• فارسی
  • العربية
  • English
  • فروشگاه اینترنتی
  • ارسال سوال

امروز : سه شنبه, ۴ اردیبهشت , ۱۳۹۷

صفحه ورود

آیا گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟ بستن
ورود نسخه قدیم ارسال سوال

نمایش منو

    • خانه
    • آشنایی با استاد
      • خاطرات
      • استاد و رسانه
    • بیانات عرفانی
    • شرح درس
      • المطالب السلوکیه
      • رساله نورالوحده
      • رساله سیر و سلوک سید بحرالعلوم
      • منازل السائرین
      • مصباح الشریعه
    • بیانات اخلاقی
      • اجتماع
      • خانواده
      • سیاست
    • دانلود صوت
    • متون عرفانی
      • عرفان عملی
      • کشکول المطالب
      • رسائل عرفانی
      • نامه ها و گفتگوها
      • ادعیه عرفانی
      • اشعار عرفانی فارسی
      • واژه های عرفانی
    • القسم العربی
      • المطالب العرفانیه
      • اشعار ابن فارض
      • اشعار عربي
    • پرسش و پاسخ
      • ارسال سوال
      • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
    • کتابخانه
      • آثار و تالیفات استاد
      • آثاری درباره استاد
      • کتب مورد توصیه ی استاد
      • رسائل عرفانی
    • عرفان بانوان
    • مقالات
    • کلیپ تصویری
    • نگارخانه
    • تقویم سلوکی
  • خانه
  • آشنایی با استاد
    • خاطرات
    • استاد و رسانه
  • بیانات عرفانی
  • شرح درس
    • المطالب السلوکیه
    • رساله نورالوحده
    • رساله سیر و سلوک سید بحرالعلوم
    • منازل السائرین
    • مصباح الشریعه
  • بیانات اخلاقی
    • اجتماع
    • خانواده
    • سیاست
  • دانلود صوت
  • متون عرفانی
    • عرفان عملی
    • کشکول المطالب
    • رسائل عرفانی
    • نامه ها و گفتگوها
    • ادعیه عرفانی
    • اشعار عرفانی فارسی
    • واژه های عرفانی
  • القسم العربی
    • المطالب العرفانیه
    • اشعار ابن فارض
    • اشعار عربي
  • پرسش و پاسخ
    • ارسال سوال
    • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • کتابخانه
    • آثار و تالیفات استاد
    • آثاری درباره استاد
    • کتب مورد توصیه ی استاد
    • رسائل عرفانی
  • عرفان بانوان
  • مقالات
  • کلیپ تصویری
  • نگارخانه
  • تقویم سلوکی
رسائل عرفانی

۴ اسفند, ۱۳۹۴

کد مطلب : 4354

رساله زادالسالک

بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمد للّه و سلامه علی عباده الذین اصطفی.
اما بعد: این رساله‏ای است موسوم به «زاد السالک» در جواب سؤال یکی از برادران روحانی نوشته شده که از کیفیت سلوک راه حق پرسیده بودند.

بدان ایدک اللّه بروح منه، همچنانکه سفر صوری را مبدأی و منتهائی و مسافتی و مسیری و زادی و راحله‏ای و رفیقی و راهنمائی می‏باشد، همچنین سفر معنوی را که سفر روح است به جانب حق سبحانه تعالی هم هست، مبدأش جهل و نقصان طبیعی است که با خود آورده از شکم مادر وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً و منتهاش کمال حقیقی است و آن وصول است به حق سبحانه وَ أَنَّ إِلی‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهی‏ ، (یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلی‏ رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ .

و مسافت راه در این سفر، مراتب کمالات علمیه و عملیه است که روح طی آنها می‏کند شیئا فشیئا، هر گاه بر صراط مستقیم شرع که سلوک اولیا
و اصفیا است سایر باشد وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ .

و این کمالات مترتب است بعضی بر بعضی، تا کمال متقدم طی نشود، به متأخر منتقل نتوان شد، چنانچه در سفر صوری تا قطعه مسافت متقدمه طی نشود، به متأخر نتوان رفت.

و منازل این سفر، صفات حمیده و اخلاق پسندیده است که احوال و مقامات روح است، از هر یک به دیگری که فوق آن است منتقل می‏شود بتدریج:
منزل اول یقظه است که آگاهیست و منزل آخر توحید است که مقصد اقصی است از این سفر، و تفاصیل این منازل و درجات آن در کتاب «منازل السایرین» مذکور است، و مسیر این منازل به مجاهده و ریاضت نفس به حمل اعبای تکالیف شرعیه از فرایض و سنن و آداب و مراقبه و محاسبه نفس انا فانا و لحظه فلحظه، و هموم را همّ واحد گردانیدن و منقطع شده به حق سبحانه و تعالی وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا .

و زاد راه این سفر تقوی است وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی‏ و تقوی عبارت است از قیام نمودن به آنچه امر فرموده است و پرهیز کردن از آنچه نهی از آن کرده از روی بصیرت، تا دل به نور شرع و صیقل تکالیف آن مستعد فیضان معرفت شود از حق تعالی، وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ .

و همچنانکه مسافر صوری تا قوت بدن از زاد حاصل نکند، قطع راه نتواند کرد، همچنین مسافر معنوی تا به تقوی و طهارت شرعیه، ظاهرا و باطنا قیام ننماید، و روح را تقویت به آن نکند، علوم و معارف و اخلاق حمیده که بر تقوی مترتب می‏شود و تقوی از آن حاصل می‏شود نه بر سبیل دور بر او فایض نمی‏گردد، و مثل این مثل کسی است که در شب تار چراغی در دست داشته باشد و به نور آن راهی را می‏بیند و می‏رود و هر یک گام که بر می‏دارد، قطعه از آن راه روشن می‏شود و بر آن می‏رود، و هکذا، و تا گام بر ندارد و نرود روشن نشود، و تا روشن نشود نتواند رفت. آن دیدن به منزله معرفت است و آن رفتن بمنزله عمل و تقوی من عمل بما علم اورثه اللّه علم ما لم یعلم، العلم یهتف بالعمل فان اجابه والا ارتحل لا یقبل عملا الا بمعرفه و لا معرفه الا بعمل فمن عرف دلّته المعرفه علی العمل و من لم یعمل فلا معرفه له الا ان الایمان بعضه من بعض کذا عن الصادق علیه السلام .

و همچنانکه در سفر صوری کسی که راه نداند به مقصد نمی‏رسد، همچنین در سفر معنوی کسی که بصیرت در عمل ندارد به مقصد نمی‏رسد العامل علی غیر بصیره کالسایر علی غیر الطریق لا یزیده کثره السیر الابعدا .

و راحله این سفر به نسبت و قوای آن، و همچنانکه در سفر صوری اگر راحله ضعیف و معلول باشد، راه طی نتوان کرد، همچنین در این سفر تا صحت بدن و قوت قوی نباشد، کاری نتوان ساخت، پس تحصیل معاش از این جهت ضروری است و آنچه از برای ضرورتست، به قدر ضرورت باید.

پس طلب فضول در معاش مانع است از سلوک، و دنیای مذموم که تحذیر از آن فرموده‏اند عبارت از آن فضول است که بر صاحبش و بال است، و اما قدر ضروری از آن داخل امور آخرت است، و تحصیلش عبادت.

و همچنانکه اگر کسی راحله را در سفر صوری در اثنای راه سر دهد تا خود سر می‏چرد راه او طی نمی‏شود، همچنین در این سفر اگر بدن و قوا را بگذارد تا هر چه مشت‏های آنهاست به فعل آوردند، و به آداب و سنن شرعیه مقید نگرداند و لجام آن را نگرداند و لجام آن را در دست نداشته باشد، راه حق طی نمی‏شود.

و رفیقان این راه علما و صلحا و عباد و سالکانند که یکدیگر را ممد و معاونند، چه هر کسی بر عیب خود زود مطلع نشود، اما بر عیب دیگری زود واقف می‏شود، پس اگر چند کس با هم بسازند و یکدیگر را از عیوب و آفات با خبر سازند، زود راه بر ایشان طی می‏شود و از دزدی و حرامی ایمن می‏گردند چه الشیطان الی المنفرد اقرب منه الی الجماعه و ید اللّه مع الجماعه .

اگر یکی از راه بیرون رود، دیگری او را خبر دار می‏گرداند و اگر تنها باشد تا واقف می‏شود هیهات است.

و راه نمای این راه، حضرت پیغمبر و سایر ائمه معصومین علیهم السلام‌ ‏اند که راه نموده‌‏اند سنن و آداب وضع کرده و از مصالح و مفاسد راه خبر داده‌‏اند و خود به این راه رفته و امت را به تأسی و اقتضای خود فرموده‏‌اند لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ ، قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ .

و محصل آنچه ایشان می‏کرده‌‏اند و امر به آن می‏فرموده‏‌اند، چنانچه از روایات معتبره به طریق اهل بیت- علیهم السلام- استفاده می‏شود، از اموری که سالک را لابد است از آن، و اخلال به آن به هیچ وجه جایز نیست بعد از تحصیل عقاید حقه، بیست و پنج چیز است:

اول: محافظت بر صلوات خمس، اعنی گذاردن آن در اول وقت به جماعت و سنن و آداب. پس اگر بی ‏علتی و عذری از اول وقت تأخیر کند، یا به جماعت حاضر نشود، یا سنتی از سنن یا ادبی از آداب آن را فرو گذارد الا نادرا، از سلوک راه بیرون رفته و با سایر عوام که در بیدای جهالت و ضلالت سر گردان می‏چرند و از راه و مقصد بی‏خبرند و ایشان را هرگز ترقی نیست، مساویست.

دوم: محافظت بر نماز جمعه و عیدین و آیات با اجتماع شرایط الا مع العذر المسقط که «اگر سه جمعه متوالی ترک نماز کند بی‏‌علتی، دل او زنگ گیرد به حیثیتی که قابل اصلاح نباشد» .

سیوم: محافظت بر نماز معهوده روایت یومیه که ترک آن را معصیت شمرده‌‏اند الا چهار رکعت از نافله عصر و دو رکعت از نافله مغرب و وتیره که ترک آن نیز بی‏‌عذری جایز است.

چهارم: محافظت بر صوم ماه رمضان و تکمیل آن، چنانچه زبان را از لغو و غیبت و دروغ و دشنام و نحو آن، و سایر اعضا را از ظلم و خیانت، و فطور را از حرام و شبهه بیشتر ضبط کند که در سایر ایام ضبط می‏کرد.

پنجم: محافظت بر صوم سنت که سه روز معهود است از هر ماهی که‏ معادل صوم دهر است، چنانکه بی‏‌عذری ترک نکند و اگر ترک کند قضا کند یا به مدّی از طعام تصدق نماید.

ششم: محافظت بر زکات، بر وجهی که تأخیر و توانی جایز ندارد، مگر عذری باشد، مثل فقد [نبودن] مستحقّ، و یا انتظار افضل مستحقّین و نحو آن.

هفتم: محافظت بر انفاق حق معلوم از مال، اعنی مقرر سازد که هر روز یا هر هفته یا هر ماه از مال خود چیزی به سائل محروم می‏داده باشد به قدر مناسب مال، چنانچه اخلال به آن نکند و اگر کسی را نیز بر آن مطلع نسازد بهتر است وَ الَّذِینَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ ففی الحدیث انه غیر الزکاه .

هشتم: محافظت بر حجه الاسلام چنانچه در سال وجوب، به فعل آورد و بی‏‌عذری تأخیر روا ندارد.

نهم: زیارت قبور مقدسه پیغمبر و ائمه علیهم السلام خصوصا امام حسین علیه السلام، چه در حدیث آمده که «زیارت امام حسین فرض است بر هر مؤمن، هر که ترک کند حقی از خدا و رسول ترک کرده باشد» . و در حدیث وارد است که «هر امامی را عهدی است بر گردن اولیا و شیعه خود، و از جمله تمامی وفای به عهد زیارت قبور ایشان است» .

دهم: محافظت بر حقوق اخوان و قضای حوایج ایشان، چه تاکیدات بلیغه در آن شده بلکه بر اکثر فرایض مقدم داشته‏‌اند.

یازدهم: تدارک نمودن هر چه از مذکورات فوت شده باشد وقتی که متنبه شده باشد مهما امکن.

دوازدهم: اخلاق مذمومه مثل کبر و بخل و حسد و نحو آن را از خود سلب کردن به ریاضت و مضّادت و اخلاق پسندیده مثل حسن خلق و سخا و صبر و غیر آن بر خود بستن تا ملکه شود.

سیزدهم: ترک منهیات جمله، و اگر بر سبیل ندرت معصیتی واقع شود، زود به استغفار و توبه و انابت تدارک نماید تا محبوب حق باشد إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ .

چهاردهم: ترک شبهات که موجب وقوع در محرمات است و گفته‏‌اند «هر که ادبی را ترک کند از سنتی محروم می‏شود و هر که سنتی را ترک کند از فریضه محروم می‏شود».

پانزدهم: در مالا یعنی خوض نکردن که موجب قسوت و خسران است و فی الحدیث من طلب ما لا یعنیه فانه ما یعنیه و اگر از روی غفلت صادر شود، بعد از تنبیه، تدارک نماید به استغفار و انابت إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ وَ إِخْوانُهُمْ یَمُدُّونَهُمْ فِی الغَیِّ ثُمَّ لا یُقْصِرُونَ . و تا ترک مجالست بطالین و مغتابین و آنهایی که سخنان پراکنده گویند و روز می‏گذرانند نکند، از مالا یعنی خلاص نشود، چه، هیچ چیز مثل این نیست در ایجاب قسوت و غفلت و تضییع وقت.

شانزدهم: کم خوردن و کم خفتن و کم گفتن را شعار خود ساختن که‏ دخل تمام در تنویر قلب دارد.

هفدهم: هر روز قدری از قرآن تلاوت کردن و اقلش پنجاه آیه است به تدبر و تأمل و خضوع، و اگر بعضی از آن در نماز واقع شود بهتر است.

هیجدهم: قدری از اذکار و دعوات ورد خود ساختن در اوقات معینه خصوصا بعد از نمازهای فریضه، و اگر تواند که اکثر اوقات زبان را مشغول ذکر حق دارد و اگر چه جوارح در کارهای دیگر مصروف باشد، زهی سعادت.

از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که «زبان مبارک ایشان در اکثر اوقات تر بوده است به کلمه طیبه لا اله الا اللّه، اگر چیزی می‏خورده‏‌اند و اگر سخن می‏گفته‏‌اند و اگر راه می‏رفته‌‏اند الی غیر ذلک» چه این ممد و معاونی قوی است مر سالک را و اگر «ذکر قلبی» را نیز مقارن «ذکر لسانی» سازد به اندک زمانی فتوح بسیار رو می‏دهد تا می‏تواند سعی نماید که دم بدم متذکر حق می‏‌بوده باشد تا غافل نشود که هیچ امری به این نمی‏رسد در سلوک، و این مددی است قویّ در ترک مخالفت حق سبحانه به معاصی.

نوزدهم: صحبت عالم و سؤال از او و استفاده علوم دینیه به قدر حوصله خود، تا می‏تواند سعی کند که علمی بر علم خود بیفزاید اکیس الناس من جمع علم الناس الی علمه صحبت اعلم از خود را فوزی عظیم شمرد و از حکم او بیرون نرود، و «پیری» که «صوفیه» می‏گویند عبارت از چنین کسی است، و مراد از علم، علم آخرت است نه علم دنیا و اگر چنین کسی نیابد و اعلم از خود نیز نیابد، با کتاب صحبت دارد و با مردم نیکو سیرت که از ایشان کسب اخلاق حمیده کند و هر صحبتی که او را خوش وقت و متذکر حق و نشأت آخرت می‏سازد از دست ندهد.

بیستم: با مردمان به حسن خلق و مباسطت مباشرت کردن تا بر کسی گران نباشد و افعال ایشان را محملی نیکو اندیشیدن و گمان بد به کسی نداشتن.

بیست و یکم: صدق در اقوال و افعال را شعار خود ساختن.

بیست و دوم: توکل بر حق تعالی کردن در همه امور و نظر بر اسباب نداشتن و در تحصیل رزق اجمال کردن و بسیار به جد نگرفتن در آن، و فکرهای دور به جهت آن نکردن و تا می‏تواند به کم قناعت کردن و ترک فضول نمودن.

بیست و سیوم: بر جفای اهل و متعلقان صبر کردن و زود آنجا در نیامدن و بد خوئی نکردن که هر چند جفا بیشتر می‏کشد و تلقی بلا بیشتر می‏کند زودتر به مطلب می‏رسد.

بیست و چهارم: امر به معروف و نهی از منکر به قدر وسع و طاقت کردن، و دیگران را نیز بر خیر داشتن و غم خواری نمودن و با خود در سلوک شریک ساختن، اگر قوت نفسی داشته باشد والا اجتناب از صحبت ایشان نمودن با مدارا و تقیه تا موجب وحشت نباشد.

بیست و پنجم: اوقات خود را ضبط کردن و در هر وقتی از شبانه روزی وردی قرار دادن که به آن مشغول می‏‌شده باشد تا اوقاتش ضایع نشود.

این است آنچه از ائمه معصومین- علیهم السلام- به ما رسیده که خود می‏کرده‌‏اند و دیگران را فرموده‌‏اند، اما چله داشتن و حیوانی نخوردن و ذکر چهار ضرب کردن و غیر آن که از صوفیه منقول است از ایشان وارد نشده و ظاهرا بعضی از مشایخ، از امثال این‏ها را به جهت نفوس بعضی مناسب می‏دیده‏‌اند، در سهولت سلوک، بنا بر آن، امر به آن می‏فرموده‌‏اند و مأخذ چله شاید حدیث من اخلص للّه اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه علی لسانه باشد و مأخذ حیوانی لا تجعلوا بطونکم مقابر الحیوانات و نحو آن.

و شکی نیست که گوشت کم خوردن و در خلوت نشستن و به فراغ بال و توجه تام مشغول ذکر بودن، دخلی تمام در تنویر قلب دارد، لیکن به شرط آنکه مانع جمعه و جماعت نباشد.

و از جمله اموری که عمده است در سلوک، حریت است، اعنی آزاد بودن از شوایب طبیعت و وساوس عادت و نوامیس عامه، چه سالک را هیچ سدّی عظیم‌‏تر از این سه امر نیست و بعضی حکما این‏ها را رؤسای شیاطین نامیده‏‌اند و هر قبیحی که از هر کسی سر می‏زند چون نیکو می‏‌نگری به یکی از این سه امر منتهی می‏شود:

امّا شوایب طبیعت مثل شهوت و غضب و توابع آن از حب مال و جاه و غیر آن تِلْکَ الدَّارُ الآْخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً .

و امّا وساوس عادت مانند تسویلات نفس اماره و تزیینات او و اعمال غیر صالحه به سبب خیالات فاسده و اوهام کاذبه و لوازم آن از اخلاق رذیله‏ و ملکات ذمیمه قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً .

و امّا نوامیس عامه مانند متابعت غولان آدمی پیکر و تقلید جاهلان عالم آسا و اجابت استغوا و استهوای شیاطین جن و انس و مغرور شدن به خدع و تلبیسات ایشان رَبَّنا أَرِنَا الَّذَیْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِیَکُونا مِنَ الْأَسْفَلِینَ .

اما بعض از رسوم و اوضاع در مانند لباس و معاشرت با ناس که در عرف زمان مقرر شده باشد، متابعت جمهور در آن باید کرد به حسب ظاهر تا در پوستین این کس نیفتند، چه امتیاز باعث وحشت و غیبت می‏شود مگر آنکه متابعت ایشان در آن مخالفت با امر مهم دینی که ترکش ضرر به سلوک داشته باشد که در آن هنگام متابعت لازم نیست مگر از باب تقیّه، و امثال این امور را به رأی بصیر زمان منوط باید داشت .

و هر که این بیست و پنج چیز مذکور را بر خود لازم گرداند و به جد می‏کرده باشد از روی اخلاص، اعنی ابتغاء لوجه اللّه لا لغرض دنیویی عاجل، روز به روز حالش در ترقی باشد، حسناتش متزاید و سیئاتش مغفور و درجاتش مرفوع. پس اگر از اهل علم باشد، اعنی با مسائل علمیه الهیه از احوال مبدأ و معاد و معرفت نفس و امثال آنها بر گوشش خورده و دانستن آن را کما هو مقصد اقصی داند و کمال اهتمام به معرفت آن دارد و از اهل آن هست که بفهمد، روز به روز معرفتش متزاید می‏گردد به الهام حق، به قدر کسب‏ استعدادی که از عبادت و صحبت علما و سخنان ایشان او را حاصل می‏شود والا به قدر صفای باطنی و دعای مستجابی و نحو آن از کمالات در خور سعی و توجه خود می‏یابد، و بر هر تقدیر او را قرب به حق تعالی حاصل می‏شود و محبتی و نوری و محبت کامل و نور وافر مشاهده می‏شود در این نشأت، چنانکه از حارثه بن نعمان منقولست و حدیث او در کافی مذکور است و محبت هر گاه که اشتداد یافت و به حد عشق رسید و در ذکر حق مشتهر گشت، تعبیر از آن به لقا و وصول و فنای فی اللّه و بقاء باللّه و نحو آن می‏کنند.

و این است غایت و غرض از ایجاد خلق چنانکه در حدیث قدسی وارد است که کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف و فی التنزیل ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ (قیل ای لیعرفون و انما عبر عن المعرفه بالعباده لانها لا تنفک عنها و انما عبر عن اللازم بالملزوم لئلایتوهم ان المقصود ایه معرفه کانت، بل المعرفه الخاصّه التی لا تحصل الامن جهه العباده.

وجه معرفت را انواع متعدده و طریق متکثره است و هر معرفتی موجب قرب و وصول نمی‏شود چه اکثر عامه را نیز معرفتی از راه تقلید حاصل است، و متکلمین را نیز معرفتی از راه دلایل جدلیه که مقدمات آن از مسلمات و مقبولات و مظنونات ترکب یافته هست، و فلاسفه را نیز معرفتی از راه براهین عقلیه که مقدمات آن از یقینیات آن مرکب شده است و هیچ یک از این‏ها موجب وصول و محبت نمی‏گردد، پس معرفت هر که از راه عبادت او حاصل شد او ثمره شجره آفرینش است و مقصود از ایجاد عالم و دیگران همه به طفیل او موجود است و از خدمت برای اوست.

طفیل هستی عقل‏اند آدمی و پری – ارادتی بنما تا سعادتی ببری
و لهذا در حدیثی قدسی وارد است خطابا للنبی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم: لو لاک ما خلقت الا فلاک .

پس هر که همتی عالی دارد و در خود جوهری می‏یابد، باید که بکوشد تا از راه عبودیت و عبادت و تقوی و طهارت خود را به این مرتبه نزدیک سازد و اشاره به نزدیک شدن به این مرتبه است آنچه حضرت پیغمبر- صلّی اللّه علیه و آله و سلّم- فرموده‏اند در شأن سلمان که سلمان منا اهل البیت .

گر چه وصالش نه بکوشش دهند – آن قدر ای دل که توانی بکوش
اگر به مقصد رسیدی زهی سعادت، و اگر در این راه مردی زهی شهادت.
اگر در راه او مردی شهیدی – و گر بردی سبق زین العبیدی
وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ .
در غرور این هوس گر جان دهم – به که دل در خانه و دکان دهم


تمت الرساله و التوفیق من اللّه العزیز العلیم.

Your browser does not support this audio
لینک کوتاه : http://www.komeily.com/?p=4354

مطالب مشابه

  • رساله سیر و سلوک منسوب به سید مهدی بحرالعلوم (ره)
  • نامه عرفانی میرزاجواد ملکی تبریزی به مرحوم کمپانی
  • رساله ی وجودیه
  • زاد السالک از حکیم الهی و محدث عارف ملا محسن فیض کاشانی (ره)
  • رساله ی نور وحدت

نظرات

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک کنید.

کلام استاد

کلیپ صوتی

وظیفه همه در اطاعت از مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

Your browser does not support this audio

ویژه نامه

جلوه‌هایی از شخصیت حضرت امام سجاد علیه السلام در کلام حضرت آیت الله کمیلی حفظه الله

ارتباط با استاد

  • ارسال سوال
  • اطلاعیه عدم پذیرش شاگرد سلوکی
  • آرشیو پرسش و پاسخ
    • دیدار با استاد
    • راهنمایی سلوکی

نظرسنجی

نظر شما درباره سایت چیست؟

تقويم اعمال سلوكي

  • اعمال ماه شعبان
  • مناسبتها
  • نمازها

اعمال ماه شعبان

«بسم الله الرّحمن الرّحیم»

مناسبتها و فضایل ماه شعبان

سوم شعبان:

ولادت با سعادت امام حسین علیه السلام است.

به گفته «شیخ طوسى» در «مصباح»، ولادت آن حضرت ( طبق روایتى از امام حسن عسکرى علیه السلام) در روز پنج شنبه، سوم شعبان سال سوم هجرى واقع شده است.

چهارم شعبان:

ولادت حضرت اباالفضل العبّاس علیه السلام است. (سال ۲۶ هجرى)

پنجم شعبان:

ولادت امام زین العابدین على بن الحسین علیهماالسلام است. (سال ۳۸ هجرى)

یازدهم شعبان:

ولادت حضرت على بن الحسین (علی اکبر) علیهما السلام است. (سال ۴۳هجرى)

پانزدهم شعبان:

میلاد مسعود منجى عالم بشریّت، حضرت حجّه بن الحسن امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف مى‌باشد که در سال ۲۵۵ هجری، در «سامرّا» واقع گردید.

 

فضیلت ماه شعبان

ماه شعبان یکى از عزیزترین ماه هاى اسلامى و یادآور خاطره هاى بزرگ است که از همه مهمتر، میلاد مبارک سالار شهیدان کربلا، امام حسین علیه السلام در سوم ماه، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در چهارم ماه، حضرت سجاد علیه السلام در پنجم ماه و همچنین میلاد فرخنده حضرت بقیّه اللّه الاعظم حضرت مهدی منتظرعلیه السلام در پانزدهم ماه است که فضاى این ماه را به بوى ولایت عطرآگین ساخته است.

در فضیلت این ماه، همین بس که ماه پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله نامیده شده و هنگامى که آن حضرت(ص) هلال ماه را مشاهده می فرمود، دستور مى دادند کسى در سراسر مدینه ندا دهد که:

"اى مردم! این ماه، ماه من است، خدا رحمت کند کسى که مرا بر ماه من یارى دهد، یعنى آن را روزه بدارد".

مرحوم محدّث قمى، حدیثى را از تفسیر امام حسن عسکرى علیه السلام در فضیلت روز اوّل ماه شعبان نقل نموده که در واقع مربوط به تمام ماه شعبان است، این حدیث بسیار پرمعنا و در عین حال بسیار مفصّل است که ایشان آن را تلخیص کرده است: "امیر مؤمنان على علیه السلام روز اوّل ماه شعبان گروهى را مشاهده کردند که در مسجد نشسته اند و سخنان بیهوده و ناآگاهانه، درباره قضا و قدر مى گویند و صداى جار و جنجالشان فضا را پر کرده، حضرت(ع) فرمودند: این گونه سخنان را رها کنید! امروز روز اوّل ماه شعبان است و از این نظر شعبان نامیده شده که مرکز شعبه ها و شاخه هاى خیرات و نیکى هاست، شعبه هاى خیراتِ نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهى از منکر و نیکى به پدر و مادر و همسایگان و صدقه به نیازمندان و اصلاح در میان مردم و مانند آن است."

سپس امام علی علیه السلام به حدیثى از رسول اکرم صلى الله علیه وآله اشاره فرمودند که خلاصه اش چنین است: "پیامبر(ص) فرمودند: روز اوّل ماه شعبان که مى شود، خداوند امر مى فرماید درهاى بهشت باز شود و دستور مى دهد به درخت «طوبى» که شاخه هایش را به مردم دنیا نزدیک کند و منادى از سوى پروردگار صدا مى زند که این شاخه هاى درخت «طوبى» در دسترس شماست، به آنها بیاویزید که شما را به سوى بهشت مى برد و از شاخه هاى درخت «زقّوم» بپرهیزید و به آن چنگ نزنید که شما را به سوى دوزخ مى کشاند، سپس افزودند: به خدایى که مرا به رسالت برگزیده سوگند! که هر کس در این روز به سراغ یکى از کارهاى خیر برود، به یکى از شاخه هاى درخت «طوبى» درآویخته و او را به سوى بهشت مى کشاند و هر کس به سراغ یکى از کارهاى شرّ برود، به یکى از شاخه هاى درخت «زقّوم» چنگ زده و او را به سوى دوزخ مى کشاند.

سپس آن حضرت(ص)، نمونه هایى از اسباب چنگ زدن به شاخه هاى درخت «طوبى» را برشمرده و فرمودند: هر کس (علاوه بر نمازهاى واجب) در این روز، نماز مستحبّى بخواند یا روزه بگیرد، یا میان دو همسر، یا پدر و مادر و فرزند، یا خویشاوندان، یا همسایگان، صلح و صفا ایجاد کند، به یکى از شاخه هاى درخت «طوبى» درآویخته است!

همچنین کسى که بدهى خود را به مردم ادا کند، یتیمى را کفالت نماید یا سبک مغزى را از تعرّض به آبرو و ناموس مردم بازدارد و کسى که قرآن بخواند یا شکر نعمت هاى او را بجا آورد، بیمارى را عیادت کند، به پدر و مادر نیکى نماید، مؤمنى را تشییع جنازه کند و یا هر کار خیر دیگرى انجام دهد، به یکى از شاخه هاى درخت «طوبى» آویخته است.

سپس افزودند: قسم به آن کس که مرا به نبوّت مبعوث کرد، هر کس به سراغ درى از درهاى شرّ و گناه در این ماه برود، به یکى از شاخه هاى درخت «زقّوم» آویخته که او را به آتش مى کشاند، کسى که در نماز واجب خود کوتاهى نماید، یا نیازمندى نزد او آید و شرح بیچارگى خود را بدهد و او توان حلّ مشکل آن نیازمند را داشته باشد ولى کوتاهى کند و دست او را نگیرد، یا عذر بدهکار بیچاره اى را نپذیرد، یا میان دو همسر، یا پدر و فرزند، یا خویشاوندان و همسایگان و دیگر مؤمنان، اختلاف و نفاق بیندازد، یا بدهى خود را به مردم انکار کند، یا از رسیدگى به کار یتیمان خوددارى نماید، یا به سراغ خوانندگى هاى مجالس لهو و فساد برود، یا ظلم ها و گناهان خویش را بشمرد و به آن افتخار کند!، یا از همسایه بیمارش عیادت نکند، یا پدر و مادرش را از خود، ناخشنود سازد ... همه اینها سبب درآویختن به شاخه هاى درخت «زقّوم» است که انسان را به جهنّم مى برد"

این حدیث شریف و پرمعنا، راههاى سعادت و شقاوت را با ذکر یک مثال معنوى به روشنى بیان کرده و طُرُق خودسازى و تهذیب نفس و خدمت به خلق و عبودیّت خالق را در این ماه مشخّص نموده است. همچنین نسبت به اسباب بدبختى و محرومیّت از سعادت هشدار داده است که براى همه ماههاى سال راه گشا است، به‌ویژه در ماه شعبان که سرآغاز حرکت جدیدى به سوى نیکى ها و پاکى هاست.

 

 

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

نمازهای وارده برای تمام شب­های ماه شعبان

برگرفته از کتاب اقبال الاعمال سید بن طاووس (ره)

 

نماز شب اول ماه شعبان:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در اولین شب از ماه شعبان صد رکعت نماز بگزاردکه در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره توحید را نیز یک بار بخواند، پس بعد از تمام شدن نماز٬ سوره حمد را۵۰ باربخواند به خدایی که مرا به راستی به پیامبری برانگیخت٬ اگر بنده­ای این نمازرا گزارده و روزه بگیرد٬ خداوند تعالی از او شر اهل آسمان و زمین و شیاطین و پادشاهان را دفع می کند و از اوهفتاد هزار گناه کبیره رامی آمرزد و از او عذاب قبر را بر می­دارد و فرشتگان نکیر و منکر او را نمی­ترسانند و در حالی از قبرش بیرون می­آید که صورتش به مانند ماه شب چهارده است و از صراط به مانند برق عبور کرده ونامه­اش به دست راست او داده می شود.(اقبال الاعمال، ص۱۹۳)

نمازی دیگر برای شب اول:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب اول ماه شعبان دوازده رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی بعد از حمد سوره توحید را پانزده بار بخواند، خدای تعالی به او پاداش دوازده هزار شهید را عنایت کرده و برای او عبادت دوازده سال را می‌نویسد و از گناهانش به مانند روزی که از مادرمتولد شده بیرون می آید و خداوند برای هر آیه از قرآن٬ کاخی در بهشت به او عنایت می کند. (همان، ص۱۹۳)

نماز شب دوم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی­ که در شب دوم از ماه شعبان٬ ۵۰رکعت نماز بگذارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره های اخلاص و فلق و ناس را نیز یکبار بخواندخداوند به فرشتگان کرام الکاتبین فرمان می دهد که: بر بنده ام گناهی ننویسید تا این که یک سال بر او بگذرد و خداوند برای او بهره ای در عبادت اهل آسمان و زمین قرار می دهد و به خدایی که مرا به راستی به پیامبری برانگیخت ٬ از عبادت آن شب جز بدکار یا منافق یا فاجر دوری نمی‌گزیند و فضیلت زیادی ذکر کرده اند.(همان، ص ۲۰۱)

نماز شب سوم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:  کسی که در شب سوم ماه شعبان دو رکعت نماز بخواند که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره توحید را ۲۵ بار بخواند، خداوند در روز قیامت برای او هشت باب بهشت رامی‌گشاید و هفت باب جهنم را به روی او می­بندد و به او هزار لباس ابریشمی و هزارتاج می‌پوشاند. (همان، ص ۲۰۱)

نماز شب چهارم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب چهارم ماه شعبان چهل رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و ۲۵ بار سوره توحید را بخواند خداوند برای او به ازاء هر رکعتی پاداش یک میلیون سال را نوشته و برای او برای هر سوره ای٬ یک میلیون شهر می‌سازد و خداوند به اوپاداش یک میلیون شهید را عنایت می‌کند. (همان، ص ۲۰۳)

نماز شب پنجم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب پنجم از شعبان دو رکعت نمازبگزارد که در هر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره توحید را پانصد بار بخواند و پس از سلام بر پیامبرهفتاد بار درود(صلوات) رساند،خداوند برای او هزار حاجت از حاجت های دنیایی و آخرتی او را برآورده می سازد وبه تعداد ستارگان آسمان٬ شهر در بهشت به او عنایت می فرماید. (همان، ص ۲۰۴)

نماز شب ششم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب ششم ماه شعبان چهار رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یکبار و سوره توحید را ۵۰ بار بخواند٬ خداوند او را برخوشبختی می‌گیرد و قبرش را گشادمی‌کند و در حالی از قبرش بیرون می‌آید که صورتش به مانند ماه است و می‌گوید: «اشهد انّ لا اله الا الله و انّ محمدا عبده و رسوله». (همان، ص ۲۰۴)

نماز شب هفتم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب هفتم ماه شعبان دو رکعت نماز بگزارد که در رکعت اول سوره حمد را یک بار و سوره توحید را صد بار بخواند و در رکعت دوم سوره حمدرا یک بار و  آیهالکرسی راصد بار بخواند، مرد و زن مومنی نیست که این نماز را می‌گزارد مگر این که خداوند تعالی دعایش را اجابت کرده و حوائجش را برآورده می سازد و برای او هر روزپاداش شهیدی می نویسد و بر او گناهی نمی‌باشد. (همان،ص ۲۰۴)

نماز شب هشتم:رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند :کسی که در شب هشتم ماه شعبان دو رکعت نمازبگزارد که در رکعت اول سوره حمد را یک بار و آیه «ءامن الرسول» را تا آخر آن ٬ پنج بار و سوره توحیدرا پانزده مرتبه بخواند و در رکعت دوم سوره حمد را یک بار و آیه آخر سوره کهف «قل انما انا بشر مثلکم» را یک بارو پانزده بار سوره توحید رابخواند ٬ پس اگر گناهانش بیشتر از کف دریا باشد ٬ خداوند او را تا پاک نکند ازدنیا نمی برد٬ و گویا که تورات وانجیل و زبور و قرآن را خوانده باشد) .همان، ص ۲۰۵)

نماز شب نهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب نهم ماه شعبان چهار رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی سوره حمد را یک بار و ده بار سوره نصر را بخواند، خداوند حتما جسدش را بر آتش حرام می‌کند و به او برای هر آیه ای ثواب دوازده شهید از شهدا بدر و ثواب علما را عنایت می کند. (همان، ص ۲۰۵)

نماز شب دهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب دهم ماه شعبان٬ چهار رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و آیه الکرسی را یک بار و سوره کوثر را سه بار بخواند، پس کسی که این نماز رابگزارد خداوند به فرشتگانش می‌فرماید: صد هزار حسنه برای او بنویسد و صد هزاردرجه برای او بالا ببرید وصد هزار در برای او باز کنید و برای همیشه بر او نبندید و او و پدر و مادرش وهمسایگانش آمرزیده می شوند. (همان، ص ۲۰۶)

نماز شب یازدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب یازدهم از ماه شعبان هشت رکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره جحد( کافرون ) را ده بار بخواند، به خدایی که مرا به راستی به پیامبری برانگیخت این نماز را به جز مومن دارای ایمان کامل نمی‌گزارده و خداوند به اوبرای هر رکعتی باغی از باغ های بهشت عنایت می‌کند.(همان، ص ۲۰۶)

نماز شب دوازدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب دوازدهم از ماه شعبان دوازده رکعت نماز بگزارد  که درهر رکعتی سوره حمد را یکبار و سوره تکاثر را ده بار بخواند خداوند گناهان چهل ساله او را می‌آمرزد و برای او چهل درجه بالا می‌برد و برای او چهل هزار فرشته طلب آمرزش می کنند و برای اوثواب کسی که شب قدر رادرک کرده باشد است.(همان، ص ۲۰۶)

نماز شب سیزدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب سیزدهم از ماه شعبان دو رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره تین را یک بار بخواند، گویا که دویست برده ازفرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده باشد و از گناهانش به مانند روزی که از مادر متولد شده بیرون می‌آید و خداوند دوری از آتش را به او عنایت می‌فرماید و با من (حضرت محمد صلی الله علیه و آله) و  ابراهیم علیه السلام هم نشین می‌شود. (همان، ص ۲۰۶)

نماز شب چهاردهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب چهاردهم از ماه شعبان چهاررکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره والعصر را پنج بار بخواند خداوند برای اوپاداش نمازگزاران از آدم تا روزقیامت را می نویسد و در حالی او را بر می انگیزد که صورتش از آفتاب و ماه درخشانتر است و آمرزیده می شود. (همان، ص ۲۰۷)

نماز شب پانزدهم ماه شعبان (شب ولادت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف):رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب پانزدهم میان مغرب و عشاء چهار رکعت نماز بگزراد کهدر هر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره اخلاص را ده بار بخواند (در روایت دیگرییازده بار) و پس از تمام شدن نماز ده بار بگوید : «یا رَبِ‏ اغْفِرْ لَنَا» و نیز ده بار بگوید: «یَا رَبِ‏ارْحَمْنَا» و ده بار بگوید: «یا رَبِّ تُبْ عَلَیْنَا» و بیست و یکبار سوره اخلاص را بخواند و آنگاه ده بار بگوید: «سُبْحَانَ الَّذِی یُحْیِی الْمَوْتَى وَ یُمِیتُ الْأَحْیَاءَ وَ هُوَ عَلى‏کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر»، خداوند تعالی (دعای) او را مستجاب و حوائج او را در دنیا و آخرت برآورده میسازد و نامه اش را به دست راست او می‌دهد و تا سال آینده در نگهبانی خداوند تعالی است. (همان، ص ۲۰۸)

نمازی دیگر در شب نیمه شعبان جهت دیدن پیامبر(ص) در خواب:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :کسی که در شب نیمه شعبان با بهترین  شکلیخود را پاکیزه نموده و دو لباس تمیز بپوشد آن گاه به سوی مصلایش آمده و نماز عشاء را بخواند، آن گاه دورکعت نماز بگزارد که دررکعت اول بعد از حمد سه آیه اول سوره بقره٬ آیه الکرسی و سه آیه اخر سوره بقره) ءامَنَ الرّسول)را بخواند و در رکعت دوم سوره حمد و بعد سوره ناس را هفت بار و فلق را هفت بار و اخلاص رانیز هفت بار بخواند٬ آنگاه سلام داده و بعد از آن چهار رکعت نماز بگزارد که در رکعت اول سوره یس و در رکعتدوم سوره دخان و در رکعت سوم سوره سجده و در رکعت چهارم سوره مُلک را بخواند. ( البته بعد از سوره حمد وهنگام قرائت آیه سجدهبه سجده رفته و دوباره بلند شود و نماز را ادامه دهد )آن گاه بعد از آن صد رکعتبگزارد که در هر رکعتی سورهاخلاص را ده بار و الحمد الله را یک بار بخواند خداوند برای او ٬ سه حاجت رابرآورده می‌سازد یا در دنیا یا در آخرت آنگاه اگر بخواهد که مرا در این شب ببیند(در خواب)٬ می‌بیند. (همان، ص ۲۱۵)

نماز شب شانزدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شانزدهم ماه شعبان دو رکعت نمازبگزارد که در هر رکعتی حمد و آیه الکرسی را یک بار و سوره اخلاص را پانزده بار بخواند، پس خداوند تعالی به من فرمود: کسی که دورکعت نماز را بگزارد به مانند آن چه را که به تو پیامبریت دادم به او می دهم ودر بهشت برای او هزار کاخ بنا می کنم. (همان، ص ۲۳۶)

نماز شب هفدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب هفدهم ماه شعبان٬ دو رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و اخلاص را هفتاد و یک بار بخواند، پس وقتی که نمازش تمام شد هفتاد بار استغفار گوید از جایش بلند نمی‌شود تا این که خداوند او را آمرزیده و بر او گناهی نمینویسد. (همان، ص ۲۳۷)

نماز شب هجدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب هجدهم ماه شعبان ده رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و اخلاص را ۵ بار بخواند، خداوند هر حاجتی را که در آن شب می خواهد می دهد و اگر او را بدبخت آفریده باشد، پس خوشبخت قرار می‌دهد و اگر در همین سال بمیرد شهید از دنیا می‌رود. (همان، ص ۲۳۷)

نماز شب نوزدهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب نوزدهم از ماه شعبان دو رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره مُلک را ۵ بار بخواند خداوند گناهان گذشته وآینده اش را می‌آمرزد و نمازهایی که بعد از آن می خواند را می پذیرد و اگر پدر و مادرش در آتش باشد، آن‌ها رااز آتش بیرون می‌آورد. (همان، ص ۲۳۷)

نماز شب بیستم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیستم ماه شعبان چهار رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره نصر را ۱۵ بار بخواند به خدایی که مرا بدرستی به پیامبری برانگیخت از دنیا نمی رود، مگر این که در خواب جای خود را در بهشت دیده و با فرشتگان مقرب محشور می‌شود. (همان،ص۲۳۸)

نماز شب بیست و یکم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و یکم از ماه شعبان هشت رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی سوره های حمد و اخلاص و فلق و ناس را بخواند، خداوند برای او به تعداد ستارگان آسمان حسنه نوشته و به تعداد آن درجات او را بالا می‌برد و به تعداد آن بدی‌های او را میزداید. (همان، ص ۲۳۸)

نماز شب بیست و دوم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و دوم ماه شعبان دورکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره های حمد و جحد ( کافرون ) را یک بار و اخلاص را ۱۵ بار بخواند، خداوند تعالی نام او را در نام های راستگویان می‌نویسد و در روز قیامت با گروه مرسلین می‌آید در حالی که او در پوشش خداوند تعالی است. (همان، ص ۲۳۸)

نماز شب بیست و سوم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و سوم شعبان سی رکعت نماز بگزارد که درآن سوره های حمد و زلزال را یک بار بخواند، خداوند تعالی غل و غش را از دل او می‌زداید و از کسانی استکه خداوند سینه‌اش را برای اسلام گشوده و او را در حالی بر می انگیزاند که صورتش به مانند ماه شب چهارده است. (همان، ص ۲۳۹)

نماز شب بیست و چهارم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و چهارم ماه شعبان دو رکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره نصر را ده بار بخواند، خداوند تعالی با آزادی او از جهنم رهایی از عذاب وعذاب قبر و حساب کوتاه و دیدار آدم و نوح و پیامبران و شفاعت ٬ اکرامش می‌کند. (همان، ص ۲۳۹)

نماز شب بیست و پنجم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و پنجم ماه شعبان ده رکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره حمد و تکاثر را یک بار بخواند، خداوند تعالی به او پاداش آمران به معروف و نهی کنندگان از منکر و ثواب هفتاد پیامبر عنایت می‌کند. (همان، ص ۲۳۹)

نماز شب بیست و ششم:رسول خدا صل الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و ششم از ماه شعبان ده رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی سوره حمد را یک بار و آیه «ءامَنَ الرّسول» را ده بار بخواند، خداوند تعالی او را از آفت‌های دنیا و آخرت سلامت می دارد و در روز قیامت خداوند تعالی شش نور به او عنایت می‌فرماید. (همان، ص ۲۴۰)

نماز شب بیست و هفتم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و هفتم ماه شعبان دو رکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره اعلی «سبح اسم ربک الاعلی» را ده بار بخواند، خداوندبرای او یک میلیون حسنه نوشته و یک میلیون بدی را از او رفع کرده و یک میلیون درجه او را بالا می برد و اورا با تاجی از نور می‌آراید. (همان، ص ۲۴۰)

نماز شب بیست و هشتم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و هشتم ماه شعبان چهار رکعت نماز بگزارد که در هر رکعتی سوره حمد و اخلاص و فلق و ناس را یک بار بخواند، خداوند تعالی او رادر حالی از قبر بر می‌انگیزاند که صورتش به مانند شب چهارده است و هراس های روز قیامت را از او دفع می‌کند. (همان،ص۲۴۱)

نماز شب بیست و نهم:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب بیست و نهم ماه شعبان ده رکعت نماز بگزارد که در هررکعتی سوره حمد را یک بار و سوره های تکاثر و فلق و ناس و اخلاص را ده مرتبه بخواند، خداوند تعالی پاداش کوشندگان را به او داده و میزانش سنگین و به او در حساب تخفیف داده می‌شود و ازصراط به سرعت برق می گذرد. (همان، ص ۲۴۱)

نماز شب سی ام:رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب سی ام شعبان دو رکعت نمازبگزارد که در هر رکعتی بعد از «حمد» سوره «اعلی» را ده بار بخواند، پس از اتمام نیز بر پیامبر(ص) صد بار درود (صلوات)برساند، پس به خدایی که مرا به راستی به پیامبری برانگیخت، خداوند برای او یک میلیون شهر در بهشت جاودان بالا میبرد و اگر اهل آسمان‌ها و زمین برای شمارش پاداش او گرد آیند توانایی آن را نداشته و خداوند برای او هزار حاجت را برآورده می‌سازد. (همان، ص ۲۴۱)

***

 

آرشیو مطالب

حدیث

تبلیغات

    • بيانات عرفان
    • اخبار و اطلاعیه ها
    • کشکول المطالب
    • دستورالعمل سالکان مبتدی
    • خاطرات
    • ویژه نامه ها
    • ترنم حداد