کاتب واقدی، الطبقات الکبری، ج ۶، ص ۲۲۷٫
۴-مزار معروف به «خواجه ربیع» در مشهد مقدس که هر ساله زائران بسیاری را پذیراست، به احتمال زیاد قبر شخص دیگری باشد و قبر ربیع بن خثیمِ معروف در همان کوفه قرار دارد و انتساب مزار «خواجه ربیع» مشهد به او هیچ اصل و ریشهای ندارد و تحقیق و پژوهش چیز دیگری میگوید. کاظم مدیر شانهچی، مزارات خراسان، ص۱۳۰.
۵-شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۳ و ۴۰۹/ نهج البلاغه، ص ۵۵۲٫ همچنین به باب ۳۱ که در مورد زهد است، مراجعه شود.
منبع: کتاب عرفان اهل بیتی در شرح «مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه»، فصل بیست و چهارم: عزلت–از تألیفات آیت الله حاج شیخ محمدصالح کمیلی حفظه الله
علاقه مندان جهت خرید و مطالعه کتاب می توانند از طریق همین لینک اقدام فرمایند.