انسان نباید در نماز خود را ببیند و کاملاً باید از حالت انانیت و عالم نفس خارج شده و انقطاع تام به خدا پیدا کرده و فقط او را ببیند و این کار خیلی مشکل است و نیازمند سالها مجاهدت با نفس است.
امام (ره) در ادامه فصل نهم میفرماید: انسان باید از حضور و محضر نماز غافل نشود و فقط خدا را ببیند و از وجود خودش و اشیا دست بکشد و نباید برای غیر خدا هیچ قدرت مستقلی ببیند که در این صورت شرک است و برای شخص عارف چنین چیزی بسیار مشکل است که چنین حالتی داشته باشد.
اگر انسان نتواند حضور خدا را در خود پیدا کند لااقل باید ایمان بیاورد به اینکه خود را در محضر او ببیند، اظهار کرد: امام (ره) میفرماید مرتبه نازلتر این است که انسان خود را در محضر خدا ببیند و ادب حضور را در پیشگاه الهی داشته باشد و بداند که در محضر ربوبیت است.
انسان میتواند با تلقین به ملکه و عادت برسد به طوری که نتواند از حال مراقبه دائمی خارج شود ولی این امر بهسادگی میسر نمیشود و نیازمند کشیک نفس کشیدن همیشگی است تا آن جائی که در تمرین واجبات و ترک محرمات، عدالت ملکه انسان شود.
آیتالله خوئی صرف استقامت در واجبات و ترک محرمات را منجر به پیدایش ملکه شدن عدالت در انسان میدانستند ولی امام (ره) افزون بر این موضوع تأکید داشتند که در اثر مراقبات مکرر در مکرر میتوان تحصیل ملکه عدالت و تقوی نمود و عبد زمانی عبد است که معبود را در خود ببیند و در محضر او باشد.
در حدیثی به نقل از ابوحمزه ثمالی آمده است که امام سجاد (ع) را دیدم که در حال نماز خواندن است و عبایشان از دوش مبارک افتاده ولی حضرت توجهی نفرموده تا از نماز فارغ شدند و این موضوع را از ایشان پرسیدم. فرمودند وای بر تو آیا میدانی که در خدمت چه کسی بودم؟ و این در حالی بود که تمام اعضای آن حضرت از نشستن در برابر خداوند میلرزید و مانند کسی نماز میخواند که گویا آخرین نماز ایشان است.
این آموزش خیلی خوبی است و ما باید قبل از ورود به نماز کمی فکر کنیم که شاید این آخرین نماز ما است و فوری وارد نماز نشویم و تفکر در مرگ میتواند توجه بیشتری ایجاد کند.
از برخی روایات استفاده میشود نماز فردی که غرق در توجه و عروج الهی است با نماز شخصی که فقط به ظواهر اکتفا میکند فاصلهای به مقدار زمین تا آسمان است و اگر نتوانستیم چنین حال عرفانی در نماز پیدا کنیم که فقط خدا باشد و بس، بکوشیم لااقل در نماز خود را در محضر خدا ببینیم.