دنیای ممدوح و مذموم{۱}
دنیا در زبان اهل بیت علیهم السلام به دو صورت تصویر میشود: دنیای ممدوح و دنیای مذموم. بیشترین صحبتها و احادیث اهل بیت علیهم السلام، خطبههای نهجالبلاغه و آیات قرآنی در نکوهش دنیا بیان شده است. شما وقتی خطبههای حضرت علی علیه السلام را در نهجالبلاغه میخوانی، فراوان میبینی که حضرت علیه السلام بر روی منبر مسجد کوفه از این دنیای مکّار و غدّار مذمّت میکنند و به مردم اخطار میدهند که به دنیا نزدیک نشوید و به آن تعلّق پیدا نکنید.
البته روایاتی هم داریم که از دنیا تعریف و تمجید شده است، هر چند خیلی کم است. منظور امام صادق علیه السلام هم در این باب، دنیای مذموم است، نه ممدوح. حالا ابتدا دربارۀ دنیای ممدوح بگوییم که چگونه است، بعد به کلام امام صادق علیه السلام برویم که دنیای مذموم را تشریح کردهاند.
دنیای ممدوح آنطور که از کلام امام علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام به دست میآید، دنیایی عبرتآمیز است، دنیایی است که موجب لهو و لعب، غفلت و معصیت نمیشود. اگر انسان بتواند با دنیایی کنار بیاید که در انجام فرائض الهی، سنن و سیر الی الله برای او مزاحمتی نداشته باشد، این دنیا تقبیح نشده، بلکه ممدوح است.
امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از حکمتهای نهجالبلاغه {۲} میفرماید: دنیا برای دوستان خدا است؛ یعنی برای دوستان خدا و سالکین راه خدا شایسته است که از نعمتهای دنیوی، از میوهها، پوشاک، غذا، نکاح و آنچه مزایای این دنیاست، برخوردار باشند و الّا بقیۀ گروهها، طوایف و ادیان، اگر دارند از دنیا مصرف میکنند، مصرف و برداشتشان بدون حق است.
علّتش این است که محبّان خدا هدف از خلقت را فهمیدهاند. آنها میفهمند برای چه آفریده شدهاند و برای چه به این دنیا آمدهاند؛ اعتقاد به مبدأ و معاد دارند، اعتقاد به عالم بعد از مرگ دارند. اینها روی خط مستقیم، همان خطّی که خدا از ایشان میخواهد، راه میروند. اگر اینطور است، پس اینها شایستهاند که از نعمتهای خدایی استفاده کنند، ولی کافر وقتی اصل خدا و اصل مبدأ را قبول ندارد، در این دنیا میتازد، میخورد و ثروت را از این دنیا برمیدارد و استفاده میکند.
این همه ملتها و گروهها، چون اصل مبدأ آفرینش را، یا قبول ندارند، یا اگر هم قبول دارند، یک مطلب کلی دربارۀ خدا میگویند، مطالبی را میگویند که با دین حق اسلام، تطبیق درستی نمیکند؛ یعنی ادیانی را قبول دارند که تحریفشده است، مکاتبی را قبول دارند که طبیعی و مادی است، اینها نباید از این دنیای پرنعمت خدا استفاده بکنند؛ چون صاحب این دنیا خداست و اینها اعتقاد به خدا ندارند، یا اگر دارند دین حق را نپذیرفتهاند یا حتی آنهایی هم که دین حق را پذیرفتهاند، از نظر عملی معصیتکار و گنهکار هستند و این کثرت معصیت و گناه، اینها را اهلیّت نمیدهد که بیایند از نعمتهای خدا مصرف کنند.
حکمت تضادّ در نظام آفرینش
البته در نظام آفرینش تضاد وجود دارد که مقتضای اصول حکمت است؛ میگویند: باید در این دنیا کافر و مسلمان باشد، شیطان و جبرئیل باشد؛ برای اینکه بالأخره ما باید در این دنیا آزمایش بشویم؛ اگر معصیت نباشد، پای ما در طاعت و عبادت خدا چگونه قرص و محکم شود؟ اگر کفری نباشد، راه حق را چگونه بفهمیم؟ اگر شرّی نباشد، چگونه فهمیده میشود؟ اگر ظلمتی نباشد، نور را چگونه میفهمیم؟ اگر شبی نباشد، روز را چگونه میفهمیم؟ این تضادّ در این عالَم باید باشد، ولی عرض ما این است که طبق فرمودۀ حضرت علی علیه السلام، دنیا شایستۀ دوستان خداست؛ یعنی تقصیر، تعمّد و مسئولیت را به گردن آنهایی انداختهاند که نمیآیند مثل دوستان خدا بشوند، راه حق را بفهمند و اعمالشان طبق فرمودۀ خدا قرار بگیرد. در واقع آنها ظالم، ستمگر، مخالف و معصیتکارند و این راه را با اختیار خودشان انتخاب کردهاند و الا راه هدایت برای همه باز است؛ پس کافران، مستحق نقمت و عذاب الهیاند.
در تأیید نکتهای که دربارۀ شایستگی مؤمنان از نعمتهای دنیوی گفتیم، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بیانی دارند که میفرماید: «سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ شَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ أَکَلُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَأْکُلُونَ وَ شَرِبُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَشْرَبُونَ وَ لَبِسُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَلْبَسُونَ وَ سَکَنُوا بِأَفْضَلِ مَا یَسْکُنُونَ وَ تَزَوَّجُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَتَزَوَّجُونَ وَ رَکِبُوا مِنْ أَفْضَلِ مَا یَرْکَبُون»{۳}
مؤمنان و محبین خدا شایستهاند که از زن خوب این دنیا، از میوههای خوب این دنیا، از مأکولات و مشروبات این دنیا و از بهترین مسکن و همینطور ابزار و وسایل مایحتاج یک انسان در این دنیا برخوردار باشند. دنیا شایستۀ منکر خدا و شایستۀ کسانی که از اوامر الهی سرپیچی میکنند، نیست و برای آنها خلق نشده است،
حتی خداوند عز وجل دربارۀ مؤمنان در حدیث قدسی میفرماید: «عَبْدِی خَلَقْتُ الأَشیَاءَ لِأَجْلِکَ وَ خَلَقْتُکَ لِأَجْلِی»{۴} بندۀ من! حواست جمع باشد که من تو را برای خودم خلق کردم. «وَ خَلَقتُ الأَشیَاءَ لِأَجلِکَ»؛ اما دنیا و ما فیها را برای تو آفریدم، اشتباه نکنی که دنیا را به جای خدا بگیری؛ یکوقت راه را عوضی نروی. غایت از خلقت، معرفت الله و رسیدن به لقاءالله است؛ بنابراین آنهایی که در مسیر لقاءالله قرار میگیرند، میدانند با این دنیا چگونه رفتار کنند؛ اگر مالی به دست آوردند، میدانند باید زکات و خمسش را بدهند، بلکه انفاقهای مستحب میکنند. آنها میدانند چگونه در این دنیا زیست کنند و چگونه از این دنیا برداشت کنند.
این دنیای ممدوحی است که در بیانات حضرت علی علیه السلام آمده است، اما دنیای مذموم، چنانکه عرض کردم، بسیار متعرّض آن شدهاند و شرط سیر و سلوک هم همین است که باید سالک راه خدا، هرچند از نعمتهای الهی استفاده میکند، نباید در این دنیا به نِعَم ظاهری خداوند تعلق داشته باشد. از نعمتها برداشت و استفاده کند، ولی دلش باید فقط خانۀ خدا باشد و تعلق به این مظاهر و زر و زیور دنیا نباشد.
پی نوشت:
۱-عرفان اهل بیتی شرح مصباح الشریعه فصل ۳۲، وصف دنیا
۲-«إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیَهٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَهٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّه»؛ همانا دنیا سراى راستى است براى کسى که با آن به راستى برخورد کند و خانۀ عافیت است براى آن که آن را فهمید و محلّ توانگرى است براى آن که از آن توشه گرفت و جاى پند است براى کسى که با آن پند گیرد؛ مسجد عاشقان خداست. نهج البلاغه، ص۴۹۳٫
۳-ثقفی، الغارات، ج ۱، ص ۲۳۶٫
۴- شیخ حرّ عاملى، الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیه، ص ۷۱۰٫
منبع: کتاب عرفان اهل بیتی در شرح «مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه»، فصل سی و دوم: وصف دنیا– از تألیفات آیت الله حاج شیخ محمدصالح کمیلی حفظه الله
علاقه مندان جهت خرید و مطالعه کتاب می توانند از طریق همین لینک اقدام فرمایند.