• العربية
  • اردو
  • France
  • English
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سئوال

امروز : چهارشنبه, ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
      • مصاحبه و رسانه
      • دیدار با علما
      • خاطرات
    • اخبار
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعای مکارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • مقالات
      • عرفان بانوان
    • نگارخانه
      • کلیپ تصویری
    • فروشگاه
    • ارسال سوال
      • گلچین پرسش و پاسخ
  • خانه
  • آشنایی با استاد
    • مصاحبه و رسانه
    • دیدار با علما
    • خاطرات
  • اخبار
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعای مکارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • مقالات
    • عرفان بانوان
  • نگارخانه
    • کلیپ تصویری
  • فروشگاه
  • ارسال سوال
    • گلچین پرسش و پاسخ
نامه ها و گفتگوها

31 ژانویه, 2015

کد مطلب : 1557

نامه عرفانی حضرت امام به سیداحمد خمینی

حضرت امام خمینی(س) طی نامه‌ای وصیت گونه با مضمون اخلاقی- عرفانی و تأکید اهمیت نماز در ترقیات روحانی، با عنوان فرزند برومند خویش حاج سید احمد خمینی (س) موضوعاتی ارزنده، ماندگار و تأثیرگذار را مطرح کردند و کتاب شریف سرالصلوه (معراج السالکین و صلاه العارفین) را به ایشان اهدا کردند. «عزیزم! از جوانى به اندازه‏اى که باقى است استفاده کن که در پیرى همه چیز از دست مى‏رود، حتى توجه به آخرت و خداى تعالى. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده صلاح و اصلاح در زمان پیرى مى‏دهد تا جوانى با غفلت از دست برود، و به پیران وعده طول عمر مى‏دهد. و تا لحظه آخر با وعده‏هاى پوچ انسان را از ذکر خدا و اخلاص براى او بازمى‏دارد تا مرگ برسد، و در آن حال ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، مى‏گیرد».

 

خداوندا به رحمت خود از لغزشها محفوظش فرما!

 

در این نامه عرفانی که خود وصیتی اخلاقى- عرفانى است‏ و درشب ۲۷ آبان ۱۳۶۵ خطاب به آقاى سید احمد خمینى نگاشته شده، چنین آمده است:

 

 وصیتى است از پدرى پیر که عمرى را با بطالت و جهالت گذرانده، و اکنون به سوى سراى جاوید مى‏رود با دست خالى از حسنات و نامه‏اى سیاه از سیّئات، با امید به مغفرت اللَّه- و رجاء به عفو اللَّه است- به فرزندى جوان که در کشاکش با مشکلات دهر، و مختار در انتخاب صراط مستقیم الهى- که خداوند به لطف بى‏کران خود هدایتش فرماید- یا خداى ناخواسته انتخاب راه دیگر- که خداوند به رحمت خود از لغزشها محفوظش فرماید. فرزندم! کتابى را که به تو هدیه مى‏کنم شمّه ایست از صلاه عارفین و سلوک معنوى اهل سلوک؛ هر چند قلم مثل منى عاجز است از بیان این سفرنامه. و اعتراف مى‏کنم که آنچه نوشته‏ام از حدّ الفاظ و عباراتى چند بیرون نیست، و خود تا کنون به بارقه‏اى از این شمّه دست نیافتم.

 

عنقا شکار کس نشود دام بازگیر

 

پسرم! آنچه در این معراج است غایه القصواى آمال اهل معرفت است که دست ما از آن کوتاه است (عنقا شکار کس نشود دام بازگیر) لکن از عنایات خداوند رحمان نباید مأیوس شویم که او- جلّ و علا- دستگیر ضعفا و معین فقراء است. عزیزم! کلام در سفر از خلق به حق، و از کثرت به وحدت، و از ناسوت به ما فوق‏ جبروت است، تا حدّ فناى مطلق که در سجده اول حاصل شود، و فناى از فناى که پس از صحو،  در سجده دوم حاصل گردد. و این تمام قوس وجود است مِن اللَّه و الى اللَّه. و در این حال، ساجد و مسجودى و عابد و معبودى در کار نیست: هُوَ الأَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ. 

 

انکار مقامات اهل معرفت نکنى!

 

پسرم! آنچه در درجه اول به تو وصیت مى‏کنم آن است که انکار مقامات اهل معرفت نکنى، که این شیوه جُهّال است؛ و از معاشرت با منکرین مقامات اولیا بپرهیزى، که اینان قُطّاع طریق حق هستند. فرزندم! از خودخواهى و خودبینى به درآى که این ارث شیطان است، که به واسطه خودبینى و خودخواهى از امر خداى تعالى به خضوع براى ولىّ و صفىّ او- جلّ و علا- سرباززد. و بدان که تمام گرفتاریهاى بنى آدم از این ارث شیطانى است که اصل اصول فتنه است؛ و شاید آیه شریفه وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى‏ لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّه  در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیطان بزرگ و جنود آن که در تمام اعماق قلوب انسان‏ها شاخه و ریشه دارد، باشد. و هر کس براى رفع فتنه از درون و برون خویش باید مجاهده نماید. و این جهاد است که اگر به پیروزى رسید همه چیز و همه کس اصلاح مى‏شود.

 

 هواهاى نفسانیه حدّ و حصر ندارد

 

پسرم! سعى کن که به این پیروزى دست یابى، یا دست به بعض مراحل آن. همّت کن و از هواهاى نفسانیه که حدّ و حصر ندارد، بکاه، و از خداى متعال- جلّ و علا- استمداد کن که بى‏ مدد او کس به جایى نرسد. و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابى و یابیم به تحقّق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، و لو به قدر طاقت خویش، شمّه‏اى از مقصد و مقصود اولیاى خدا را استشمام نمودیم، ودورنمایى از صلاه معراج سیّد انبیا و عرفا- علیه و علیهم و على آله الصلاه و السلام- را مشاهده کردیم؛ که خداوند منّان ما و شما را به این نعمت بزرگ منّت نهد. راه بس دور است و بسیار خطرناک و محتاج به زاد و راحله فراوان، و زاد مثل من یا هیچ یا بسیار اندک است، مگر لطف دوست- جلّ و علا- شامل شود و دستگیرى کند.

 

از جوانى به اندازه‏اى که باقى است استفاده کن

 

عزیزم! از جوانى به اندازه‏اى که باقى است استفاده کن که در پیرى همه چیز از دست مى‏ رود، حتى توجه به آخرت و خداى تعالى. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده صلاح و اصلاح در زمان پیرى مى‏دهد تا جوانى با غفلت از دست برود، و به پیران وعده طول عمر مى‏دهد. و تا لحظه آخر با وعده‏هاى پوچ انسان را از ذکر خدا و اخلاص براى او بازمى‏دارد تا مرگ برسد، و در آن حال ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، مى‏گیرد.

 

در جوانی مجاهدت کن

 

پس در جوانى که قدرت بیشتر دارى به مجاهدت برخیز، و از غیر دوست- جلّ وعلا- بگریز، و پیوند خود را هر چه بیشتر- اگر پیوندى دارى- محکم‏تر کن؛ و اگر خداى نخواسته ندارى، تحصیل کن و در تقویتش همّت گمار، که هیچ موجودى جز او- جلّ و علا- سزاوار پیوند نیست. و پیوند با اولیاى او اگر براى پیوند به او نباشد، حیله شیطانى است که از هر طریق سدّ راه حق کند. هیچ گاه به خود و عمل خود به چشم رضا منگر که اولیاى خُلّص چنین بودند و خود را لاشى‏ء مى‏ دیدند؛ و گاهى حسنات خود را از سیّئات مى‏شمردند. پسرم! هر چه مقام معرفت بالا رود، احساس ناچیزى غیر او- جلّ و علا- بیشتر شود. 

 

در نماز- این مِرقاه  وصول الى اللَّه- پس از هر ستایش، تکبیرى وارد است، چنانچه در دخول آن «تکبیر» است که اشاره به بزرگ‏تر بودن از ستایش است، و لو اعظم آن که نماز است. و پس از خروج، تکبیرات است که بزرگ‏تر بودن او را از توصیف ذات و صفات و افعال مى‏ رساند. چه مى‏گویم، کى توصیف کند! و چه توصیف کند! و کى را توصیف، و با چه زبان و چه بیان توصیف کند! که تمام عالم، از اعلى مراتب وجود تا اسفل سافلین، هیچ است و هر چه هست او است؛ و هیچ از هستى مطلق چه تواند گفت. و اگر نبود امر خداى تعالى و اجازه او- جلّ و علا- شاید هیچ یک از اولیا سخنى از او نمى‏گفتند، در عین حال که هر چه هست سخن از او است لا غیر، و کس نتواند از ذکر او سرپیچى کند که هر ذکر، ذکر او است. وَ قَضى‏ رَبُّکَ الّا تَعْبُدُوا الّا ایّاهُ ؛ و ایَّاکَ نَعْبُدُ وَ ایَّاکَ نَسْتَعینُ  که شاید از لسان حق خطاب به همه موجودات است: وَ انْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلّا یُسبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ  این نیز به لسان کثرت است، و گر نه او حمد است و حامد است و محمود انَّ رَبَّک یُصَلّى ؛ اللَّهُ نُورُ السَّمواتِ وَ الْارْض. پسرم! ما که عاجز از شکر او و نعمت‏هاى بى‏منتهاى اوییم، پس چه بهتر که از خدمت به بندگان او غفلت نکنیم که خدمت به آنان خدمت به حق است؛ چه که همه از اویند. هیچ گاه در خدمت به خلق اللَّه خود را طلبکار مدان که آنان به حقّ منّت بر ما دارند، که وسیله خدمت به او- جلّ و علا- هستند. و در خدمت به آنان دنبال کسب شهرت و محبوبیت مباش که این خود حیله شیطان است که ما را در کام خود فرو برد. و در خدمت به بندگان خدا آنچه براى آنان پرنفع‏تر است انتخاب کن، نه آنچه براى خود یا دوستان خود؛ که این علامت صدق به پیشگاه مقدس او- جلّ و علا- است.

 

 عالم محضرخداست

 

پسر عزیزم! خداوند حاضر است و عالم محضر او است، و صفحه نفس ماها یکى از نامه هاى اعمالمان. سعى کن هر شغل و عمل که تو را به او نزدیک‏تر کند انتخاب کن که آن رضاى او- جلّ و علا- است. در دل به من اشکال مکن که اگر صادقى، چرا خود چنین نیستى؟! که من خود مى‏دانم که به هیچ یک از صفات اهل دل موصوف نیستم، و خوف‏ آن دارم که این قلم شکسته در خدمت ابلیس و نفس خبیث باشد، و فردا از من مؤاخذه شود؛ لکن اصل مطالبْ حق است اگر چه به قلم مثل منى [است‏] که از خصلت‏هاى شیطانى دور نیستم. و به خداى تعالى در این نَفَس‏هاى آخر پناه مى‏برم و از اولیاى او- جلّ و علا- امید دستگیرى و شفاعت دارم. بارالها! تو خود از این پیر ناتوان و احمد جوان دستگیرى کن، و عاقبت ما را ختم به خیر فرما، و با رحمت واسعه خود ما را به بارگاه جلال و جمال خود راهى ده.

 

منبع: 

 

صحیفه امام، ج‏20، ص:۱۵۴-۱۵۸

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=1557

مطالب مشابه

  • وصیت‌نامه آیت الله سیدعلی قاضی طباطبائی «رضوان الله علیه»
  • نامه علامه طهرانی به آیت الله کمیلی
  • نامه آیت الله کمیلی به مدیر حوزه های علمیه کشور جناب آیت الله اعرافی
  • نامه عرفانی میرزاجواد ملکی تبریزی به مرحوم کمپانی
  • نامه اخلاقی عرفانی امام به فاطمه طباطبایی
  • توضیحات مقام معظم رهبری در مورد نامه ای از آیت الله قاضی
  • پاسخ استاد کمیلی به نامه جناب موسوی مطلق

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

مجموعه سخنرانی‌های آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله» در ماه ذی القعده
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
خرید کتاب مطلع معرفت نفس
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل
کانال رسمی آیت الله کمیلی خراسانی در پیام رسان ایتا

تقویم سلوکی

  • اعمال ماه ذی القعده
  • مناسبتها
  • فضیلت

اعمال ماه ذی القعده

اعمال ماه ذی القعده

مناسبات ماه ذی القعده

ماه ذى القعده ، نخستین ماه ازماههاى حرام است که در آنها جنگ، حتّى با دشمنان اسلام حرام است; مگر این که جنگ برمسلمین تحمیل شود (سه ماه دیگر از ماههاى حرام، ذى الحجّه، محرّم و رجب است) آتش بس در این چهار ماه وسیله اى براى آرامش جامعه و توفیق براى حجّ وعبادت، حلّ مشکلات اقتصادى و بازنگرى در امر جنگ و یافتن نقطه پایان براى آن و سپس مرهم نهادن بر زخم هاى جانکاه ناشى از آن است. ماهى است که زوّار خانه خدا از اطراف و اکنافِ جهان به سوى خانه خدا حرکت مى کنند، گروهى به مدینه مى روند و قبر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) و قبور ائمّه هدى(علیهم السلام) را زیارت مى کنند و آثار تاریخى که در جاى جاى این خاستگاه اسلامى وجود دارد را مى بینند و غرق لذّات روحانى مى شوند (هرچند نابخردان و جاهلان، بسیارى از این آثار عظیم و گرانقدر را از میان برده اند) گروه دیگرى راهى مکّه مى شوند و با انجام مناسک «عمره تمتّع» در انتظار مراسم بزرگ عبادى سیاسى حج مى نشینند و با طواف کعبه و شرکت درصفوف پرشکوه جماعت، روح و جانشان را تازه مى کنند . سیّد بن طاووس در فضیلت این ماه مى گوید: «ماه ذى القعده ماهى است که به هنگام شدّت و گرفتارى، زمان خوبى براى دعاست، و براى رفع ظلم و ستم و دعا بر ضد ظالم مؤثّر است. همچنین مى گوید: «این ماه «ماه اجابت دعاها» نامیده شده است; لذا باید اوقاتش را غنیمت شمرد و در آن روزه حاجت گرفت.

تبلیغات

پایگاه تخصصی عرفان عملی شیعی

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد