• فارسی
  • العربية
  • English
  • اردو
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سوال

امروز : یکشنبه, 6 فروردین , 1402

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
    • سخنرانی ها
      • سخنرانی اخلاقی
      • سخنرانی عرفانی
      • شرح ادعیه و احادیث
    • متون عرفانی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • اشعار عرفانی
      • عرفان در کلام رهبری
      • واژه های عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
      • قوت القلوب
      • رسالۀ لب اللباب
      • دعاي مكارم الاخلاق
      • مباحث فقهی
    • ارسال سوال
      • گلچيني از پرسش و پاسخ
      • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
    • عرفان بانوان
    • خاطرات
    • دیدار با علما
    • مقالات
    • مصاحبه و رسانه
    • کلیپ تصویری
    • نگارخانه
    • اخبار
    • فروشگاه
    • درباره ما
  • خانه
  • آشنایی با استاد
  • سخنرانی ها
    • سخنرانی اخلاقی
    • سخنرانی عرفانی
    • شرح ادعیه و احادیث
  • متون عرفانی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • اشعار عرفانی
    • عرفان در کلام رهبری
    • واژه های عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
    • قوت القلوب
    • رسالۀ لب اللباب
    • دعاي مكارم الاخلاق
    • مباحث فقهی
  • ارسال سوال
    • گلچيني از پرسش و پاسخ
    • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
  • عرفان بانوان
  • خاطرات
  • دیدار با علما
  • مقالات
  • مصاحبه و رسانه
  • کلیپ تصویری
  • نگارخانه
  • اخبار
  • فروشگاه
  • درباره ما
احادیث عرفانی/ بیانات عرفانی آيت الله كميلي/ شرح درس/ شرح مصباح الشریعه

27 خرداد 1401

کد مطلب : 29417

شرح مصباح الشریعه- باب 22 (متن بیانات+ارسال صوت)

آداب عرفانی و معنوی حج

حضرت آیت الله کمیلی خراسانی: باب بیست و دوم از ابواب صدگانۀ کتاب مصباح الشریعه در خصوص آداب حج و زیارت‌خانۀ خدا است. امام صادق (ع) آداب عرفانی و معنوی حج را در این باب بیان فرموده‌اند و فقها شرایط و احکام حج را در رسالهٔ منسک حج، گفته‌اند. اما حضرت [در این باب] به اسرار و آداب واقعهٔ حج نظر دارد.

بازدیدها: 53

دانلود صوت بیانات حضرت آیت الله کمیلی خراسانی در شرح باب 22 از کتاب مصباح الشریعه با موضوع آداب حج 

 

مدّت زمان 33:15 دقیقه

 

7.2MB- دانلود


متن عربی:

الباب الثانی و العشرون في الحج‏

«قَالَ الصَّادِقُ ‏إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَكَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَبْلِ عَزْمِكَ مِنْ كُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجابِ كُلِّ حَاجِبٍ وَ فَوِّضْ أُمُورَكَ كُلَّهَا إِلَى خَالِقِكَ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ مَا يَظْهَرُ مِنْ حَرَكَاتِكَ وَ سُكُونِكَ وَ سَلِّمْ لِقَضَائِهِ وَ حُكْمِهِ وَ قَدَرِهِ وَ دَعِ الدُّنْيَا وَ الرَّاحَةَ وَ الْخَلْقَ وَ اخْرُجْ مِنْ حُقُوقٍ تَلْزَمُكَ مِنْ جِهَةِ الْمَخْلُوقِينَ وَ لَا تَعْتَمِدْ عَلَى زَادِكَ وَ رَاحِلَتِكَ وَ أَصْحَابِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ شَبَابِكَ وَ مَالِكَ مَخَافَةَ أَنْ یَصِيروُا لَكَ عَدُوّاً وَ وَبَالًا فَإِنَّ مَن ادَّعَى رِضَا اللَّهِ وَ اعتَمَدَ عَلَى شَي‏ءٍ صَيَّرَهُ عَلَيهِ عَدُوًّا وَ وَبَالًا لِيَعْلَمَ أَنَّهُ لَيْسَ قُوَّةٌ وَ لَا حِيلَةٌ وَ لَا لِأَحَدٍ إِلَّا بِعِصْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ تَوْفِيقِهِ وَ اسْتَعِدَّ اسْتِعْدَادَ مَنْ‏ لَا يَرْجُو الرُّجُوعَ وَ أَحْسِنِ الصُّحْبَةَ وَ رَاعِ أَوْقَاتَ فَرَائِضِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سُنَنَ نَبِيِّهِ وَ مَا يَجِبُ عَلَيْكَ مِنَ الْأَدَبِ وَ الِاحْتِمَالِ وَ الصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ وَ الشَّفَقَةِ وَ السَّخَاءِ وَ إِيْثَارِ الزَّادِّ عَلَى دَوَامِ الْأَوْقَاتِ ثُمَّ اغْتَسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ ذُنُوبَك وَ الْبَسْ كِسْوَةَ الصِّدْقِ وَ الصَّفَاءِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْخُشُوعِ وَ أَحْرِمْ عَنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يَمْنَعُكَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَحْجُبُكَ عَنْ طَاعَتِهِ وَ لَبِّ بِمَعْنَى إِجَابَةٍ صَافِيَةٍ خَالِصَةٍ زَاكِيَةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي دَعْوَتِكَ لَهُ مُتَمَسِّكاً بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَ طُفْ بِقَلْبِكَ مَعَ الْمَلَائِكَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ كَطَوَافِكَ مَعَ الْمُسْلِمِينَ بِنَفْسِكَ حَوْلَ الْبَيْتِ وَ هَرْوِلْ هَرْوَلَةً مِنْ هَوَاكَ وَ تَبَرِّياً مِنْ جَمِيعِ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ اخْرُجْ مِنْ غَفْلَتِكَ وَ زَلَّاتِكَ بِخُرُوجِكَ إِلَى مِنًى وَ لَا تَمَنَّ مَا لَا يَحِلُّ لَكَ وَ لَا تَسْتَحِقُّهُ وَ اعْتَرِفْ بِالْخَطَایَا بِالْعَرَفَاتِ وَ جَدِّدْ عَهْدَكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِوَحْدَانِيَّتِهِ وَ تَقَرَّبْ إِلَيْهِ ذَائِقَهُ بِمُزْدَلِفَةَ وَ اصْعَدْ بِرُوحِكَ‏ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى بِصُعُودِكَ إِلَى الْجَبَلِ وَ اذْبَحْ حَنْجَرَتَیِ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِيحَةِ وَ ارْمِ الشَّهَوَاتِ وَ الخَسَاسَةَ وَ الدَّنَاءَةَ وَ الْأَفْعَالَ الذَّمِيمَةَ عِنْدَ رَمْيِ الْجَمَرَاتِ وَ احْلِقِ الْعُيُوبَ الظَّاهِرَةَ وَ الْبَاطِنَةَ بِحَلْقِ رَأسِكَ وَ ادْخُلْ فِي أَمَانِ اللَّهِ تَعَالَى وَ كَنَفِهِ وَ سَتْرِهِ وَ حِفْظِهِ وَ كِلَائِهِ مِنْ مُتَابَعَةِ مُرَادِكَ بِدُخُولِ الْحَرَمِ وَ زُرِ الْبَيْتَ مُتَحَفِّفاً لِتَعْظِيمِ صَاحِبِهِ وَ مَعْرِفَتِهِ وَ جَلَالِهِ وَ سُلْطَانِهِ وَ اسْتَلِمِ الْحَجَرَ رِضًى بِقِسْمَتِهِ وَ خُضُوعاً لِعَظَمَتِهِ وَ دَعْ مَا سِوَاهُ بِطَوَافِ الْوَدَاعِ وَ صَفِّ رُوحَكَ وَ سِرَّكَ لِلِقَاءِ اللَّهِ تَعَالَى يَوْمَ تَلْقَاهُ بِوُقُوفِكَ عَلَى الصَّفَا وَ كُنْ ذَا مُرُوَّةٍ مِنَ اللَّهِ بِفِنَاءِ أَوْصَافِكَ عِنْدَ الْمَرْوَةِ وَ اسْتَقِمْ عَلَى شُرُوطِ حَجِّكَ وَ وَفَاءِ عَهْدِكَ الَّذِي عَاهَدْتَ بِهِ مَعَ رَبَّكَ وَ أَوْجَبْتَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ اعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَفْتَرِضِ الْحَجَّ وَ لَمْ يَخُصَّهُ مِنْ جَمِيعِ الطَّاعَاتِ إِلّا بِالْإِضَافَةِ إِلَى نَفْسِهِ بِقَوْلِهِ تَعَالَى‏ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا (وَ لَا شَرَعَ نَبِيُّهُ) سُنَّةً فِي خِلَالِ الْمَنَاسِكِ عَلَى تَرْتِيبِ مَا شَرَعَهُ إِلَّا لِلِاسْتِعْدَادِ وَ الْإِشَارَةِ إِلَى الْمَوْتِ وَ الْقَبْرِ وَ الْبَعْثِ وَ الْقِيَامَةِ وَ فَصَّلَ بَيَانَ السَّبْقِ مِنْ دُخُولِ الْجَنَّةِ أَهْلُهَا وَ دُخُولِ النَّارِ أَهْلُهَا بِمُشَاهَدَةِ مَنَاسِكِ الْحَجِّ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا لِأُولِي الْأَلْبَابِ وَ أُولِي النُّهَى‏».

باب بیست و دوم از ابواب صدگانۀ کتاب مصباح الشریعه در خصوص آداب حج و زیارت‌خانۀ خدا است. امام صادق (ع) آداب عرفانی و معنوی حج را در این باب بیان فرموده‌اند و فقها شرایط و احکام حج را در رسالهٔ منسک حج، گفته‌اند. اما حضرت [در این باب] به اسرار و آداب واقعهٔ حج نظر دارد.

«قَالَ الصَّادِقُ إِذَا أَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَكَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَبْلِ عَزْمِكَ مِنْ كُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجابِ كُلِّ حَاجِبٍ»؛ امام صادق (ع) می‌فرمایند: زمانی که اراده می‌کنی تا عازم زیارت بیت‌الله شوی، باید آداب معنوی حج را در خودت پیدا کنی. از جملۀ آداب فرموده‌اند:

«فَجَرِّدْ قَلْبَكَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ دلت را فقط باید برای خداوندی که صاحب عزت، جلالت و عظمت است فارغ سازی.

«مِنْ قَبْلِ عَزْمِكَ مِنْ كُلِّ شَاغِلٍ وَ حِجَابِ کُلِّ حَاجِبٍ»؛ قبل از اینکه عزیمت کنی و بار سفر ببندی و به [زیارت] خانهٔ خدا بروی، حالا چه در عمره، حج واجب وحج مستحب باید دلت را از هرچه که تو را مشغول می‌کند و از همهٔ حجاب‌هایی که تو را از رفتن به‌سوی خدا بازمی‌دارد، فارغ کنی.

«وَ فَوِّضْ أُمُورَكَ كُلَّهَا إِلَى خَالِقِكَ»؛ و تمام امور ریز و درشتت را باید به خدایی که آفریدگارت بوده، واگذار کنی.

«وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ فِي جَمِيعِ مَا يَظْهَرُ مِنْ حَرَكَاتِكَ وَ سُكُونِكَ»؛ همچنین واجب است که در همهٔ آنچه از حرکات و سکون‌ات ظاهر می‌شود بر خدا توکل کنی؛ یعنی خودت را کاملاً به خدا بسپاری و هیچگونه اضطراب و نگرانی نداشته باشی که بگویی من می‌خواهم به مسافرت دوری بروم؛ همهٔ امورت را به خدا بسپار.

«وَ سَلِّمْ لِقَضَائِهِ وَ حُكْمِهِ وَ قَدَرِهِ»؛ و خودت را تسلیم قضا و قدر و حکم خدا کن؛ چون وقتی انسان خود را به خدا بسپارد و تسلیم کند، دیگر نباید اضطرابی داشته باشد، هرچه هم خواست پیش بیاید، پیش بیاید.

«وَ دَعِ الدُّنْيَا وَ الرَّاحَةَ وَ الْخَلْقَ»؛ دنیا را پشت سرت بینداز و با آن وداع کن؛ با راحتیِ در دنیا وداع کن؛ با خلق‌الله وداع کن؛ خدا را در نظر بگیر.

«وَ اخْرُجْ مِنْ حُقُوقٍ تَلْزَمُكَ مِنْ جِهَةِ الْمَخْلُوقِينَ»؛ قبل از سفر خانهٔ خدا باید حق‌الناس را ادا کنی. اگر به ذمه‌ات چیزی است که به مردم مربوط است، اگر حقی را اجحاف کرده‌ای و مردم از تو طلبی دارند، باید آن‌ها را قبل از رفتن، صاف‌ کنی.

«وَ لَا تَعْتَمِدْ عَلَى زَادِكَ وَ رَاحِلَتِكَ وَ أَصْحَابِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ شَبَابِكَ وَ مَالِكَ»؛ یک‌وقت نکند که اعتماد و تکیه‌گاهت به زاد و توشه‌ات باشد! «راحله»، یعنی آن اعتماد به هواپیما و وسیله‌ای که با آن سفر می‌کنی؛ بگویی که من را [این وسیله] می‌رساند.

«وَ أَصحَابِکَ»؛ و تکیه‌گاهت، دوستانت باشد که همراهشان هستی. [و بگویی] من در این کاروان می‌روم و آن‌ها به من کمک می‌کنند.

«وَ قُوَّتِکَ»؛ تکیه‌گاهت قوّت جسمی خودت باشد و بگویی که ما عافیت و قوت داریم. همهٔ این‌ [موارد] در معرض خطر است و ممکن است از دست برود.

«وَ شَبَابِکَ»؛ و به جوانی و زورت نگاه نکن.

«وَ مَالِکَ»؛ و به مال‌ات نیز نگاه نکن.

چرا نباید به آن‌ها نگاه کنی؟

«مَخَافَةَ أَنْ یَصِيروا لَكَ عَدُوًّا و َوَبَالًا»؛ روزی ممکن است مواردی را که در نظر گرفته‌ای به دشمن تبدیل شوند و برای تو وزر و وبال شوند.

«فَإِنَّ مَن ادَّعَى رِضَا اللَّهِ وَ اعتَمَدَ عَلَى شَي‏ءٍ صَيَّرَهُ عَلَيهِ عَدُوًّا  و وبَالاً»؛ اگر کسی بخواهد نفاق به خرج دهد؛ از یک‌ سو بگوید که من می‌خواهم رضایت خدا را در کارهایم به دست بیاورم و از سوی دیگر به خدا توجه نکند و اعتمادش به اموری باشد که نام بردیم. اگر تکیه‌گاهش به خدا نباشد و دروغ بگوید؛ [یعنی] به زبان بگوید ولی به دل نگوید؛ می‌فرماید: همین خدای توانا با این بنده چکار می‌کند؟

«صَيَّرَهُ عَلَيهِ عَدُوًّا وَ وَبَالاً»؛ همین خدایی که از او روی‌گردان است و با خدا اِعمال نفاق می‌کند و به او دروغ می‌گوید، تمامی آنچه را که تکیه‌گاهش بوده به دشمنی علیه او تبدیل می‌کند. خدا این کار را انجام می‌دهد. می‌گوید بندۀ من! به من دروغ می‌گویی؟ حالا ببین چکار می‌کنم. چرا خدا چنین کاری می‌کند؟ یک حکمتی دارد.

«لِيَعْلَمَ أَنَّهُ لَيْسَ قُوَّةٌ وَ لَا حِيلَةٌ وَ لَا لِأحَدٍ إِلَّا بِعِصْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ تَوْفِيقِهِ»؛ آن‌ها را به دشمن تبدیل می‌کند تا این بندۀ خدا به خودش بیاید و بفهمد که به خدا دروغ می‌گوید؛ از یک ‌طرف می‌گوید من می‌خواهم رضایت خدا را به دست بیاورم و از سوی دیگر نیز می‌خواهد رضایت مخلوق را به دست بیاورد و اعتمادش نیز به چیزهایی است که در مقابل قدرت خدا هیچ ارزشی ندارد؛ لذا وقتی خدا آن‌ها را به دشمن تبدیل کرد و متوجه شد که آن‌ها به دردش نمی‌خورند و بازهم باید به‌سوی خدا برگردد، متوجه می‌شود که آن‌ها هیچ قوتی از خودشان ندارند، هیچ حول و قوه‌ای ندارند و هیچ‌کس نمی‌تواند کاری برای او انجام دهد؛ و به او کمک دهد مگر اینکه خدا بخواهد.

«وَ اسْتَعِدَّ اسْتِعْدَادَ مَنْ‏ لَا يَرْجُو الرُّجُوع»؛ خودت را چنان آماده کن و به خدا بسپار که نگویی حالا می‌روم و کارهایم را انجام می‌دهم، حج هم می‌کنم، و سپس به سوی خانه، خانواده و زندگی‌ام برمی‌گردم؛ یعنی این امید را به خودت نده؛ یعنی به خودت توجه نکن، خودت را به خدا بسپار، از کجا معلوم شاید هم برنگشتی!

«وَ أَحْسِنِ الصُّحْبَةَ»؛ باید با آن‌هایی که همسفر می‌شوی، خوش‌اخلاق و خوش‌برخورد باشی و همنشین خوبی برای آن‌ها باشی.

«وَ رَاعِ أَوْقَاتَ فَرَائِضِ اللَّهِ تَعَالَى»؛ باید مراعات کنی؛ وقتی‌که فریضه و واجبی پیش می‌آید، فریضۀ الهی را زود انجام بدهی؛ یعنی باید نمازهایت را در اوقات نماز به‌وقت بخوانی؛ چون سفر است؛ یک‌وقت می‌بینی که پس و پیش می‌شود و از دست می‌رود.

«وَ سُنَنَ نَبِيِّهِ»؛ و همچنین تا آنجایی که مقدورت هست در ادای سنت‌ها و مستحبات کوتاهی نکنی.

«وَ مَا يَجِبُ عَلَيْكَ مِنَ الْأَدَبِ وَ الِاحْتِمَالِ وَ الصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ وَ الشَّفَقَةِ وَ السَّخَاءِ وَ إِيْثَارِ الزَّادِّ عَلَى دَوَامِ الْأَوْقَاتِ»؛ سنن الهی زیاد است. آدابی هست؛ باید صبر و تحمّلت زیاد باشد؛  در این سفر باید شکر و سپاس الهی، شفقت، دلسوزی و سخاوت داشته باشی. دائم باید آداب و سننی را که نام بردیم، رعایت کنی؛ و اگر کسی احتیاجی داشت، زاد خودت را ایثار کنی و به او بدهی.

«ثُمَّ اغْتَسِلْ بِمَاءِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ ذُنُوبَك»؛ باید گناهانت را با آب خالص بشویی. شاید حضرت منظور دیگری غیر از غسل توبه [داشته‌اند]؛ یعنی اشک‌هایی باشد که یک توبه‌کننده می‌ریزد و از خدا طلب بخشش می‌کند.

«وَ الْبَسْ كِسْوَةَ الصِّدْقِ وَ الصَّفَاءِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْخُشُوعِ»؛ وقتی می‌خواهی عازم حج خدا شوی، باید قبل از لباس احرام، لباس صداقت، راستی، صفا، خضوع و خشوع را بر خودت بپوشانی؛ باید این لباس‌های معنوی را قبل از لباسِ احرام ظاهری در خودت پیدا کنی.

«وَ أَحْرِمْ عَنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يَمْنَعُكَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ این لباس احرامی که حاجی می‌پوشد و بیست‌وپنج چیز بر او حرام می‌شود، می‌گوید تو باید احرام معنوی داشته باشی؛ به این معنا که ازآنچه تو را از یاد خدا غافل می‌کند احرام بپوشی و آن‌ها را بر خودت حرام کنی.

«وَ يَحْجُبُكَ عَنْ طَاعَتِهِ»؛ و آن چیزهایی که تو را از اطاعت خدا بازمی‌دارد.

«وَ لَبِّ بِمَعْنَى إِجَابَةٍ صَافِيَةٍ خَالِصَةٍ زَاكِيَةٍ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ آنجا که می‌روی، بعد ازآنکه دو پارچۀ احرام را پوشیدی و نیت کردی، باید با زبان تلبیه بگویی:

«لَبَّيْكَ‏ اللَّهُمَ‏ لَبَّيْكَ‏ لَبَّيْكَ لَا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْك‏». این تلبیه به زبان است؛ ولی تلبیۀ تو باید همراه با زبان، تلبیۀ واقعی و حقیقی باشد. تلبیۀ حقیقی به این صورت است که بگویی خدایا من ندای تو را که فرموده بودی «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا» اجابت کردم؛ من دعوت تو را لبیک گفتم و به این دیار مقدس آمدم، ولی این اجابت از دعوت خدا باید به صورت صاف، زلال و خالص برای خدا باشد. یک‌وقت در آن، تظاهر، ریا و اسم در کردنی نباشد.

«فِي دَعْوَتِكَ لَهُ»؛ این خدا بود که تو را خواست و آمدی.

«مُتَمَسِّكاً بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»؛ باید به طناب محکم خدا تمسک کنی.

«وَ طُفْ بِقَلْبِكَ مَعَ الْمَلَائِكَةِ»؛ خانۀ خدا رفتی و می‌خواهی هفت شوط طواف کنی، در ظاهر بدنت طواف می‌کند ولی در باطن چه؟ می‌فرماید آن طواف را درون دلت ببر؛ و با دلت طواف کن و بدان که دور خانۀ خدا همراه با فرشتگان الهی هستی.

«مَعَ المَلاَئِکَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ كَطَوَافِكَ مَعَ الْمُسْلِمِينَ بِنَفْسِكَ حَوْلَ الْبَيْتِ»؛ یک طواف، طواف قلب است که به همراه ملائکة الله است؛ ملائکه‌ای که دور عرش خدا طواف می‌کنند؛ تو چنین نیتی داشته باش؛ چون می‌گویند دل مؤمن عرش خداست؛ بنابراین همراه با آن طوافی که در ظاهر داری در دل طواف داشته باش؛ این طواف قلبی نباید از آن طواف با مسلمانان، دور خانۀ خدا کمتر باشد.

«وَ هَرْوِلْ هَرْوَلَةً مِنْ هَوَاكَ وَ تَبَرِّياً مِنْ جَمِيعِ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ»؛ وقتی حاجی برای سعی صفا و مروه می‌رود، در وسط مسیر جایی است که می‌گویند مستحب است هروله کند، یعنی پا و شانه را تکان دهد و ‌کمی با سرعت برود؛ چون می‌گویند حضرت هاجر «سلام‌الله علیها» برای پیدا کردن آب برای فرزندش حضرت اسماعیل به این صورت در آمد، یعنی با سرعت هروله کرد. از دور سراب آبی را دید و به آن‌طرف ‌رفت؛ در راه بازگشت، دید که از پایین پای فرزندش اسماعیل  آبی به قدرت خدا منفجر شده و چشمه‌ای به وجود آمده است. می‌فرمایند: هروله‌ای که هاجر در آن روز کرد و حاجی‌ها امروز انجام می‌دهند؛ و تو هم که داری هروله می‌کنی؛ هروله به مفهوم شتافتن به‌سوی خدا است؛ هروله، یعنی از حول و قوه‌ات بیرون بیایی و حول و قوۀ خدا را در نظر بگیری. این‌ها اسراری است که امام صادق دربارۀ واجبات حج بیان می‌کنند.

«وَ اخْرُجْ مِنْ غَفْلَتِكَ وَ زَلَّاتِكَ بِخُرُوجِكَ إِلَى مُنًى»؛ «مُنی» به معنای آرزویی است که حاجی که به سرزمین منی رفته در پیشگاه خدا انجام داده است. در دعا می‌خوانیم «يَا مُنَى‏ قُلُوبِ‏ الْمُشْتَاقِين‏»؛ ای آرزوی دل‌های عاشقان. حالا به سرزمین منی که رسیدی اعمالی ]وارد شده است[. باید نیت کنی که خدایا با رفتن به منی می‌خواهم خودم را از غفلت و گناهانم بیرون کنم.

«وَ لَا تَمَنَّ مَا لَا يَحِلُّ لَكَ»؛ منی به معنای آرزو و تمنی است که حجاج به آنجا می‌روند؛ درواقع آرزوی خود را در عطیه‌ها و هدیه‌های الهی منحصر می‌کنند. آرزو باید، آرزوهای خدایی باشد و لذا می‌فرماید: نباید تمنا و آرزویی کنی که حلال و مورد رضای خدا نباشد. آرزوهای خود را باید در آنچه خدا اجازه داده منحصر کنی، نه آن چیزهایی که حلال نیست.

«وَ لَا تَسْتَحِقُّهُ»؛ نباید آنچه را که مستحقش نیستی از دلت بگذرانی.

«وَ اعْتَرِفْ بِالْخَطَایَا بِالْعَرَفَاتِ»؛ اما در عرفات چه سری است؟ می‌فرماید: عرفات از اعتراف است. آنجا که می‌روی باید گناهانت را  یک‌به‌یک در نظر بیاوری؛ اعتراف کنی؛ و بگویی که من گناه کردم و از خدا بخشش بخواهی.

«وَ جَدِّدْ عَهْدَكَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِوَحْدَانِيَّتِهِ»؛ در عرفات با خداوند تجدید عهد و بیعت کن. در اینکه توحید خدا را در دلت در نظر آوری.

«وَ تَقَرَّبْ إِلَي الله ذَائِقَهُ بِمُزْدَلِفَةَ»؛ نام دیگر سرزمین مشعرالحرام، مزدلفه است؛ آنجا که می‌روی باید ذوقت را به خدای خودت نزدیک کنی و ذائقۀ معنوی و الهی داشته باشی.

«وَ اصْعَدْ بِرُوحِكَ‏ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى بِصُعُودِکَ إِلَى الجَبَلِ»؛ آنگاه‌که به روی کوه مشعرالحرام می‌روی باید روحت را به ملأ اعلی ببری.

«وَ اذْبَحْ حَنْجَرَتَیِ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِيحَةِ»؛ موقعی که برای قربانی به کشتارگاه می‌روی، هوا و طمع، خواسته‌ها و اطماع نفسانیت را در راه خدا قربانی کن.

«وَ ارْمِ الشَّهَوَاتِ وَ الخَسَاسَةَ وَ الدَّنَاءَةَ»؛ وقتی برای رمی جمرات می‌روی، نیت کن که من می‌خواهم شهوت‌ها، آرزوها، خواسته‌های نفسانی، خساست و پستی‌ام را از خودم رمی و دور کنم.

«وَ الْأَفْعَالَ الذَّمِيمَةَ عِنْدَ رَمْيِ الْجَمَرَاتِ»؛ خدایا با سنگ زدنم می‌خواهم اخلاق زشت و کارهای مذموم و بد و زشتی را که دارم از خودم دور کنم.

«وَ احْلِقِ الْعُيُوبَ الظَّاهِرَةَ وَ الْبَاطِنَةَ بِحَلْقِ رَأسِکَ»؛ وقتی می‌خواهی حلق سر کنی، یعنی سرت را بتراشی که در سفر اول واجب است، چنین نیت کن: خدایا من می‌خواهم عیوب ظاهری و باطنی‌ام را بتراشم و از خودم زایل کنم.

«وَ ادْخُلْ فِي أَمَانِ اللَّهِ تَعَالَى وَ كَنَفِهِ وَ سَتْرِهِ وَ حِفْظِهِ وَ كِلَائِهِ مِنْ مُتَابَعَةِ مُرَادِكَ بِدُخُولِ الْحَرَمِ»؛ حال که می‌خواهی بعد ازانجام این اعمال به مکه برگردی و به حرم الهی و خانۀ خدا وارد شوی، نیت کن که این سرزمین، سرزمین امن الهی است؛ بنابراین من باید خودم را در امن الهی وارد کنم. من می‌خواهم خودم را در حمایت، ستر و حفظ خداوندی وارد کنم. وقتی به داخل خانۀ خدا پای می‌گذاری، این‌طور نیت کن.

«وَ زُرِ الْبَيْتَ مُتَحَفِّفاً لِتَعْظِيمِ صَاحِبِهِ وَ مَعْرِفَتِهِ وَ جَلَالِهِ وَ سُلْطَانِهِ»؛ وقتی دور خانۀ خدا می‌خواهی طواف و زیارت کنی، باید نیت کنی که خدایا من فقط این در و دیوار را طواف نمی‌کنم؛ من به دنبال صاحب این خانه هستم؛ می‌خواهم با جلالت و سلطنت خدا آشنا شوم. این‌ها را در نظر بیاور.

«وَ اسْتَلِمِ الْحَجَرَ رِضًى بِقِسْمَتِهِ وَ خُضُوعاً لِعَظَمَتِهِ»؛ وقتی برایت میسور شد که به حجرالأسود دست بزنی، بگو: خدایا من به آنچه در قضا و قَدَرت برایم تقدیر کرده‌ای یا از رزق و روزی‌ات برایم قسمت کرده‌ای، راضی هستم؛ خدایا من در برابر عظمتت خاضع و خوار هستم.

«وَ دَعْ مَا سِوَاهُ بِطَوَافِ الْوَدَاعِ»؛ طواف وداع آخرین طواف مستحبی است که حاجی می‌کند. در هنگام طواف وداع باید با غیر خدا وداع کنی. نیتت در وداع این باشد که خدایا من این طواف را با تو می‌کنم؛ یعنی من از غیر تو وداع کردم و فقط تو مورد نظرم خواهی بود.

«وَ صَفِّ رُوحَكَ وَ سِرَّكَ لِلِقَاءِ اللَّهِ تَعَالَى يَوْمَ تَلْقَاهُ بِوُقُوفِكَ عَلَى الصَّفَا»؛ وقتی از خانۀ خدا فارغ شدی و خواستی به سمت سعی در صفا و مروه بروی، پایت را که بر روی کوه صفا گذاشتی، نظرت یک امر معرفتی و معنوی باشد؛ یعنی بگو: خدایا من به کوه صفا آمده‌ام تا با سرّ، روح و باطنم تو را ملاقات کنم. خداوندا پروردگارا من برای چنین امر بزرگی، خودم را آماده کرده‌ام.

«وَ كُنْ ذَا مُرُوَّةٍ مِنَ اللَّهِ بِفِنَاءِ أَوْصَافِكَ عِنْدَ الْمَرْوَةِ»؛ آنگاه‌ که به روی کوه مروه می‌روی پایت که به کوه رسید، باید مروه یعنی با مروت باشی و خودت را با مردانگی و مروت فانی کنی. اوصاف خلقی خودت را از بین ببری. این مردانگی و مروت است.

«وَ اسْتَقِمْ عَلَى شُرُوطِ حَجِّكَ وَ وَفَاءِ عَهْدِكَ الَّذِي عَاهَدْتَ بِهِ مَعَ رَبِّكَ وَ أَوْجَبْتَهُ إِلَی يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ بعد از اتمام اعمالت، بگو: خدایا من چنین حجّی را با آداب و شرایطی که گفته شد، انجام دادم. وقتی می‌خواهی به‌طرف وطنت بروی، بگو: خدایا من در این راه و مسیر، با استقامت و پایداری و وفاداری به عهد و بیعتی که با تو [بسته‌ام] تا روز قیامت خواهم ماند.

«وَ اعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَفْتَرِضِ الْحَجَّ وَ لَمْ يَخُصَّهُ مِنْ جَمِيعِ الطَّاعَاتِ إلّا بِالْإِضَافَةِ إِلَى نَفْسِهِ»؛ ای کسی که قصد خانۀ خدا کرده‌ای، بدان در بین همۀ فرایض و عبادت‌هایی که خدا بر مسلمانان واجب کرده، فریضۀ حج را فقط به خودش نسبت داده است؛ و در قرآن می‌فرماید: « وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا»؛ کلمهٔ (لِلَّهِ) در این آیه، یعنی این حج باید برای خدا صورت بگیرد. اینکه (لِلَّهِ) فرموده، یعنی در واقع حج خانهٔ خدا را به خودش نسبت داده است. پس او را باید در حج پیدا کنیم. همان‌طوری که در قرآن آمده است باید حج ما یک حج عرفانی و الهی باشد. امیدواریم که از این بیان اسراری که امام صادق فرموده بتوانیم حج کامل و حقیقی و دارای آثار معرفتی را انجام دهیم. خداوندا! پروردگارا ما را به چنین حج و با چنین آداب و اسراری موفق بدار.

«وَ لَا شَرَّعَ نَبِيُّهُ سُنَّةً فِي خِلَالِ الْمَنَاسِكِ عَلَى تَرْتِيبِ مَا شَرَعَهُ إِلَّا لِلِاسْتِعْدَادِ وَ الْإِشَارَةِ إِلَى الْمَوْتِ وَ الْقَبْرِ وَ الْبَعْثِ وَ الْقِيَامَةِ»؛ امام صادق در این جملات می‌فرمایند: پیغمبر خدا نیز مانند خدا در آیهٔ شریفه‌ای که قبلاً بیان شد: «وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا» که خداوند در بین عبادات و طاعاتش، حج خانه‌اش را به خود اختصاص داده است. کلمهٔ (لِلَّه) در این آیه ]بیانگر این مطلب است[ که فریضۀ حج برای خدا صورت می‌گیرد و این تشریع حج در ضمن احکام قرآنیِ الهی از جانب خدا بوده است. پیامبر خدا نیز در پیرامون فرموده‌های خداT مناسک، اعمال و فرایضی را بر حاجیان واجب نموده است.

«وَ لَا شَرَّعَ نَبِيُّهُ سُنَّةً فِي خِلَالِ الْمَنَاسِكِ عَلَى تَرْتِيبِ مَا شَرَعَهُ إِلَّا لِلِاسْتِعْدَادِ»؛ پیغمبر تشریعات (سنت‌های) حج را که در خلال مناسک و اعمال حج صورت می‌گیرد را به همان ترتیبی بیان فرموده است که خداوند احکام حج را تشریع کرده است؛ یعنی گفتهٔ پیغمبر، گفتهٔ خداست. «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُول.» بعد می‌فرماید:

«إِلَّا لِلِاسْتِعْدَادِ وَ الْإِشَارَةِ إِلَى الْمَوْتِ»؛ از اول تا به آخر اعمال و سنن حج، صحنه‌ای از محشر و قیامت است تا بشر به مسئلهٔ مرگ، قبر، حشر و قیامت توجه پیدا کند و خود را آماده سازد. وقتی به حج می‌رویم، می‌بینیم که همهٔ مردان با دو تکه پارچهٔ سفید [هستند.] که یکی را بر دوش [می‌اندازند] و دیگری را به‌عنوان لنگ به بدن می‌بندند. لباس زنان نیز سفید است؛ این سفیدی و احرام، حکایت از کفن میت دارد که وقتی می‌خواهد بمیرد، او را باید با پارچۀ سفید کفن کنند. منظره‌ای از مردن و صحرای محشر را نشان می‌دهد؛ آن هنگام که مردم از قبرهایشان بیرون می‌آیند و جمعیت بسیاری در محکمهٔ عدل الهی حضور پیدا می‌کنند. میلیون‌ها حاجی نیز باهم اعمال را به‌صورت مشترک انجام می‌دهند؛ مشعرالحرام، عرفات، منا، طواف خانۀ خدا و سعی بین صفا و مروه. پس این دستورات الهی و پیامبری برای این اعمال و مناسک حج تشریع نشده مگر به خاطر اسرار و حکمت‌هایی که عبارتند از: استعداد و آماده شدن و اشارات عرفانی به مسئلهٔ موت، قبر، بعث و قیامت.

«وَ فَصَّلَ بَيَانِ السَّبْقِ مِنْ دُخُولِ الْجَنَّةِ أَهْلُهَا وَ دُخُولِ النَّارِ أَهْلُهَا بِمُشَاهَدَةِ مَنَاسِكِ الْحَجِّ مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا لِأُولِي الْأَلْبَابِ وَ أُولِي النُّهَى‏»؛ مناسک عملی حج، طوری است که سبقت مردم را نشان می‌دهد؛ گروهی جزء بهشتیان و اهل بهشت هستند و خود را به بهشت می‌رسانند؛ گروهی نیز در مخالفت و سرپیچی از امر خدا داخل جهنم می‌شوند که این حالت را در مشاهدۀ مناسک و اعمال حج می‌بینیم.

«مِنْ أَوَّلِهَا إِلَى آخِرِهَا»؛ از ابتدا تا انتهای اعمال حج می‌بینیم که رموز و اسراری در این اعمال است که حکایت از مسئلۀ قیامت می‌کند.

«لِأُولِي الْأَلْبَابِ وَ أُولِي النُّهَى‏»؛ البته این پندگیری و کشف اسرار عرفانی به صاحبان لبّ، یعنی عقل و اندیشه و صاحبان خِرَد اختصاص دارد. آن‌ها می‌توانند چنین اسرار نابی را از این مناسک و اعمال حج کشف کنند.

امیدواریم که خداوند توفیق زیارت خانۀ خدا را بدهد؛ و توفیق [انجام] این اعمال را با چشم بصیرت و با درک حکمت از این مناسک و اعمال حج پیدا کنیم.

وَ صَلَّی اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین.

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : https://www.komeily.com/?p=29417

مطالب مشابه

  • آماده‌ سازی برای ورود به ماه مبارک رمضان و سال نو
  • لزوم تسلیم الهی در بحث ظهور
  • امتحانات الهی برای تقویت انسان است
  • تفکر در کلام الله و معانی قرآن به منزلۀ چراغ شب‌‌های تار است
  • مطابقت رفتار، اعمال، گفتار و زندگی با قرآن
  • انسان باید همیشه در حال تفکر، اندیشه و عبرت گرفتن باشد
  • دستورات آیت الله قاضی برای اشهر ثلاثه
  • گناه‌ شناسی مقدم بر ترک گناه است
  • از عبادت خائفانه تا عبادت عاشقانه
  • اخلاص و مراتب آن

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک نمایید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

زیارت و دیدار حضرت صاحب الزمان (عج)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

دستورات آیت الله قاضی برای اشهر ثلاثه
خرید کتاب اخلاق اهل بیتی
خرید کتاب چهل چراغ سلوک
غربت عارف
خرید کتاب المطالب السلوکیه
خرید کتاب سرچشمه راز و نیاز
خرید کتاب صد منزل دل

تقویم سلوکی

  • اعمال مشترک رمضان
  • اعمال مخصوص رمضان
  • فضایل ماه رمضان
  • نمازهاى شب هاى رمضان

 اعمال مخصوصِ شب ها یا روزهاى معیّنِ ماه مبارک رمضان

شب اول:

۱ـ به سراغ رؤیت هلال برود که بعضى آن را واجب (کفایى) دانسته اند.

۲ـ وقتى هلال را رؤیت کرد، طبق روایتى از امام صادق(علیه السلام) رو به قبله نماید و دست ها را به آسمان بلند کند و خطاب به هلال کند و بگوید:

رَبّـى وَرَبُّـکَ اللهُ رَبُّ الْعـالَمینَ، اَللّـهُمَّ اَهِلَّـهُ عَلَیْنا بِـالاَْمْـنِ وَالاِْیمانِ، وَالسَّلامَهِ وَالاِْسْلامِ، وَالْمُسارَعَهِ اِلى ما تُحِبُّ وَتَرْضى، اَللّـهُمَّ بارِکْ لَنا فى شَهْرِنا هذا، وَارْزُقْنا خَیْرَهُ وَعَوْنَهُ، وَاصْرِفْ عَنّا ضُرَّهُ وَشَرَّهُ، وَبَلائَهُ وَفِتْنَتَهُ؛

پروردگار من و پروردگار تو خدا پروردگار جهانیان است خدایا این ماه را بر ما نو کن با امنیّت و ایمان و سلامتى و اسلام و پیشى گرفتن بدانچه تو دوست دارى و خشنود شوى خدایا برکت ده به ما در این ماه و خیر و خوبى و کمک آن را روزى ما کن و بگردان از ما زیان این ماه و شر و بلا و فتنه اش را.

۳ـ «سیّد بن طاووس» (رحمت‌الله علیه) روایت کرده که روزى حضرت امام زین العابدین(علیه السلام) عبور مى‌کرد که نظرش به هلال ماه رمضان افتاد، ایستاد و گفت:

اَیُّهَا الْخَلْقُ الْمُطیعُ الدّائِبُ السَّریعُ، اَلْمُتَرَدِّدُ فى مَنازِلِ التَّقْدیرِ، اَلْمُتَصَرِّفُ فى فَلَکِ التَّدْبیرِ، امَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ، وَاَوْضَحَ بِکَ الْبُهَمَ ...

۴ـ مجامعت با حلال خود کند و این از خصوصیات این ماه است و الا در ماه های دیگر جماع در شب اول مکروه است .

۵ـغسل شب اوّل ماه طبق بعضى از روایات مستحب است.

۶ـدر شب اوّل ماه امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند، تا گناهانش بخشوده شود.

۷ـ از شب اوّل ماه، شروع به خواندن هزار رکعت نماز ماه رمضان نماید.

۸ـ دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت سوره حمد و سوره انعام را بخواند و از خدا بخواهد تا امور وى را کفایت کند و از آنچه که مى‌ترسد و از بیماری‌ها او را حفظ نماید.

۹ـ این دعا را بخواند که در اعمال شب آخر ماه شعبان نیز آمده است: اَللّهُمَّ إِنَّ هذَا الشَّهْرُ الْمُبارَکُ....

۱۰ـ بعد از نماز مغرب دست‌ها را بلند کند و این دعا را که از امام جواد(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:

اَللّهُمَّ یا مَنْ یَمْلِکُ التَّدْبیرَ، وَهُوَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ...

۱۱ـ در شب اوّل، این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ، مُنَزِّلَ الْقُرْآنِ، هذا شَهْرُ رَمَضانَ...

۱۲ـ دعاى بسیار نورانى چهل و چهارم «صحیفه سجّادیّه» نیز مربوط به این شب است.

۱۳ـاز امور مهمّه در این ماه، تلاوت قرآن مجید است که با شروع ماه رمضان، سزاوار است قرآن بسیار تلاوت شود. روایت شده است که حضرت امام صادق(علیه السلام) در وقت تلاوت قرآن قبل از قرائت، این دعاى بسیار پرمعنا را مى خواندند:

اَللّـهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّ هذا کِتابُکَ الْمُنْزَلُ مِنْ عِنْدِکَ عَلى رَسُولِکَ...

۱۴ـ خواندن دعای جوشن کبیر

***

روز اول:

۱ـ غسل کند

۲ـ خود را با گلاب خوشبو سازد

۳ـ دو رکعت نماز بگزارد و در رکعت اوّل سوره حمد و سوره "انّا فتحنا" و در رکعت دوم حمد و هر سوره اى که خواست، بخواند. در روایتى آمده است هر کس این نماز را بخواند خداوند بدى ها را در آن سال از وى دفع کند و تا سال آینده در پناه حمایت خدا باشد.

۴ـ دو رکعت نماز اوّل ماه را به‌جا آورد و صدقه بپردازد

۵ـ بعد از طلوع فجر این دعا را بخواند: اَللّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضانَ، وَقَدِ افْتَرَضْتَ عَلَیْنا صِیامَهُ...

 

شب سیزدهم:

۱ـ غسل کند

۲ـ چهار رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت یک مرتبه حمد و بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

۳ـ دو رکعت نماز که در شب سیزدهم ماه رجب و شعبان نیز خوانده مى شود; در هر رکعت، بعد از سوره حمد سوره هاى یس، ملک، و توحید را بخواند.

۴ـ خواندن «دعاى مجیر» در شب هاى سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم

 

شب چهاردهم:

در این شب، چهار رکعت نماز مى خواند (هر دو رکعت به یک سلام)، به صورتى که در شب سیزدهم گذشت.

 

شب پانزدهم:

۱ـ غسل کند

۲ـ شش رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، سوره هاى حمد و یس و ملک و توحید را بخواند.

۳ـ صد رکعت نماز، که در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند. از حضرت امیرالمؤمنین على(علیه السلام) از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) روایت شده است که هر کس این عمل را بجا آورد، خداوند ده فرشته را به سوى او بفرستد تا دشمنان را از او دفع کنند و سى فرشته را به هنگام مرگ نزد او بفرستد تا بهشت را به وى بشارت دهند و سى فرشته دیگر، تا او را از آتش دوزخ ایمن دارند.

۴ـ زیارت امام حسین(علیه السلام): از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردند که پاداش کسى که در شب نیمه ماه رمضان کنار قبر امام حسین(علیه السلام) باشد، چیست؟ فرمود: خوشا به حال کسى که در شب نیمه ماه رمضان در کنار قبر امام حسین(علیه السلام) بعد از نماز عشا ده رکعت نماز بگزارد، در هر رکعتى بعد از سوره حمد ده مرتبه قل هو الله احد را بخواند و از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد. خداوند نیز به پاداش این عمل، نامش را «آزاد شده از آتش» ثبت فرماید و قبل از آن که بمیرد، فرشتگان به وى بشارت بهشت مى دهند و فرشتگان دیگرى، او را از آتش دوزخ ایمن مى دارند.

 

روز پانزدهم:

روز پانزدهم ماه رمضان سال سوم هجرى، روز ولادت باسعادت امام مجتبى(علیه السلام) است و بنابر (بعضى از اقوال، تولّد امام محمّد تقى(علیه السلام) در سال ۱۹۵ نیز در این روز واقع شده است، البتّه این قول غیرمشهور است)؛ به هر حال این روز، روز بسیار بافضیلتى است و دادن صدقه و خیرات و کمک به مستمندان در این روز پاداش زیادى دارد.

 

شب هفدهم:

این شب، شب بسیار مبارکى است. در این شب، رسول خدا(ص) با لشکر کفّار قریش در سرزمین بدر برخورد کردند و در روز هفدهم، جنگ بدر واقع شد و خداوند متعال لشکریان اسلام را بر مشرکین پیروز گردانید، با آن که مسلمانان از نفرات محدود و ساز و برگ اندک جنگى برخوردار بودند. این پیروزى از بزرگترین فتوحات اسلام است؛ از این رو علما گفته اند که در این روز، غسل و صدقه و شکر خدا بجا آوردن مستحبّ است و عبادت در شب هفدهم فضیلت فراوانى دارد.

***

 

اعمال مشترک شب های قدر:

۱ـ غسل شب قدر: مرحوم «علاّمه مجلسى» فرموده: بهتر است غسلِ شب هاى قدر را مقارن غروب آفتاب انجام دهند که نماز مغرب را با غسل بخوانند.

۲ـ دو رکعت نماز بخواند: که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره «قُل هُوَ اللّه» را تلاوت کند و بعد از پایان نماز، هفتاد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَ أَتُوبُ اِلَیْهِ.

در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است: کسى که این عمل را بجا آورد، از جاى خویش برنخیزد مگر این که خداوند متعال او و پدر و مادرش را بیامرزد و خداوند فرشتگان را مأمور مى کند تا سال آینده براى وى حسنات بنویسند... .

۳ـ امام باقر(علیه السلام) درباره عمل دیگر این شب فرمود: قرآن را بگشاید و در برابر خود قرار دهد وبگوید:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ،وَفیهِ اسْمُکَ [الاَْعْظَمُ] الاَْکْبَرُ،وَ اَسْماؤُکَ الْحُسْنى،وَما یُخافُ وَیُرْجى،اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آن است که در آن است نام بزرگت و نام‌هاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ.

سپس حاجت خود را از خدا بخواهد.

۴ـ مراسم قرآن به سر گرفتن: به فرموده امام صادق(علیه السلام): قرآن مجید را بر سر بگذارد و بگوید:

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِن مَدَحْتَهُ فیهِ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ، فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ؛ خدایا به حق این قرآن و به حق آن کس که او را بدین قرآن فرستادى و هر مؤمنى که در آن مدحش کردى و به حق تو بر ایشان زیرا هیچ کس به حق تو از خودت آشناتر نیست.

آنگاه ده مرتبه بگوید: بِکَ یا اللهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّد(صلى الله علیه وآله) و ده مرتبه بعَلِىٍّ(علیه السلام)و ده مرتبه بِفاطِمَهَ(علیها السلام)و ده مرتبه بِالْحَسَنِ(علیه السلام)و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ(علیه السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَر(علیهما السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى(علیهما السلام)و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّد(علیهما السلام)و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام)و ده مرتبه بِالْحُجَّهِ(علیه السلام).

در پایان هر حاجتى که دارد از خداوند طلب کند و در تمام این اذکار، نهایت حضور قلب و توجّه به درگاه خدا را حفظ کند. بهتر است اگر مى‌خواهند توسّل گرفته، یا ذکر مصیبتى کنند قبل یا بعد از دعا باشد و دعا را قطع نکنند.

۵ـ زیارت امام حسین(علیه السلام):به فرموده علاّمه مجلسى، زیارت امام حسین(علیه السلام) در هر یکى از این سه شب، مستحبّ مؤکّد است، و در روایتى آمده است که سبب آمرزش گناهان مى‌شود و اگر دسترسى به زیارت از نزدیک نداشته باشد، از دور زیارت کند.

۶ـ احیا داشتن شب هاى قدر: یعنى این شب را تا صبح بیدار باشد و با عبادت و دعا و تلاوت قرآن و جلسات سخنرانى دینى و پرسش و پاسخ هاى مذهبى و یا مطالعه کتاب هاى تفسیر و عقاید و مواعظ سپرى کند.

در روایتى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: هر کس شب قدر را احیا دارد، گناهان او آمرزیده شود، هرچند زیاد باشد، و بهتر است روز قبل مقدارى استراحت کند و غذا و نوشیدنى کمتر بخورد تا خواب بر او غلبه نکند و کسانى که توانایى بر احیا ندارند، بهتر است اوّل شب را استراحت کنند و سحرگاهان بیدار باشند و عبادت نمایند.

۷ـ صد رکعت نماز بگزارد: (هر دو رکعت به یک سلام) که فضیلت بسیار دارد و افضل آن است که اگر توانایى داشته باشد، در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره قل هو اللّه را بخواند.

۸ـ مرحوم «شیخ کفعمى» در «مصباح» نقل کرده است که امام زین العابدین(علیه السلام) این دعا را در شب هاى نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم در حالت ایستاده و نشسته و در رکوع و سجود مى خواندند:

اَللّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً، لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَلااَصْرِفُ عَنْها سُوءاً، اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى، وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتى وَقِلَّهِ حیلَتى، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْجِزْ لى ما وَعَدْتَنى وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَهِ فى هذِهِ اللَّیْلَهِ، وَاَتْمِمْ عَلَىَّ اتَیْتَنى، فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ، اَلضَّعیفُ الْفَقیرُ الْمَهینُ، اَللّـهُمَّ لاتَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیـما اَوْلَیْتَنى، وَلا لاِِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى، وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ، وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى فى سَرّآءَ اَوْ ضَرّآءَ، اَعْطَیْتَنى، اَوْ شِدَّه اَوْ رَخآء، اَوْ عافِیَه اَوْ بَلاء، اَوْ بُؤْس اَوْ نَعْمآءَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ؛

 

خدایا من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم و نتوانم از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى خود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم. پس درود فرست بر محمّد و آل محمّد و وفا کن برایم بدانچه بر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودى از آمرزش در این شب و تمام کن بر من آنچه را به من دادى، زیرا که من بنده بی‌نواى مستمند ناتوان تهیدست خوار تو هستم. خدایا مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و از احسانت در آنچه به من عطا کردى قرار مده و ناامید از اجابت خویش قرارم مده و اگرچه دیر زمانى طول کشد چه در خوشى و چه در سختى، در دشوارى یا در آسایش، در تندرستى یا گرفتارى، در تنگدستى یا در نعمت، به‌ راستى که تو شنواى دعایى.

 

۹ـ مرحوم «علاّمه مجلسى» مى فرماید: بهترین اعمال در این شب ها طلب آمرزش گناهان و دعا براى امور دنیوى و اخروىاست، هم براى خود و هم براى پدر و مادر و خویشان و برادران مؤمن؛ چه زنده باشند و چه از دنیا رفته باشند و همچنین ذکرهاى مختلفو صلوات بر محمّد و آل طاهرین ایشان(علیهم السلام)، تا آن جا که مقدور است انجام دهد و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاى «جوشن کبیر»را در این سه شب بخوانند.

در روایتى آمده است که شخصى خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رسید و عرض کرد: اگر شب قدر را درک کردم، چه چیزى را از خداوند طلب کنم؟ فرمود: عافیت و سلامتى را بخواه.

***

اعمالِ «مخصوص» هر یک از شب های قدر:

اعمال شب نوزدهم:

۱- صد مرتبه بگوید: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ أَتُوبُ إلَیْهِ

۲ـ صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَهَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ

۳ـ دعایى را که در اعمال روزهاى ماه رمضان ذکر شد (یا ذا الّذی کان...) را بخواند.

۴ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ اْجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِ الْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الحَکیمِ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ، وَفِى الْقَضآءِ الَّذى لا یُرَدُّ وَلا یُبَدَّلُ، اَنْ تَکْتُبَنى مِنْ حُجّاجِ بَیْتِکَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، اَلْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، اَلْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، اَلْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئاتُهُمْ، وَاجْعَلْ فیما تَقْضى وَتُقَدِّرُ، اَنْ تُطیلَ عُمْرى، وَتُوَسِّعَ عَلَىَّ فى رِزْقى، وَتَفْعَلَ بى کَذا وَکَذا؛

خدایا قرار ده در آنچه حکم کرده و مقدر فرموده اى از سرنوشت حتمى و در آنچه جدا کنى از فرمان حکیمانه ات در شب قدر و در آن قضا و قدرى که برگشت و تغییر و تبدیلى ندارد که نام مرا در زمره حاجیان خانه محترمت (کعبه) بنویسى آنان که حجشان مقبول و سعیشان مورد تقدیر و گناهانشان آمرزیده و کردار بدشان بخشوده شده است و قرار ده در آنچه مقدر فرموده اى، که عمر مرا طولانى کرده و روزیم را وسیع گردانى و درباره ام چنین و چنان کنى (به جاى کلمه کذا و کذا، حاجت خود را عرضه دارد)

 

اعمال شب بیست و یکم:

۱ـ دعایى است که در «مصباح المتهجّد» و «کافى» نقل شده است که در شب بیست و یکم خوانده مى شود:

یا مُولِجَ اللَّیْلِ فِى النَّهارِ، وَمُولِجَ النَّهارِ فِى اللَّیْلِ، وَمُخْرِجَ الْحَىِّ مِنَالْمَیِّت...

۲ـ مرحوم «شیخ کفعمى» از «سیّد بن باقى» نقل کرده است که در شب بیست و یکم مى خوانى:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى حِلْماً یَسُدُّ عَنّى بابَالْجَهْلِ، وَهُدىً تَمُنُّ بِهِ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَه...

۳- به فرموده «شیخ مفید»، در این شب صلوات بسیار فرستد و بر ظالمان و غاصبان حق آل محمّد(علیهم‌السلام) و همچنین بر قاتل امیرمؤمنان(علیه السلام) بسیار لعن و نفرین فرستد و براى خویش و پدر و مادرش و سایر مؤمنان دعا کند.

۴ـ دعا براى وجود مبارک امام زمان(عج) و فرج آن حضرت، یکى دیگر از اعمال این شب است. در روایتى که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم: " در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم، امام(ع) از من پرسیدند که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى،امام(ع) حصیرى طلبیدند و مرا نیز به کنارشان فراخواندند. آن حضرت(ع) مشغول نماز شدند و من نیز نزدیک آن حضرت(ع) نماز مى خواندم. وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کردند و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام(ع) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت(ع) به‌جا آوردیم.

امام صادق(علیه السلام) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداختند و بر پیامبر(ص) درود فرستادند و براى مؤمنان دعا کردند؛ آن‌گاه به سجده رفته و ساعتى در سجده بودند، و در آن مدّت جز صداى نَفَس حضرت(ع) چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواندند از جمله در دعایشان عرض کردند:

وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ وَ تُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ؛

از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر مى دانستم تو را با آن خواندم. از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج و ظهور کسى را بدهى که با ظهور او گشایشى در کار اولیاى تو و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شود و به وسیله او ظالمان را نابود و هلاک مى سازى. اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.

 

پس از آن که امام صادق(علیه السلام) سر از سجده برداشتند. عرض کردم: جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد؛ مگر آن کس شما نیستید؟

امام(علیه السلام) فرمودند: نه! او قائم آل محمّد(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)است!

نکته:

از شب بیست و یکم، دهه آخر ماه رمضان شروع مى شود که بسیار پرارزش و مغتنم است. در هر شب از شب هاى این دهه، غسل مستحب است و روایت شده است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در هر شب از شب هاى دهه آخر ماه رمضان غسل مى کرد. همچنین اعتکاف در مساجد جامع در این دهه مستحب است و فضیلت فراوان دارد و در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان برابر دو حج و دو عمره شمرده شده است.

 

اعمال شب بیست و سوم:

۱-سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «هر کس در شب بیست و سوم، سوره هاى عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند! اهل بهشت است».

۲ـ هزار مرتبه سوره «إنّا أنزلناه» را بخواند.

۳ـ سوره «حم دخان» را بخواند.

۴ـ این دعا را بخواند:

اَللّهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى، وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى، وَاَصِحَّ لى جِسْمى، وَبَلِّغْنى اَمَلى، وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَامْحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ، وَاْکتُبْنى مِنَ السُّعَدآءِ، فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، «یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ، وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ»؛

خدایا دراز کن عمرم را و فراخ کن روزیم را و سالم گردان تنم را و برسانم به آرزویم و اگر در زمره بدبختان هستم تو نامم را ازسلک آنان پاک کن و در زمره سعادتمندانم ثبت کن زیرا تو خودت در کتابى که بر پیامبر مرسلت(ص) نازل فرمودى چنین گفتى: «خدا هر چه خواهد محو مى کند و ثبت مى کند و نزد اوست اصل کتاب».

۵ـ این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:

یا رَبَّ لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً مِنْ اَلْفِ شَهْر، وَرَبَّ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، وَالْجِبالِ وَالْبِحارِ، وَالظُّلَمِ والاَْنْوارِ...

۶ـ این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:

اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضى وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِالْمَحْتُومِ، وَفیما تَفْرُقُ مِنَ الاَْمْرِ الْحَکیمِ...

۷ـ این دعا را که از امام حسن(علیه السلام) نقل شده است بخواند:

یا باطِناً فى ظُهُورِهِ، وَیا ظاهِراً فى بُطُونِهِ، وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفى، وَیا ظاهِراً لَیْسَ یُرى...

 

سپس هر حاجتى دارى از خدا بطلب.

 

۸ـ همچنین از معصومین(علیهم السلام) روایت شده است که در شب بیست و سوم ماه رمضان، در سجود و ایستاده و نشسته دعاى ذیل را مى خواندند، بلکه مناسب است در تمام ماه رمضان و در زمان‌هاى دیگر پس از تمجید و ستایش خداوند و صلوات بر محمّد و آل طاهرین ایشان علیهم السلام (مثلاً حدّاقل با گفتن اَلْحَمْدُلِلّهِ وَ الصَّلاهُ عَلى رَسُولِ اللّهِ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ)، این دعا خوانده شود:

اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى ابآئِهِ...

 

۹ـ همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوى آسمان بلند مى کند، بخواند:

یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ، یا مُجْرِىَ الْبُحُورِ، یا مُلَیِّنَ الْحَدِیدِ لِداوُدَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا

اى تدبیر کننده کارها اى برانگیزنده هر که در گورها است اى روان کننده دریاها اى نرم کننده به جاى آهن براى حضرت داود درود فرست بر محمد و آل محمد و نسبت به من چنین و چنان کن.

کلمات کذا و کذا حاجات خود را بخواهد و سپس اضافه کند: اَللَّیْلَهَ اَللَّیْلَهَ، اَلسَّاعَهَ اَلسَّاعَهَ. این دعا را در حال رکوع، سجده، ایستاده و نشسته به طور مکرّر بخوان.

 

۱۰ـ با توجّه به اهمّیّت شب بیست و سوم، غسل، احیا و زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.

«شیخ طوسى» در «تهذیب»، از ابوبصیر روایت کرده است که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « در آن شبى که امید مى رود شب قدر باشد صد رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت (پس از حمد) ده مرتبه سوره توحید را بخوان. ابوبصیر عرض کرد: اگر نتوانستم ایستاده بخوانم، چه کنم؟ فرمود: نشسته بجا آور! گفتم: اگر نتوانم نشسته بخوانم؟ فرمود: در همان حال که در بستر خود دراز کشیده اى، بجا آور.

۱۱ـ مرحوم «علاّمه مجلسى»، در «زاد المعاد» فرموده است: در این شب هر مقدار که ممکن باشد قرآن بخواند و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند؛ مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه.

روزهاى شب قدر را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و دعا به سر برد؛ در احادیث فراوانى آمده است که روز قدر نیز در فضیلت مثل شب قدر است.

***

دعاى شب هاى دهه آخر ماه مبارک رمضان

دعاهاى این شب ها بر دو قسم است: نخست دعاهایى که مشترک میان همه شب هاى این دهه است که در هر شب از دهه آخر ماه رمضان خوانده مى شود و دیگر، دعاهایى که مخصوص هر شب از دهه آخر است.

برای خواندن دعاهای مربوطه، به ادعیه و مفاتیح الجنان مراجعه شود.

***

 " فضیلت و اعمال ماه رمضان المبارک "

شیخ صدوق به سند معتبره روایت کرده از حضرت امام رضا (علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از حضرت امیرالمؤ منین (علیه و على اولاده السلام) که فرمود : خطبه اى خواند براى ما روزى حضرت رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) پس فرمود : اَیُّها النّاس بدرستى که رو کرده است به سوى شما ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش. ماهى است که نزد خدا بهترین ماه ها است و روزهایش بهترین روزها است و شب هایش بهترین شب ها است و ساعت هایش بهترین ساعتها است و آن ماهی است که خوانده اند شمارا در آن بسوى ضیافت خدا و گردیده اید در آن از اهل کرامت خدا . نَفَسهاى شما در آن ثواب تسبیح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عملهاى شما در آن مقبول است و دعاهاى شما در آن مستجاب است . پس سؤ ال کنید از پروردگار خود به نیّت هاى درست و دل هاى پاکیزه از گناهان و صفات ذمیمه که توفیق دهد شما را براى روزه داشتن آن و تلاوتکردن قرآن در آن .

به درستى که شقى و بد عاقبت کسى است که محروم گردد از آمرزش خدا در این ماه عظیم و یاد کنید به گرسنگى و تشنگى شما در این ماه تشنگى و گرسنگى روز قیامت را و تَصدّقکنید بر فقیران و مسکینان خود و تعظیم نمائید پیران خود را و رحم کنید کودکان خود را و نوازش نمائید خویشان خود را و نگاه دارید زبان هاى خود را از آنچه نباید گفت و بپوشید دیدهاى خود را از آنچه حلال نیست شما را در نظر کردن به سوى آن و بازدارید گوش هاى خود را از آنچه حلال نیست شما را شنیدن آن و مهربانى کنید با یتیمان مردم تا مهربانى کنند بعد از شما با یتیمان شما و بازگشت کنید به سوى خدا از گناهان خود و بلند کنید دست هاى خود را به دعا در اوقات نمازهاى خود ، زیرا که وقت نمازها بهترین ساعت ها است که نظر مى کند حق تعالى در این اوقات به رحمت به سوى بندگان خود و جواب مى گوید ایشان را هرگاه او را مناجات کند و لبّیک مى گوید ایشان را هرگاه اورا ندا کنند و مستجاب مى گرداند هرگاه او را بخوانند اى گروه مردمان . به درستى که جان هاى شما در گروِ  کرده هاى شما است ، پس از گرو به در آورید به طلب آمرزش ازخدا و پشت هاى شما گرانبار است از گناهان شما ، پس سبک گردانید آنها را به طول دادن سجده ها و بدانید که حق تعالى سوگند یاد کرده است به عزّت و جلال خود که عذاب نکند نمازگذارندگان و سجده کنندگان در این ماه را و نترساند ایشان را به آتش جهنم در روزقیامت.

ایُّها النّاس هر که از شما افطار دهد روزه دار مؤمنى را در این ماه از براى اوخواهد بود نزد خدا ثواب بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته . پس ‍ بعضى از اصحاب گفتند : یا رسول الله همه ما قدرت بر آن نداریم .  حضرت فرمود : بپرهیزید از آتش جهنم به افطار فرمودن روزه داران اگرچه به نصف دانه خرما باشد و اگر چه به یک شربت آبى باشد ؛ به درستى که خدا این ثواب را مى دهد کسى را که چنین کند اگر قادر بر زیاده از این نباشد.

اَیُّها النّاسُ هر که خُلْق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزى که قدم ها بر آن لغزد و هر که سبک گرداند در این ماه خدمت غلام و کنیز خودرا ، خدا در قیامت حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شرّ خود را از مردم باز دارد ، حق تعالى غضب خود را در قیامت از او باز دارد و هر که در این ماه یتیم بى پدرى را ، گرامى دارد خدا او را در قیامت گرامى دارد و هر که در این ماه صله واحسان کند با خویشان خود خدا وَصل کند او را به رحمت خود در قیامت و هر که در این ماه قطع احسان از خویشان خود بکند ، خدا در قیامت قطع رحمت از او کند و هر که نماز سنّتى در این ماه بکند خدا براى او برات بیزارى از آتش جهنم بنویسد و هر که در این ماه نماز واجبى را ادا کند خدا عطا کند به او ثواب هفتاد نماز واجب که در ماه هاى دیگر کرده شود و هر که در این ماه بسیار بر من صلوات فرستد خدا سنگین گرداند ترازوى عمل او را در روزى که ترازوهاى اعمال سبک باشد و کسى که یک آیه از قرآن در این ماه بخواند ثواب کسى دارد که در ماه هاى دیگر ختم قرآن کرده باشد.

اَیُّها النّاسُ بدرستى که درهاى بهشت در این ماه گشاده است پس سؤ ال کنید ازپروردگار که آن را به روى شما نبندد ؛ و درهاى جهنّم در این ماه بسته است . پس سؤال کنید از پروردگار تبارک و تعالى به تلاوت کردن قرآن مجید در شب ها و روزهاى این ماه و به ایستادن به نماز و جِدّ و جَهد کردن در عبادت و بجا آوردن نمازها در اوقات فضیلت و کثرت استغفار و دعا

.

فَعَنِ الصّادِقِ علیه السلام : اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فى شَهْرِرَمَضانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلى قابِلٍ اِلاّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ

امام صادق علیه السلام فرمود: هر که در ماه رمضان آمرزیده نشود تا سال آینده آمرزیده نشود مگر آنکه در عرفات حاضر شود

 

و نگاه دارد خودرا از چیزهایى که خدا حرام کرده است و از افطار کردن بر چیزهاى حرام و رفتار کن به حوى که مولاى ما حضرت صادق (علیه السلام) وصیّت نموده و فرموده هرگاه روزه دارى ، مى باید که روزه داری گوش و چشم و مو و پوست و جمیع اعضاى تو ، یعنى از محرّمات بلکه از مکروهات و فرمود باید که روزِ روزه داری تو مانند روزِ افطار تو نباشد ونیز فرموده که روزه نه همین ترک از خوردن و آشامیدن است ؛ بلکه باید در روز روزهنگاه دارید زبان خود را از دروغ و بپوشانید دیده هاى خود را از حرام و با یکدیگرنزاع مکنید و حَسَد مبرید و غیبت مکنید و مجادله مکنید و سوگند دروغ مخورید بلکه سوگند راست نیز و دشنام مدهید و فحش مگوئید و ستم مکنید و بى خردى مکنید و دلتنگ مشوید و غافل مشوید از یاد خدا و از نماز و خاموش باشید از آنچه نباید گفت و صبرکنید و راستگو باشید و دورى کنید از اهل شرّ و اجتناب کنید از گفتار بد و دروغ و افتراء و خصومت کردن با مردم و گمان بد بردن و غیبت کردن و سخن چینى کردن و خود را مُشْرِف به آخرت دانید و منتظر فَرَج و ظُهور قائم آل محمّد (علیه السلام) باشید و آرزومند ثوابهاى آخرت باشید و توشه اعمال صالحه براى سفر آخرت بردارید.

بر شما باد به آرام دل و آرام تن و خضوع و خشوع و شکستگى و مذلّت مانند بنده اى که از آقاى خود ترسد و ترسان باشید از عذاب خدا و امیدوار باشید رحمت او را و باید پاک باشد اى روزه دار دل تو از عیبها و باطن تو از حیله ها و مکرها و پاکیزه باشد بدن تو از کثافتها و بیزارى بجوى به سوى خدا از آنچه غیر اوست و در روزه ولایت خودرا خالص گردانى از براى او و خاموش باشى از آنچه حق تعالى نهى کرده است تو را از آندر آشکارا و پنهان و بترسى از خداوند قهار آنچه سزاوار ترسیدن او است در پنهان و آشکار و ببخشى روح و بدن خود را به خداى عزّوجلّ در ایّام روزه خود و فارغ گردانى دل خود را از براى محبّت او و یاد او و بدن خود را به کارفرمائى در آنچه خدا تو را امر کرده است به آن و خوانده است به سوى آن اگر همه اینها را به عمل آورى آنچه سزاوار روزه داشتن است به عمل آورده اى و فرموده خدا را اطاعت کرده اى و آنچه کم کنى از آنها که بیان کردم از براى تو به قدر آن از روزه تو کم مى شود از فضل آن وثواب آن.

به درستى که پدرم گفت : رسول خدا (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) شنید که زنى در روز روزه اى جاریه خود را دشنام داد . حضرت طعامى طلبید . آن زن را گفت بخور زن.  زن گفت من روزه ام . فرمود : چگونه روزه اى که جاریه خود را دشنام دادى . روزه فقط همین نخوردن و نیاشامیدن تنها نیست . به درستى که حق تعالى روزه را حجابى گردانیده است از سایر امور قبیحه . از کردار بد و گفتار بد . چه بسیار کمند روزه داران و چه بسیارند گرسنگى کشندگان و حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) فرمود که چه بسیار روزه دارى که بهره اى نیست او را از روزه به غیر از تشنگى و گرسنگى و چه بسیار عبادت کننده اى که نیست او را بهره اى از عبادت به غیر تَعَب . اى خوشا خواب زیرکان که بهتر از بیدارى و عبادت احمقان است و خوشا افطار کردن زیرکان که بهتر از روزه داشتن بى خردان است.

و روایت شده از جابربن یزید از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) که حضرت رسول  (صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله) به جابر بن عبدالله فرمود : اى جابر این ماه رمضان است ، هر که روزه بدارد روز آن را و بایستد به عبادت پاره اى از شبش را و باز دارداز حرام شکم و فَرْج خود را و نگاه دارد زبان خود را ، بیرون رود از گناهان خود مثل بیرون رفتن او از ماه . جابر گفت یا رسول اللّه چه نیکو است این حدیث که فرمودى ،  فرمود : اى جابر  چقدر سخت است این شرطهایى که نمودم . 

 

نمازهاى شب هاى ماه مبارک رمضان

مرحوم «علاّمه مجلسى» در فصل آخر از اعمال ماه رمضان در کتاب «زادالمعاد»، نماز شب هاى ماه رمضان را چنین بیان مى کند: (و با توجّه به این که بهترین اعمال، در ماه مبارک، نماز و قرآن است و این نمازها در بردارنده بسیارى از سوره هاى قرآن است، هرکس هر چند شب را بخواند غنیمت است).

شب اوّل: چهار رکعت; هر رکعت بعد از سوره حمد پانزده مرتبه سوره توحید.

شب دوم: چهار رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنَّا أنزلناه.

شب سوم: ده رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب چهارم: هشت رکعت; در هر رکعت بعد از سوره حمد بیست مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب پنجم: دو رکعت; در هر رکعت، سوره حمد و پنجاه مرتبه سوره توحید; بعد از سلامِ نماز، صد مرتبه بگوید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

شب ششم: چهار رکعت و در هر رکعت سوره حمد و سوره ملک.

شب هفتم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد و سیزده مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب هشتم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید و پس از سلام نماز، هزار مرتبه بگوید: سبحان اللّه.

شب نهم: شش رکعت میان نماز مغرب و عشا; در هر رکعت سوره حمد و هفت مرتبه آیه الکرسى و پس از اتمام نماز، پنجاه مرتبه بگوید: اَللّهمّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

شب دهم: بیست رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره توحید.

شب یازدهم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره کوثر.

شب دوازدهم: هشت رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إنّا أنزلناه.

شب سیزدهم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره توحید.

شب چهاردهم: شش رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سى مرتبه سوره إذا زُلزِلَت.

شب پانزدهم: چهار رکعت; در دو رکعت اوّل بعد از سوره حمد، صد مرتبه سوره توحید، و در دو رکعت دیگر، بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحید.

شب شانزدهم: دوازده رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و دوازده مرتبه سوره تکاثر.

شب هفدهم: دو رکعت; در رکعت اوّل، سوره حمد و هر سوره اى که خواست بخواند و در رکعت دوم، سوره حمد و صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام نیز صد مرتبه بگوید: لا إلهَ اِلاَّ اللّهُ.

شب هیجدهم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست و پنج مرتبه سوره کوثر.

شب نوزدهم: پنجاه رکعت; با سوره حمد، و پنجاه مرتبه سوره إذا زلزلت.

مرحوم «علاّمه مجلسى» مى گوید: ظاهراً مراد آن است که در هر رکعت یک مرتبه این سوره را بخواند; زیرا در یک شب خواندن دوهزار و پانصد مرتبه سوره «اذا زلزلت» دشوار خواهد بود.

شب‌هاى بیستم تا بیست و چهارم: در هر یک از این شب ها، هشت رکعت نماز بخواند که پس از حمد، هر سوره اى خواست مى خواند.

شب بیست و پنجم: هشت رکعت نماز; در هر رکعت سوره حمد، و ده مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و ششم: هشت رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هفتم: چهار رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و سوره ملک را بخواند و اگر نتوانست، بیست و پنج مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب بیست و هشتم: شش رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و صد مرتبه آیه الکرسى، صد مرتبه سوره توحید و صد مرتبه سوره کوثر را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمى مى نویسد: مطابق آنچه که من یافتم بجاى صد مرتبه، ده مرتبه آمده است(که همین مناسب‌تر به نظر مى رسد).

شب بیست و نهم: دو رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند.

شب سى ام: دوازده رکعت; در هر رکعت سوره حمد، و بیست مرتبه سوره توحید را بخواند و پس از پایان نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد.

 

یادآورى: این نمازها هر دو رکعت به یک سلام است و اگر تمام آن‌ها را نتوان بجا آورد، باید هر مقدار که مى‌توان به‌جا آورده شود.

 

 

تبلیغات

وب سايت تخصصي عرفان عملي شيعي

    • بیانات عرفانی آيت الله كميلي
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد

تمام حقوق اين وب سايت متعلق به آیت الله محمد صالح کمیلی خراسانی مي باشد