دربارۀ معرفت نفس کتاب و مقاله زیاد است، اما این نکته را عرض کنم که معرفت نفس شناخت شخص نسبت به خود است، من عرف نفسه ضمیر در نفسه به من یعنی خود شخص بر میگردد.
این معرفت نفس باید در سیر منازل باطنی برای خود شخص حاصل شود، بنابراین معرفت نفس یک امر حضوری و درونی و چشیدنی است که خود شخص باید در باطن و نفس خود به آن برسد.
این معرفت، حصولی و نظری نیست که با خواندن مقاله و کتاب و سخنرانی به دست آید و پس از بررسی و مطالعه ابعاد نظری وارد عرصه عمل شویم. البته در بعد نظری از دور میشود، اشارات و لطایفی را تبیین کرد تا چگونگی و مسیر راه را روشن کند، اما باید شخص سیر باطنی داشته باشد و این معرفت برای خود شخص پیش بیاید، و الا با مطالعه صرف و خواندن، نسبت به نفس معرفتی حاصل نمیشود.
معرفت نفس سیر باطنی سالک درون خویش است
سالک پس از خروج از نفس اماره و نفس لوامه و نفس ملهمه و در آستانه رسیدن به نفس مطمئنه بهتدریج این معرفت نفس برایش حاصل میشود، بنابراین معرفت نفس سیر باطنی سالک درون خویش است و باید خود شخص به آن برسد، و نسبت به آن ، اشراف و احاطه و درک پیدا کند؛ این معرفت نفس بابی برای معرفت الله تعالی است.
اگر روایات و نکاتی در خصوص اقسام و حالات و ویژگیهای نفس بیان میشود به جهت بیان همان اشاراتی است که تقریب به ذهن شود و خطوطی کلی را برای تفکر و سیر باطنی سالک ترسیم کند، و الا تا سالک این سیر باطنی و مسیر را طی نکند و مجاهداتی نداشته باشد، معرفت نفس برایش حاصل نمیشود.
شاهد و دلیل مهم مطلب این است که نفس ناطقه قدسیه جوهرهای است که بعد از تجرد و قطع علایق ظاهری و باطنی برای سالک حاصل میشود، و اگر سالک به این نفس ناطقه قدسیه مجرد نرسیده باشد چگونه میتواند آنرا درک کند و به آن معرفت پیدا کند؟
آیا صرفاً با مباحث تئوری و نظری میتوان درک و معرفتی نسبت به این نفس پیدا کرد؟ یا اینکه این معرفت نفس یک سیر باطنی و تزکیه نفس و خروج از عالم نفس را میطلبد تا آن حقیقت نفس برایش کشف شود؟
این مطلب را کسانی متوجه میشوند که پا در عالم تزکیه نفس گذاشته باشند و کسانیکه صرفا دنبال مسائل نظری و فلسفی و تئوری هستند هر قدر هم که بخوانند و تفکر کنند، چنانچه به تزکیه نفس نپردازند نمیتوانند به آن واقعیت و حقیقت برسند.
گفتهاند؛ حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی، واقعیت همین است که هر قدر از شیرینی حلوا و یا شوری نمک گفته شود تا خود انسان نچشد آن شیرینی یا شوری یا مزههای دیگر را درک نمیکند.