• فارسی
  • العربية
  • English
  • اردو
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سوال

امروز : جمعه, 14 بهمن , 1401

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعاي مكارم الاخلاق
    • ارسال سوال
      • گلچيني از پرسش و پاسخ
      • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • عرفان بانوان
    • مباحث فقهی
    • خاطرات
    • دیدار با علما
    • مقالات
    • مصاحبه و رسانه
    • کلیپ تصویری
    • نگارخانه
    • اخبار
    • فروشگاه
  • خانه
  • آشنایی با استاد
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعاي مكارم الاخلاق
  • ارسال سوال
    • گلچيني از پرسش و پاسخ
    • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • عرفان بانوان
  • مباحث فقهی
  • خاطرات
  • دیدار با علما
  • مقالات
  • مصاحبه و رسانه
  • کلیپ تصویری
  • نگارخانه
  • اخبار
  • فروشگاه
بیانات عرفانی آيت الله كميلي/ ذی الحجه/ شرح ادعیه و احادیث

8 مرداد 1401

کد مطلب : 29614

متن بیانات+دانلود صوت

شرح فرازهایی از حکمت 150 نهج البلاغه

حضرت آیت الله کمیلی خراسانی: ما باید در طریق الی الله سیر نشویم؛ یعنی هرچه آن‌جا به ما دادند سیر نشویم نه در امور تعلقات دنیا که هیچ ارزشی ندارد.

بازدیدها: 41

بسم الله الرحمن الرحیم

دانلود صوت بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شرح فرازهایی از حکمت 150 نهج البلاغه 

موضوعات: اقسام توبه- توبه اهل سیر و سلوک- استغفار حضرت رسول الله (ص)- معنای تسویف و مسوفه- حال حضور- مثل نور خدا- استفاده از بلا به عنوان فرصت- برخی از اقسام شکر

مدّت زمان 00:19:11 دقیقه

تاریخ:1401/04/17

مکان: شهر مقدس قم- خطبه‌های روز عید قربان

9.6MB- دانلود

 


شرح فرازهایی از حکمت 150 نهج البلاغه
شخصی خدمت مولای متقیان علیه‌السلام رسید و طلب موعظه و نصیحت کرد. حضرت فرمود:
لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ؛ یعنی از کسانی نباش که آخرت و مقامات معنوی را طلب می‌کنند ولی برای رسیدن به آن کاری انجام نمی‌دهند. 
بعضی از رفقا دوست دارند آزاد باشند و اربعین، ذکر، دستور و مراقبه‌ای نداشته باشند. عزیزان این شدنی نیست. بنا به فرموده حضرت اگر طالبِ آخرت هستید باید کار کنید.
وَ يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَل؛ نه کار می‌کند و نه از کارهای اشتباهش دست می‌کشد. اگر مبتلا به گناه است دست از گناه نمی‌کشد؛ اگر به غفلت از یاد خدا مبتلاست دست از غفلت نمی‌کشد. 
توبه مراتب دارد. یکی از اقسام توبه، توبه از معاصی کبیره است.
 توبه اهل سیر و سلوک از آناتی است که گاهی غفلتی در آن ایجاد می‌شود. برای سالکِ در مراتب بالا خیلی سنگین است که به غیر خدا مشغول شود. او فقط باید مشغول خدا باشد. لذا غفلت و فراموشی، گناهی بس بزرگ برای اهل سیر و سلوک است. 
حضرت رسول الله (ص) در هر روز هفتاد مرتبه استغفار می‌کرد. وقتی گرد و غباری وارد دل می‌شود باید استغفار کرد. همانند استغفاری که اهل معصیت می‌کنند. هیچ فرقی نمی‌کند. 
اگر اهل معصیت، شب و روز گریه و داد و بی‌داد می‌کنند؛ رد مظالم، حق الله و حق الناس می‌دهند؛ پس شما هم که غفلت کردی؛ مراقبات خود را درست انجام ندادی؛ و دستورات استاد را انجام ندادی باید بنشینی و در درگاه الهی داد و بی‌داد کنی و بر سر و صورت خودت بزنی و به خدا بگویی توبه کردم و دیگر  این کارها را انجام نمی‌دهم. 
منافق و اهل غفلت می‌گویند: هنوز فرصت داریم؛ هنوز جوان هستیم لذا تسویف و مسوفه می‌کنند. امان از مسوفه! مسوفه یعنی کار این ساعت را به ساعت دیگر می‌اندازد. این بدترین حال برای سالک است. 
سالک باید در تمام حالاتش، حالت حضور داشته باشد نه حال غیبت. ما غیبت را دستی دستی برای خود ایجاد می‌کنیم. ما غایب می‌شویم، او که از ما غایب نیست. 
«أَمْ کَیْفَ تَغِیبُ وَ أَنْتَ الرَّقِیبُ الْحَاضِرُ؟»؛ خدایا چگونه می‌شود که تو از چشم ما غایب باشی در حالی که تو هستی. 
️نور خدا مانند نور خورشید است. چون خورشید همه جا هست لذا به آن توجهی نمی‌کنید. از طرفی نمی‌شود به خورشید مستقیم نگاه کرد. لذا نمی‌توان در مسئله کنه ذات خدا وارد شد. اما در حواشی می‌شود تجلیاتی و انواری که از آن ذات مقدس برای ما صادر می‌شود را غنیمت دانست.
 يَقُولُ فِي الدُّنْيَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِينَ وَ يَعْمَلُ فِيهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِينَ؛ حرف و عملش باهم یکی نیست. درباره سلوک و مراتب معرفت خیلی حرف می‌زند. خیلی ملا است! خیلی کتاب خوانده است! مطالب بسیاری از جاهای مختلفی شنیده است! وقتی کنار شما می‌نشیند خیلی حرف می‌زند؛ از اقسام و مراتب نفس می‌گوید؛ وارد باطنِ باطن می‌شود. شما هم خیال می‌کنید که این آقا دیگر عارف شده است. چون خیلی می‌فهمد. 
عزیزان این‌طور نیست. او باید به جایی برسد که دیگر برای خود و دیگران ادعای فهم نکند. صحبت‌هایش باید القایی باشد. 
القایی یعنی چه؟ یعنی از تمام علوم گذشته‌ خود دست بکشد؛ خود را از تمام انانیت‌ها و منیت‌ها بشوید و تخلیه کند؛ سپس بنشیند و صحبت کند. بعد ببیند چه چیزی به او افاضه می‌شود و از آن‌جا حرف بزند. نه اینکه از کتاب و جاهای دیگر، حرف بزند. همه می‌توانند این کار را انجام دهند. 
لذا حضرت می‌فرماید: منافق، حرف اهل زهد را می‌‌زند ولی در عمل حرف اهل رغبت را می‌زند. آن‌هایی که به دنیا رغبت دارند و هنوز محبت دنیا در دلشان هست.
 إِنْ أُعْطِيَ مِنْهَا لَمْ يَشْبَعْ؛ هرچه از دنیا بدست می‌آورد باز هم سیر نمی‌شود. آقا میلیاردر است ولی وقتی حرف می‌زند می‌بینید چه نفس طماعی دارد! هنوز می‌خواهد پولش را جمع کند؛ اموالش را ذخیره کند؛ سرمایه‌اش را زیاد کند؛ باید این حال را عوض کرد. 
️ما باید در طریق الی الله سیر نشویم؛ یعنی هرچه آن‌جا به ما دادند سیر نشویم نه در امور تعلقات دنیا که هیچ ارزشی ندارد.
 وَ إِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ يَقْنَعْغ؛ اما اگر یک گرانی پیش بیاید باز هم می‌خواهد مثل روزگار قبل از گرانی زندگی کند. این شدنی نیست! در روزگار گرانی باید قناعت کرد. نمی‌شود دزدی کنی؛ نمی‌شود زندگی قبل را داشته باشی؛ یک وقت انسان فقیر می‌شود. 
وقتی که داری به اهل و عیالت توسعه بده؛ پولت را در بانک ذخیره نکن. آن را خرج کن و خسیس نباش. اما وقتی تنگی معیشت است و مبتلابه بسیاری است، قناعت کن. 
یکی از اسباب گرانی، فسق و فجور است و باعث می‌شود خدا رحمت خود را مثل سابق نسبت به بندگانش نداشته باشد. البته برای اهل معنا یک خیریتی دارد. اهل معنا با مشاهده تنگی معیشت خیلی سریع به سمت خدا می‌روند و از بلا استفاده می‌کنند. 
 بعضی مانند چند نفر از رفقا با دیدن بلا وارونه و بدتر می‌شوند. آقا معامله اقتصادی کرده؛ وامی گرفته؛ مقروض شده و دیگر  پیش ما نمی‌آید! هرچه تلفن می‌کنیم و حالش را می‌پرسیم فایده‌ای ندارد؛  چند نفر را دنبالش فرستاده‌ایم باز هم فایده‌ای نداشته است. می‌گوید تا وقتی گرفتاری‌ام حل نشده حوصله نماز شب و دعا را ندارم. پس سال‌هایی که در سلوک بوده‌ای چه بوده است؟
 این چه سلوکی است که با یک مقدار بیماری و تنگدستی از استاد، رفقا و جلسات دست می‌کشید؟! 
حضرت می‌فرماید: وقتی به تنگی معیشت مبتلا می‌شود نمی‌رود قناعت کند و با همان کم بسازد. کلاً شیرازه زندگی‌اش از هم می‌پاشد و دیگر به سمت خدا و مومنین هم نمی‌رود.
 يَعْجِزُ عَنْ شُكْرِ مَا أُوتِيَ وَ يَبْتَغِي الزِّيَادَةَ فِيمَا بَقِيَ؛ باید نسبت به آنچه خدا به تو ارزانی داشته است شکر عملی بجا آوری. 
️ برخی موارد شکر
1- داشتن سال خمسی
2-انفاق کردن  
3- به یک دفعه مکه رفتن قناعت نکردن
بعضی می‌توانند هر ساله به مکه مشرف شوند. در ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ؛ خدایا این توفیق را هر ساله نصیبم بفرما.
یکی از رفقا می‌گفت: پدرم نیت کرده به نیابت از چهارده معصوم علیهم‌السلام به مکه برود و امسال سفر هفتم اوست. 
حالا به هر بهانه‌ای که شده آن مواضع شریف و قدمگاه‌های پیامبران را زیارت کنید. بیت‌ الله الحرام جایی است که پیامبر ما و پیامبران گذشته آن‌جا بوده‌اند. حجر اسماعیل مدفن حضرت اسماعیل علیه‌السلام، حضرت هاجر (س) و تعدادی از  انبیاء است.
 در قران آمده: حضرت ابراهیم علیه‌السلام بانی کعبه بوده است. حضرت ابراهیم به همراه حضرت هاجر و حضرت اسماعیل به آن سرزمین رفت. حضرت اسماعیل پایش را به زمین کشید و چشمه زمزم جوشید. تمام این‌ها از برکات انبیا است.
 مقصود این‌که شما فقط نباید به یک‌بار سفر حج بسنده کنید. بنده الحمدلله شش‌بار به سفر حج رفته‌ام. اگر می‌توانید ولو سفر نیابتی و استیجاری بروید. مثل آن‌هایی که نماز  استیجاری می‌خوانند و روزه استیجاری می‌گیرند. حج استیجاری هم هست. 
مثلاً می‌خواهد کسی را نایب کند تا بجای پدرش به مکه برود. حالا یا واجب بوده و به هر علتی نرفته است و می‌خواهد از ترکه‌اش بدهد یا می‌خواهد برای پدر و مادرش خیرات کند. خودش هم به هر دلیلی نمی تواند برود. البته چه بهتر که پسر به نیابت از پدر و مادر به مکه برود. آقا جان نیابت هم نمی‌خواهد. بلکه مستحب است مثل همان سفر اولی که برای حج واجب مستطیع شدی به حج بروی.
 مسئله مستحب بودن حج ممکن است قبل از حج واجب اتفاق بیفتد. مثلاً خانه‌ات استیجاری است و برای اهل و عیالت خانه‌ای نداری. اما پولی داری که می‌توانی با آن به مکه بروی. اینجا واجب نیست به مکه بروی. باید خانه‌ات را درست کنی. اما می‌گویی: بعداً خانه را درست می‌کنم. عیبی ندارد. اما نمی‌توانی نیت حج واجب کنی ولو آن‌جا رسیده باشی. بلکه باید نیت مستحب کنی و تمام اعمالی که حاجیان به نیت واجب انجام می‌دهند به نیت مستحب انجام دهی.

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=29614

مطالب مشابه

  • مطابقت رفتار، اعمال، گفتار و زندگی با قرآن
  • انسان باید همیشه در حال تفکر، اندیشه و عبرت گرفتن باشد
  • دستورات آیت الله قاضی برای اشهر ثلاثه
  • گناه‌ شناسی مقدم بر ترک گناه است
  • از عبادت خائفانه تا عبادت عاشقانه
  • اخلاص و مراتب آن
  • نمازگزار باید به آداب ظاهری و باطنی نماز توجه کند
  • اهمیت و جایگاه اذان در اسلام
  • اذان یک نوع اعلان و از شعائر دین اسلام است
  • مجموعه سخنرانی‌های آیت الله کمیلی خراسانی «حفظه الله» در ایام فاطمیه

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

دستورات آیت الله قاضی برای اشهر ثلاثه
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
غربت عارف
خرید کتاب المطالب السلوکیه
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل

تقویم سلوکی

  • اعمال رجب
  • فضایل رجب
  • مناسبات رجب

اعمال ماه رجب

برای دیدن اعمال ماه رجب کلیک نمایید

* ماه رجب و ماه‌هاى شعبان و رمضان، از ماههاى بسیار پرفضیلت است و از تعبیرات بعضى از روایات برمى آید که ماه رجب در میان این سه ماه، امتیاز خاصّى دارد، تا آن جا که ماه رجب «ماه خدا» نامیده شده و ماه شعبان «ماه پیامبر(ص)» و ماه مبارک رمضان «ماه امّت». *ماه رجب یکى از ماههاى حرام است که آغاز و ادامه جنگ در آن، با دشمنان اسلام حرام مى باشد (مگر جنگ دفاعى)؛ و جنایات نیز در این ماهها (ماههاى حرام)، دیه سنگین ترى دارد. * پیغمبراکرم صلى الله علیه وآله ماه رجب را «ماه اَصَبّ» نامیده اند، زیرا رحمت خدا در این ماه بر امّت فرو مى ریزد. * این ماه آمیخته است با یاد پیامبر اکرم(ص) – (به مناسبت مبعث در بیست و هفتم ماه) و یاد امیر‌مؤمنان(ع)- (به مناسبت میلاد مبارک آن حضرت در سیزدهم ماه) و خاطره شهادت موسى‌بن‌جعفر(ع) (در بیست و پنجم ماه) و روزهاى مهمّ تاریخى دیگر؛ و از این نظر یکى از ماههاى بسیار پرخاطره اسلامى است. * از روایات متعدّدى که درباره روزه هاى ماه رجب – حتّى یک روز از آن – وارد شده، اهمّیّت فوق العاده این ماه و عبادت و خودسازى در آن کاملاً روشن مى گردد، که در این جا به گوشه اى از آن اشاره مى شود: ۱- مرحوم «شیخ صدوق» به سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل مى کند که یکى از یاران آن حضرت(ع) در اواخر ماه رجب خدمتشان رسید، چون نظر مبارک امام(ع) به او افتاد، فرمودند: "آیا در این ماه روزه گرفته اى؟ عرض کرد: نه، فرمودند: آن قدر ثواب از تو فوت شده که اندازه آن را کسى جز خدا نمى داند; این ماهى است که خداوند آن را بر سایر ماهها برترى بخشیده و احترام آن را عظیم شمرده و براى روزه داشتن آن، پاداش هاى مهمّى قرار داده است. آن مرد عرض مى کند: آیا اگر در بقیّه این ماه روزه بدارم، به بخشى از ثواب مى رسم؟ امام(ع) فرمودند: آرى; سپس ثواب هاى مهمّى براى کسى که فقط روز آخر ماه، یا دو روز آخر ماه، یا سه روز آخر ماه را روزه بدارد، بیان فرمودند؛ مانند نجات از سکرات مرگ، عذاب قبر و لغزش بر صراط و شداید قیامت و نایل شدن به برائت و رهایى از آتش دوزخ". ۲-در حدیث دیگرى آمده است: «رجب» نام نهرى است در بهشت، از شیر سفیدتر و از عسل شیرین تر؛ هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد، از آن مى نوشد! ۳- در حدیث دیگرى از رسول خدا صلى الله علیه وآله مى خوانیم: "هر کس یک روز از این ماه را روزه بگیرد، خشنودى عظیم خدا را به دست آورده، خشم الهى از او دور مى شود و درهاى جهنّم به روى او بسته خواهد شد". ۴- هر کس سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد، روزه بگیرد، فضیلت بسیار دارد و همچنین در سایر ماههاى حرام. در روایتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله آمده است: "هر گاه کسى نتواند در این ماه روزه بگیرد، هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند، تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحانَ الاِْلهِ الْجَلیلِ، سُبْحانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبیحُ اِلاَّ لَهُ، سُبْحانَ الاَْعَزِّ الاَْکْرَمِ، سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّهَ وَهُوَ لَهُ اَهْلٌ. منزه است خداى بزرگ، منزه است آن که تنزیه و تسبیح جز براى او شایسته نیست، منزه است خداى برتر و کریمتر، منزه است آن که لباس عزت در بردارد و شایسته آن است. از مجموع احادیث بالا – و دیگر احادیث- به خوبى استفاده مى شود که این ماه، ماه تهذیب نفوس و خودسازى و آغاز یک دوره جدیدِدر ارتقاء کمّی و کیفی سیر و سلوک الى اللّهاست، که از ماه رجب آغاز و به ماه مبارک رمضان منتهى مى شود؛ خوشا به حال آنان که قدر و منزلت این سه ماه را بدانند و از آن بهره کافى بگیرند.
اوّل رجب: مطابق بعضى از روایات، روز ولادت امام محمّد باقرعلیه السلام در سال ۵۷ هجرى قمرى است. دوم رجب: مطابق برخى از روایات روز ولادت امام على النّقى علیه السلام در سال ۲۱۲ هجرى است. سوم رجب: روز شهادت امام على النّقى علیه السلام در سال ۲۵۴ است. دهم رجب: روز ولادت امام محمّد تقى علیه السلام طبق بعضى از روایات است. سیزدهم رجب: روز ولادت امیرمؤمنان على بن ابى طالب علیه السلام است؛ بنا بر مشهور، این مولود عزیزِ جهانِ انسانیّت، ۱۲ سال قبل از بعثتِ رسول خدا صلى الله علیه وآله در داخل خانه کعبه،چشم به جهان گشودند. پانزدهم رجب: مطابق برخى از نقل ها، روز وفات حضرت زینب کبرا علیها السلام است در سال ۶۳ هجرى. هجدهم رجب: روز وفات جناب ابراهیم، فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. بیست وپنجم رجب: روز شهادت امام موسى بن جعفر علیه السلام در سال ۱۸۳ هجرى است. بیست و ششم رجب: مطابق روایتى، روز وفات حضرت ابوطالب(ع) است. بیست و هفتم رجب: بعثت پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله به نبوّت است.

تبلیغات

وب سايت تخصصي عرفان عملي شيعي

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد