دوستان و اهل سلوک باید بدانند که مسئله تفکر از مسائل اساسی و زیر بنای این طریقت است. همانطوری که اهل سلوک به مبتدی، متوسط و پایانی تقسیمبندی میشوند مسئله تفکر نیز روی این افراد تقسیمبندی میشود.
اینطور نیست که ما بگوییم که تفکر یک امر عمومی است و شامل همه گروهها و افراد در سیر و سلوک میشود. اینکه تفکر همه به یک نحو باشد. بلکه با یکدیگر متفاوت است. افراد مبتدی باید در مسائل مرگ، موت و اخبار معاد، قبر و برزخ تفکر کنند.
اما افرادی که از مرتبه ابتدایی عبور میکنند وارد وادی دیگر به نام معرفت نفس میشوند. اینکه انسان در خودش فرو رود و خود را شناسایی کند. از کجا آمده است؟ در کجاست؟ به کجاست؟
برای معرفت نفس اینطور نیست که موارد خاصی برای آن گفته شود بلکه معرفت نفس امری است که از ابتدا تا انتها کار شخصی خود سالک است. و مبهم است. حالا چگونه ابهام معرفت نفس برطرف میشود؟ هرچه شما غور کنی و به جلو بروی به همان میزان ابهامات رفع میشود و اینجاست که سوال کلی از خودت این است که من از کجا آمدهام؟ کجا هستم؟ کجا میروم؟ باید در همین سه سوال مدام غور کنیم. حالا برحسب افراد چیزی که از آن استخراج میشود متفاوت است.